۲-۱۶) سیاست‌های متداول تقسیم سود:

به طور کلی سیاست‌های مختلفی که شرکت‌ها برای تقسیم سود می‌توانند اتخاذ کنند¸ عبارتند از:

۱)سیاست تقسیم سود منظم

۲)سیاست تقسیم سود نامنظم

۳)سیاست تقسیم سود باقیمانده

۲-۱۶-۱) سیاسیت تقسیم سود منظم:

در این روش مدیریت در پرداخت سود از یک سیاست منسجم و منظم پیروی می‌کند و سعی می‌کند بتواند وجود نوسان در سود طی سال‌های مختلف¸نظم در پرداخت سود سهم حفظ گردد.شرکت‌های تابع چنین سیاستی برای استمرار نظم در پرداخت سود سهام¸ معمولا در دوره هایی که درآمد شرکت بالا است و از نقدینگی خوبی برخوردار است با اندوخته کردن مبالغی از درآمد¸کسری وجوهی را که برطبق سیستم پرداختی خود باید توزیع نمایند¸ جبران می‌کنند.

داشتن چنین سیاستی می‌تواند به دلایل مهم باشد:

اولا:چنین سیاستی باعث افزایش وفاداری سرمایه گذاران به شرکت می شود.

ثانیاً:پرداخت سود باعث افزایش اعتماد بازار نسبت به شرکت و مدیریت آن می‌گردد.به طوری که امکان تامین مالی از طریق بازار و از طریق فروش سهام جدید یا اوراق قرضه را تسهیل می‌کند.

ثالث:باعث گسترش مالکیت می‌گردد و بدین وسیله احتمال از دست دادن کنترل را تا حدود زیادی منتفی می‌سازد.

رابعا:این چنین سیاستی به نفع خرده سرمایه گذاران می‌باشد¸زیرا سهم متناسبی از کنترل شرکت را برای آنان حفظ می کند.

شرکت‌ها در پیروی از سیاست تقسیم سود منظم از روش های متفاوتی استفاده می‌کنند که مهمترین آن ها عبارتند از:

  1. روش درصد ثابتی از سود سهم

به پرداخت سود به عنوان نسبتی ثابت از درآمد هر سهم نسبت payout گفته می شود.(خادم موخر¸علی اکبر¸۱۳۸۰). در این روش مبلغ ثابتی سود به هر سهم در سال تعلق می‌گیرد. این مبلغ معمولا در طی چند سال ثابت می ماند و تازمانی که مدیریت شرکت مطمئن نباشد که خواهد توانست برای چند سال آتی سود هر سهم را افزایش دهداین مبلغ را ثابت نگه می‌دارد (اسلامی بیدگلی¸ ۱۳۸۵).

  1. روش مبلغی ثابت

برطبق این سیاست¸ مؤسسه‌ به طور ثابت مبلغ قطعی و معین به عنوان سود سهام بدون توجه به نوسانات سود سالیانه¸ برای هر سهم می پردازد.در حقیقت با پیروی از این سیاست شرکت مبلغ ثابتی را بین سهام‌داران توزیع خواهد کرد¸ حتی اگر در سال مذبور زیان داشته باشد(خادم موخر¸ ۱۳۸۰).

  1. پرداخت سود سهم ثابت+سود سهم متغیر

برخی شرکت‌ها برای بهره گیری از مزایای هر دو روش تقسیم سود ثابت و متغیر¸ ترکیبی از دو روش را در تقسیم سود اتخاذ می‌کنند. مدیریت در این روش یک درصد سود ثابت را روی ارزش اسمی سهام اعلام می‌کند و معمولا این نسبت را چندین سال ثابت نگه می‌دارد. منتهی در موقع تسهیم سود بر حسب آنکه چه مبلغ از سود تقسیم نشده باقی مانده باشد¸ مدیریت تصمیم می‌گیرد که یک سود اضافی را تسهیم کند. معمولا افراد محافظه کار و شرکت‌های سرمایه گذاری نظیر بیمه ها از این سیاست تسهیم سود استقبال می‌کنند(اسلامی بیدگلی¸ ۱۳۸۵).

  1. روش پرداخت درصدی از ارزش بازار

تأکید این روش بر روی حجم بازدهی سرمایه گذاری سهام‌داران می‌باشد. چون نرخ بازدهی بر اساس قیمت بازار سهام محاسبه می‌گردد¸ لذا مدیریت در پیروی از این روش سود سالانه را بر اساس درصدی از قیمت بازار پرداخت می کند درصد پرداختی در این روش تا اندازه زیادی به قیمت سهم شرکت بستگی دارد¸ چنانچه قیمت سهم بسیار بالا باشد واضح است که درصد پرداختی کم تعیین می‌گردد و بالعکس (خادم موخر¸ ۱۳۸۰).

  1. روش درصدی از ارزش اسمی:

یکی از سیاستهایی که کمتر مورد توجه است پرداخت درصدی از قیمت اسمی به عنوان سود سهام می‌باشد.این سیاست به تنهایی نمی تواند اطلاعات مفیدی در اختیار سهام‌داران قرار دهد. ولی به هر حال در شرکتهایی که حجم درآمد ناچیز است و در ضمن ارزش اسمی سهم نیز پایین می‌باشد¸ اگر چنانچه درصد اعلان شده مورد توجه قرار گیرد¸ درصد مذبور بالا می‌باشد اگرچه در کل حجم دریافتی هر سهامدار در چنین حالتی ناچیز خواهد بود(خادم موخر ¸ ۱۳۸۰).

۲-۱۶-۲) سیاست تقسم سود نامنظم

در این روش مدیریت در پرداخت سود سالانه روش مشخصی نداشته و از هیچ قاعده ای استفاده نمی کنند.پرداخت سود ارتباطی با درآمدهای سالانه شرکت ندارد و صرفا به دلیل وضعیت خاص در شرایط جاری¸ سود سهام پرداخت می کند.به دلیل عدم وجود معیار مشخصی در اینگونه شرکت‌ها برای تقسیم سود¸ معمولا عواید زیادی¸ ممکن است در سیاست توزیع سود آنان دخیل باشند که جمله مهمترین آن ها:

الف-وقتی که درآمدهای شرکت منظم و غیرقابل پیش‌بینی است. و محیط شرکت متغیر و متلاطم باشد.

ب-شرکت دارای سهامدارن محدود و متجانس باشد.

ج-ضعف های ناشی از مدیریت محافظه کارانه.

د-بورس اوراق بهادار غیر فعال بوده و نقش کمی در سرمایه گذاری ملی داشته باشد (وستون[۶۳]¸ ۲۰۰۶).

۲-۱۶-۳) سیاست تقسیم سود باقیمانده

شرکت‌ها در رابطه با تقسیم سود خود به طور کلی از دو دیدگاه متفاوت می نگرند: یک دیدگاه به چگونگی تقسیم سود به عنوان یک متغیر فعال و در جهت افزایش قیمت سهام و در نتیجه حداکثر کردن ثروت سهامدران اعتقاد دارد.از این دیدگاه امکان دسترسی آسان به بازار اوراق بهادار در هر زمان برای شرکت وجود دارد و در صورت نیاز مالی شرکت می‌تواند به راحتی از طریق صدور سهام جدید و یا اوراق قرضه این نیاز را تامین نماید.

دیدگاه دوم اعتقاد براین دارد که شرکت‌ها همیشه دسترسی سهل الوصفی به بازارهای اوراق بهادار نداشته و معمولا در راه تامین نیازهای مالی خود از این بازارها با مشکلاتی مواجه هستند.این دیدگاه در وهله اول به سود شرکت به عنوان یک وسیله مهم و راحت برای تامین مالی نیازهای سرمایه گذاری می نگرد.در این دیدگاه به سود سهام به عنوان وجوه باقیمانده غیر فعال که صرفا از طریق پروژه های سرمایه گذاری قابل قبول تعیین می شود توجه می‌گردد (وستون¸ ۲۰۰۶ ).

۲-۱۷) شکلهای مختلف پرداخت سودسهام:

علاوه بر اعلام سود سهام نقدی¸ شرکت جهت تقسیم سود بین سهام‌داران راه های دیگری نیز دارد.این راه ها عبارتند از:سود سهمی¸ خرد(تجزیه) کردن سهام و بازخرید سهام.

۱)سود سهمی: هنگامی مطرح می شود که هیئت مدیره اجازه توزیع سود سهام عادی بین سهام‌داران فعلی را می‌دهد.اثر این کار افزایش تعداد سهام در دست شرکت می‌باشد.

۲)تجزیه کردن سهام: خرد کردن سهام تغییری در سهام در دست می‌باشد که از طریق یک کاهش یا افزایش نسبی در ارزش اسمی سهام صورت می‌گیرد. انجام این کار فقط ارزش اسمی و تعداد سهام در دست هستند که تاثیر می‌پذیرند و سرمایه پرداخت شده و سود انباشته هیچ تغییری نمی کند.

۳)بازخریدسهام: زمانی صورت می‌گیرد که شرکت سهام عادی خود را بازخرید کند.

۲-۱۸) نظریه های تقسیم سود:

نظریه های مختلف در ارتباط با سیاست تقسیم سود بیان می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...