ارزش شرکت به صورت تئوری قیمت تحصیل آن در نظر گرفته می‌شود. در زمان خرید سهم، تحصیل کننده مجبور خواهد بود بدهی‌های شرکت را تقبل کند در حالی که وجه نقد آن را نیز به دست می آورد. ارزش شرکت به طور قابل توجهی به چند روش از ارزش ساده بازار سهام متمایز می‌شود و بسیاری آن را به ‌عنوان نماینده بسیار دقیق تری از ارزش شرکت در نظر می گیرند[۴۰].

منظور از ارزش شرکت عبارت است از ارزش کل بازار سهام شرکت. تعیین ارزش شرکت از جمله عوامل مهم در فرایند سرمایه‌گذاری است. از اینرو سرمایه گذار با توجه به ارزش شرکت، اولویت خود را در سرمایه‌گذاری مشخص می‌کند (صامتی، ۱۳۸۶).

از آنجا که قیمت سهام شرکت برابر است با ارزش فعلی جریان‌های نقدی مورد انتظار، می‌توان بازار را به جای جریان‌های نقدی حاصل از سرمایه به کار برد. در اینجا ارزش بازار ‌در مورد کل شرکت به کار برده می‌شود و نه فقط ‌در مورد دارایی‌ها، از این گذشته ارزش بازار مطرح، ارزش متعلق به شرکتی است که مورد استفاده قرار می‌گیرد (و نه ارزش معامله ی آن) به بیان دیگر ارزش شرکت بر اساس قیمت بازار از دیدگاه عموم، ارزشی است که برای شرکت به عنوان واحدی که تداوم فعالیت خواهد داشت، تعیین می‌شود اگر وضع بدین گونه نباشد ارزش شرکت باید در مرحله ی انحلال و به فروش رساندن یکایک اقلام دارایی خود محاسبه شود. ارزش بازار شرکت همان ارزش کل بازار است. به بیان دیگر آن عبارت است از ارزش بازار همه‌ اقلام بدهی و حقوق صاحبان سهام که در ترازنامه ارائه می‌شود. به بیان دیگر:

( حقوق اقلیت )MVj + (حقوق صاحبان سهام )MVj + ( بدهی‌ها )TMVj = MVj

کاربرد ارزش بازار دارای چندین مزیت است: نخست، انتظارات بازار جایگزین انتظارات افراد می‌شود. از این رو می‌توان مقادیر را تأیید (بازبینی و اثبات) کرد، زیرا آن ها بر مبنای ارزش فعلی جریان‌های نقدی آینده متعلق به سهام‌داران قرار دارند.

دوم، آن فقط معیاری از سرمایه است که با توجه به مفهوم لغوی واژه تفسیر می‌شود، یعنی می‌توان به عنوان منبع سنجش و اندازه گیری به قیمت بازار واقعی مراجعه کرد(هندریکسن و براد[۴۱]، ۱۳۸۴؛۳۶۰-۳۶۱).

قیمت سهام شرکت‌ها یکی از بارزترین معیارهای سرمایه گذاری است که مبین ارزش شرکت برای سرمایه‌گذار است. ‌بنابرین‏ مقایسه ی ارزش شرکت‌ها یکی از روش‌های بهبود فرایند سرمایه‌گذاری است. سرمایه‌گذاران با شناخت عوامل مؤثر بر قیمت سهام شرکت‌ها، روند تغییرات قیمت و تغییرات ارزش شرکت را پیش‌بینی و بر این اساس، تصمیمات لازم را برای خرید یا عدم خرید سهام اتخاذ می‌کنند. شاخص‌های کلان اقتصادی بر روند قیمت‌ها مؤثر است. یکی از شاخص‌های سنجش ارزش، شاخص q توبین است. از اینرو، رابطه ی ارزش شرکت و نرخ تورم با بهره گرفتن از شاخص q توبین بررسی می‌شود. تعیین ارزش شرکت به وسیله ی تعیین ارزش دارایی‌های مالی شرکت مانند اوراق قرضه، سهام ممتاز و سهام عادی قابل بررسی است. این دارایی‌ها بر اساس مفاهیم ارزش دفتری، ارزش بازار، ارزش با فرض تداوم فعالیت، ارزش با فرض انحلال و ارزش ذاتی سهام یک شرکت تعیین ارزش می‌شوند (نوو[۴۲]،۱۳۷۳).

ارزش یک ورق بهادار را می‌توان بر حسب مقدار پولی که در زمان مشخص بابت آن پرداخت می‌شود تعریف کرد. ارزش یک ورق بهادار در بازار آن تعیین می‌شود (هامپتون و دیگران[۴۳]، ۱۳۸۸، ۲۳۴).

چهار مفهوم اصلی ارزش عبارتند از:

۱- ارزش با فرض تداوم فعالیت

ارزش اوراق بهادار یک شرکت فعال و سودآور با این چشم انداز که ادامه کسب و کار آن شرکت در آینده میسر می‌باشد را ارزش با فرض تداوم فعالیت می‌نامند. ارزش یک شرکت می‌تواند بر حسب سودهای آتی، سودهای تقسیمی یا رشد مورد انتظار تجاری بیان شود.

۲- ارزش تصفیه (انحلال)

چنانچه یک تحلیل گر با اوراق بهادار شرکتی که از عرصه تجاری خارج شده مواجه باشد، اولین مسئله ای که باید مدنظر قرار گیرد، تعیین ارزش خالص دارایی‌های شرکت یا ارزش تصفیه آن است. یعنی تعیین باقیمانده ارزش شرکت پس از فروش دارایی‌ها و پرداخت بدهی‌های خود، که باید بین سهام‌داران تقسیم نماید و چنانچه شرکت پس از فروش دارایی‌ها کلیه بدهی‌های خود را پرداخت نماید، هر یک از دارندگان اوراق قرضه یا دیگر اعتبار دهندگان، انتظار دریافت چه مبلغی را دارند؟

۳- ارزش بازار

ارزش بازار شرکتی که سهام یا اوراق قرضه آن در بازار اوراق بهادار مورد معامله قرار می‌گیرد قابل تعیین است. ارزش بازار اوراق بهادار، همان ارزش بدهی یا حقوق مالکانه ای می‌باشد که در قالب برداشت بازار از ارزش اوراق قرضه یا سهام شرکت منعکس می‌شود.

۴- ارزش دفتری

این ارزش با بهره گرفتن از استانداردهای حسابداری تعیین شده و از طریق گزارش‌های مالی تهیه شده توسط شرکت به خصوص ترازنامه، گزارش می‌گردد. ارزش دفتری بدهی، معمولاً به ارزش اسمی آن نزدیک است. ارزش دفتری سهام عادی نیز از حاصل تقسیم حقوق صاحبان سهام شرکت در ترازنامه بر تعداد سهام منتشر شده تعیین می‌گردد (هامپتون، ۱۳۸۸،۲۳۴).

ارزش گذاری یک شرکت شامل چهار گام زیر است:

۱- شناخت شرکت

۲- پیش‌بینی عملکرد آتی شرکت

۳- انتخاب مدل ارزش گذاری

۴- محاسبه ارزش شرکت

انواع روش‌ها و فرایند‌های ارزش گذاری سهام

ارزش گذاری عبارت است از تخمین ارزش یک دارایی بر اساس مقایسه آن دارایی با دارایی‌های مشابه و ارزش فعلی متغیرهایی که بازده آتی دارایی به آن ها بستگی دارد. ارزش گذاری برای موارد زیر به کار می رود: انتخاب سهام، ارزیابی رویدادها، ارزیابی استراتژی شرکت و استخراج انتظارات بازار.

مدل‌های نظری متعددی برای تعیین ارزش شرکت ارائه شده است که هر یک از منظری متفاوت ‌به این موضوع نگریسته اند. اصولاً معیارهایی که تاکنون در رابطه با تعیین ارزش شرکت و عملکرد مدیران مطرح شده است را می‌توان در دو گروه اصلی زیر طبقه بندی نمود:

۱- مدل‌های ارزشیابی مبتنی بر حسابداری

در مدل‌های حسابداری، ارزش شرکت تابعی از متغیرهای مختلفی نظیر سود، نسبت سود به قیمت سهام، نرخ رشد، بازده حقوق صاحبان سهام، ارزش دفتری، جریان‌های نقدی، سود تقسیمی و عرضه و تقاضای سهام است که استفاده از هر کدام به تنهایی ایراداتی به شرح زیر دارد:

الف) قابلیت دستکاری

ب) عدم توجه به سایر فرصت‌ها

ج) ایجاد تغییر در میزان عرضه و تقاضا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...