مقالات تحقیقاتی و پایان نامه | در سطح سازمانی – 10 |
در سطح گروهی: شبکه و جو ارتباطات حاکم بر سازمان؛
در سطح سازمانی: روش پیمایش محیط و مخارج و شاخص های تحقیق و توسعه (حاجی کریمی و حاجی پور، ۱۳۸۷).
چگونگی تاثیر هرکدام از این اجزا بر ظرفیت جذب دانش در زیر شرح داده شده است.
۲- ۱- ۴- ۱- دانش مرتبط گذشته:
براون[۱۴] (۱۹۹۷) معتقد است که دانش مرتبط گذشته عبارت است از سطح شناخت مهارت های شغل، فناوری و اقدامات مدیریتی کارکنان و مدیران سازمان. از نظر کوهن و لوینتال (۱۹۹۹) این شناخت شامل حقایق و ایده هایی است که اعضای سازمان دارند و میتوانند اثر مثبتی بر ظرفیت جذب دانش داشته باشند. چرا که موجب می شود سازمان بتواند ارزش دانش جدید محیطی را درک کند و آن را در فرایندها و محصولات نهایی خود مورد استفاده قرار دهد. همچنین آنان معتقدند که ظرفیت جذب دانش وابسته به مسیر گذشته سازمان است و حاصل ماهیت تجمعی دانش است (Cohen & Levinthal, 1999, p.84). زهرا و جرج (۲۰۰۲) نیز در همین ارتباط معتقدند که ظرفیت جذب دانش تحت تاثیر تجارب گذشته و حافظه سازمانی است و دانشی که پرسنل از طریق یادگیری در عمل اندوخته اند یکی از مهم ترین عوامل جذب دانش جدید در سازمان به شمار می رود(Zahra & George, 2002, p.139).
۲- ۱- ۴- ۲- ظرفیت جذب اعضای سازمان:
نیکولینی و مزنارد[۱۵] (۱۹۹۵) بر این باورند که یادگیری سازمانی مبتنی بر یادگیری افراد است. بنابرین ظرفیت جذب دانش یک سازمان تابعی است از سطح یکپارچگی یادگیری افراد و تمایل و توانایی افراد در اشاعه دانش. میزان این یکپارچه نمودن یادگیری افراد به قابلیت ترکیبی سازمان بر میگردد. این قابلیت ها به سه دسته عمده تقسیم میشوند که عبارتند از:
-
- قابلیت های سیستمی؛ خط مشی ها و رویه های رسمی شده در سازمان
-
- قابلیت های هماهنگی؛ ارتباطات بین اعضا در یک گروه که ممکن است رسمی یا به واسطه تعاملات و گردش شغلی ایجاد شود.
- ظرفیت های جامعه پذیری؛ قابلیت های شرکت در ایجاد ایدئولوژی مشترک (Nicolini & Meznard, 2005, p.19).
۲- ۱- ۴- ۳- سطح تحصیلات و درجات دانشگاهی پرسنل:
داگفوس[۱۶] (۲۰۰۴) معتقد است که این عامل میتواند در مراحل کسب دانش مؤثر واقع شود. کارکنان با تحصیلات بالای دانشگاهی بهتر میتوانند دانش جدید در حوزه تخصصی خود را کسب نمایند (Daghfous, 2004, p.21). در همین راستا روت ول و دودگسون[۱۷] (۱۹۹۱) بیان میکنند که یک شرکت برای اینکه بتواند دانش فنی جدید وارد شده به بازار را کسب کند نیازمند تعداد مناسبی از افراد تحصیل کرده فنی، محقق و مهندس است.
۲- ۱- ۴- ۴- تاثیر ظرفیت جذب دانش بر تنوع در سوابق پرسنل:
کوهن و لوینتال (۱۹۹۹) چنین استدلال میکنند که این عامل از دو طریق میتواند بر ظرفیت جذب دانش اثر بگذارد. نخست وجود افراد با زمینههای متنوع تخصصی و تجربه، امکان شناسایی دانش جدید محیطی به وسیله سازمان را افزایش میدهد (سازمان هایی که همه پرسنل آن در یک رشته باشند فقط به عوامل محیطی توجه دارند که به سوابق علمی و تجربه آن ها مربوط می شود). دوم اینکه تنوع در سوابق پرسنل، چشم انداز جامعی را برای سازمان ایجاد میکند که از آن طریق میتواند دانش جدید را کسب کرده و از آن در نوآوری استفاده کند. در عین حال تنوع بیش از حد ممکن است منافع آن را خنثی کند. افراد برای ایجاد ارتباط مؤثر با همه، نیازمند زمینههای مشترک هستند.
۲- ۱- ۴- ۵- پیمایش محیط:
جستجو در محیط برای دانش جدید یک ساز و کار سازمانی است که شرکت را در شناخت و کسب دانش و فناوری جدید یاری میدهد. کوهن و لوینتال (۱۹۹۰) بیان میکنند که افراد و اعضای درون سازمان دارای پست ها و مقام های گوناگونی هستند که دسته ای از این افراد را مرزگستر مینامند. پست و مقام این افراد ایجاب میکند که اجازه دهند گونه های مشخصی از اطلاعات و دانشی که برای سازمان ذیربط مفید است وارد سازمان شود. در واقع این افراد بازیگران متخصصی هستند که هم در درون و هم بیرون سازمان ایفای نقش میکنند و نقش اساسی آنان کاهش فاصله بین جهت شناختی سازمان با کاربرد محصولات و دانش نوین محیطی است. به عبارت دیگر آنان مدت رابطه یافتن دانش جدید با کاربران دانش را کاهش میدهند. در سطح سازمانی این کاهش فاصله به معنای ایجاد یک زبان مشترک و پیوند بین واحد تحقیق و توسعه و سایر دپارتمان هاست (Cohen & Levinthal, 1999,p.86).
۲- ۱- ۴- ۶- جو ارتباطات:
براون (۱۹۹۷) جو ارتباطات را به عنوان فضایی درون سازمانی که رفتارها و روابط قابل قبول را معین میکند و ممکن است تسهیل کننده روابط یا عامل بازدارنده ارتباطات باشد، تعریف میکند. مطالعات بسیاری نشان داده است که یک جو حمایتی باز میتواند به شکل مؤثری قابلیت کارکنان را در یادگیری افزایش دهد که به نوبه خود منجر به بروز فکرهای جدید می شود (Brown, 1997, p.183). نوایز و همکاران[۱۸] (۱۹۹۵) جو باز را به عنوان یکی از ده عامل تسهیل کننده یادگیری سازمانی مطرح میکند. آنان تأکید میکنند که فرهنگ باز، تغییرات را عوامل مثبتی تلقی میکند که میتواند یادگیری را تسهیل نماید. یک رکن دیگر در جو باز وجود امنیت در زمان شکست است که این عامل موجب افزایش مخاطره پذیری میگردد. در واقع یادگیری یک فرایند سعی و خطاست که نیازمند آزمایشات ذهن ساخته است.
۲- ۱- ۴- ۷- هزینه های انجام شده در تحقیق و توسعه:
در برخی تحقیقات شدت تحقیق و توسعه که توسط نسبت هزینه های صرف شده در تحقیق و توسعه بر فروش شرکت سنجیده می شود به عنوان مبنای ظرفیت جذب دانش در نظر گرفته شده است (Daghfous, 2004, p.26). شاید چنین رویکردی برای تعیین ظرفیت جذب دانش از طریق محاسبه تحقیق و توسعه ناشی از تأکید کوهن و لوینتال (۱۹۹۹) بر نقش تحقیق و توسعه و هزینه های مرتبط با آن در شکل گیری ظرفیت جذب دانش باشد (Cohen & Levinthal, 1999, p.86).
۲- ۱- ۴- ۸- تاثیر ذهنیت مشترک:
ذهنیت مشترک را می توان وجود معنای مشترک بین اعضای یک جامعه درباره یک پدیده دانست که به واسطه رابطه بین الاذهانی شکل میگیرد (Plaskoff, 2003, p.165). همان طور که برگر و لاکمن[۱۹] استدلال میکنند، واقعیت امری است اجتماعی که به واسطه واقعیت های زندگی روزمره، برهم کنش های اجتماعی در زندگی روزمره و زبان و شناسایی در زندگی روزمر ه شکل میگیرد. در این صور ت شناخت یک امر میان ذهنی است. اگر فرد نتواند شناختی ر ا که در ذهن خود دارد به دیگری منتقل کند، شناخت محسوب نمی شود (Ligorio, 2005, pp.259-260).
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 10:15:00 ق.ظ ]
|