ملازمانی و فتحی آشتیانی(۱۳۸۷)، با اجرای جلسات آموزشی به شیوه ی ایفای نقش، به بهبود معناداری در تصور از خود نوجوانان دختر،‌ دست یافتند.

کورکی، یزدخواستی، ابراهیمی‌و عریضی (۱۳۹۰)، با اجرای جلسات روان نمایشگری در میان دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان، به افزایش معنادار در مهارت های اجتماعی و کاهش معنادار در اعتیاد به اینترنت دست یافتند.

۲-۷ خلاصه و جمع بندی

۲-۷-۱ خلاصه ی پیشینه ی خارجی

پژوهش های ثبت شده در خارج از کشور، در مجموع بیانگر آن هستند که بین نگرش مذهبی (و نیز مؤلفه‌ های مربوط آن مانند باورهای مذهبی و معنوی)، شادی، لذت و سلامت روان، روابط معناداری وجود دارد. بر این اساس، این روابط به صورت رابطه ی بین باورهای مذهبی و مؤلفه‌ های مربوط به آن با سلامت روان یا فقدان نشانگان آسیب شناسی روانی (به عنوان نمونه، کوئنیگ و همکاران، ۱۹۹۸؛اسمیت و همکاران، ۲۰۰۳؛ عبدالخالق و ناصر، ۲۰۰۷)، رابطه ی باورهای مذهبی با شادی (آقایی و کومار، ۲۰۰۸؛ احمدی، اسدی و موحد ابطحی، ۲۰۱۳)، رابطه ی شادی با سلامت روان یا سلامت عمومی‌(ساباتینی، ۲۰۱۱؛ کامکار و شکرزاده، ۲۰۱۲)، رابطه ی معکوس شادی با حالات آسیب شناسی روانی (بوگنر و همکاران، ۲۰۰۱؛ داینر و سلیگمن، ۲۰۰۲؛ به نقل از لیوبومیرسکی، کینگ و داینر، ۲۰۰۵) و رابطه ی شادی با لذت (احمدی، اسدی و ابطحی، ۲۰۱۳) گزارش شده است.

یکپارچه سازی عقاید معنوی و مذهبی در مداخلات روانشناختی تا کنون در موضوعات مختلف مرتبط با سلامت روان و آسیب شناسی روانی همچون امید و ناامیدی (دی سوزا و ردریگو، ۲۰۰۴)، افسردگی (ریچاردز و همکاران، ۱۹۹۳؛ تاراکشوار و همکاران، ۲۰۰۵؛ به نقل از پارگامنت، ۲۰۰۷) اضطراب (احمدی و کجباف، ۲۰۱۲) و پرخاشگری و قاطعیت (احمدی و باجلان، ۲۰۱۳) بررسی شده است. چیزی که ‌در مورد اکثر این مداخلات، مشترک است، این است که این رویکردها عمدتاًً برای یکپارچه سازی مفاهیم معنوی و مذهبی، بر رویکردهای شناختی- رفتاری استوار بوده اند. این موضوع ‌در مورد بسیاری از مداخلات مشابه دیگری که تاکنون انجام شده اند، نیز صدق می‌کند (پارگامنت، ۲۰۰۷)

همچنین پژوهش های ثبت شده در خارج از کشور، نشان می‌دهند که اثربخشی روان نمایشگری تاکنون بر حیطه های مختلف مربوط به سلامت روان و آسیب شناسی روانی، همچون اختلالات سازگاری و رفتارهای ضداجتماعی (کلرمان، ۱۹۷۳)، اضطراب (آرن و همکاران، ۱۹۸۹، آکینسولا و اودوکا، ۲۰۱۳)، افسردگی (استالونه، ۱۹۹۳)، سبک های دلبستگی (دوگان، ۲۰۱۰) و اعتماد بین فردی (گه و همکاران، ۲۰۱۱) تأیید شده است.

۲-۷-۲ خلاصه ی پیشینه ی داخلی

پژوهش های ثبت شده در داخل کشور، در مجموع از یکسو نشانگر رابطه ی بین مفاهیم مرتبط با نگرش مذهبی مانند عقاید معنوی و مذهبی، اعمال و عبادات مذهبی با سلامت روان (از جمله حسنی ‌و اجاری و بهرامی، ‌۱۳۸۴؛ کرمی‌ و همکاران، ۵۶) و از سوی دیگر نشانگر رابطه بین مفاهیم مرتبط با معنویت با شادی هستند (باب الحوائجی و همکاران، ۱۳۹۰؛ باقری و همکاران، ۱۳۹۰). همچنین رابطه ی بین شادی و سلامت روان، در پژوهش های داخلی نیز همچون پژوهش های ثبت شده در خارج از کشور،‌ تأیید می‌شود (عناصری، ۱۳۸۶). اما رابطه ی بین لذت با هیچ یک از سه متغیر نگرش مذهبی (یا مفاهیم مرتبط با آن)، شادی و سلامت روان، در هیچ پژوهش ثبت شده ای یافت نشد.

در میان پژوهش های ثبت شده در داخل کشور، موضوع یکپارچه سازی عقاید مذهبی و معنوی در مطالعات مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. بعضی از مهمترین متغیرهایی که تاکنون مورد بررسی این مداخلات بوده اند عبارتند از: اضطراب، افسردگی، وسواس (بیان زاده و همکاران، ۱۳۸۱؛ مولوی و همکاران، ۱۳۸۳) امید و ناامیدی (عزیزی ابرقویی، ۱۳۸۹) و نیز خود متغیرسلامت روان به طورکلی (فلاح و همکاران، ۱۳۹۰). همانند پژوهش های ثبت شده در خارج از کشور، ملاحظه می‌شود در این پژوهش ها نیز یکپارچه سازی عقاید مذهبی و معنوی، عمدتاًً متمرکز بر رویکردهای شناختی- رفتاری بوده است.

همچنین اثربخشی روان نمایشگری بر متغیرهای مختلف مربوط به سلامت روان، هیجانات و حالات آسیب شناسی روانی تاکنون در پژوهش های داخلی مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است که می‌توان از آن میان ‌به این موارد اشاره کرد: مهارت های اجتماعی و عزت نفس (نریمانی و همکاران، ۱۳۸۵)، ابراز گری هیجانی و سلامت عمومی‌(زارع و شفیع آبادی، ۱۳۸۶)، دوسوگرایی هیجانی (زارع و همکاران، ۱۳۸۶)، تصور از خود (ملا زمانی و فتحی آشتیانی، ۱۳۸۷) و اعتیاد به اینترنت (کورکی و همکاران، ۱۳۹۰).

۲-۷-۳ جمع بندی

همان‌ طور که ملاحظه می‌شود، در مجموع پژوهش های انجام شده و ثبت شده در داخل و خارج از ایران، تاکنون ارتباط بین مفاهیم نگرش مذهبی (و مفاهیم مرتبط با آن مانند عقاید مذهبی و معنوی)، شادی، لذت و سلامت روان،‌ تاکنون به شکل های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است، اما ‌بر اساس جستجوی پژوشگر این پژوهش، تاکنون این چهار متغیر در قالب یک مدل ساختاری مورد بررسی قرار نگرفته اند. این درحالی است که با توجه به روابط تأیید شده بین این متغیرها مفهوم سازی آن ها در قالب یک مدل ساختاری، می‌تواند درک جامعی از نوع روابط بین آن ها به دست دهد.

در پژوهش هایی که به بررسی مداخلات یکپارچه شده با مذهب و معنویت پرداخته‌اند، یکی از شکاف های پژوهشی عمده ای که ملاحظه می‌شود، این است که این پژوهش ها عمدتاًً یا بر رویکردهای شناختی- رفتاری متمرکز شده اند و یا فرایند یکپارچه سازی عقاید معنوی و مذهبی را در قالب یک رویکرد معتبر و شناخته شده ی روان درمانی و مشاوره انجام نداده اند. رویکرد روان نمایشگری از ظرفیت های بسیار با اهمیتی برای یکپارچه سازی عقاید مذهبی و معنوی برخوردار است. با این حال در هیچ یک از پژوهش های ثبت شده در داخل وخارج از کشور، تاکنون چنین یکپارچه سازی و التقاط گرایی معنوی، مورد بررسی قرار نگرفته است. همچنین تاکنون هیچ پژوهشی به بررسی اثربخشی روان نمایشگری بر سه متغیر شادی،‌ لذت و سلامت روان به طور همزمان و در قالب یک مداخله، نپرداخته است. ‌بنابرین‏ این پژوهش با در نظر گرفتن این شکاف های پژوهشی در پژوهش‌های ثبت شده در داخل و خارج از کشور، به بررسی هریک از این موضوعات می‌پردازد.

فصل سوم

روش پژوهش

۳-۱ مقدمه

در این فصل به بیان طرح کلی پژوهش، جامعه ی آماری، حجم نمونه و روش نمونه گیری، معرفی ابزارهای پژوهش، شیوه ی اجرای پژوهش، خلاصه ی محتوای جلسات مربوط به مداخله ی پژوهش و روش های تجزیه و تحلیل آماری به کار برده شده، پرداخته می‌شود.

۳-۲ طرح کلی پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...