اضطراب از تلاش‌های فرد برای زنده ماندن و حفظ کردن و دفاع کردن از وجود خویش ناشی می شود. و احساسهای که اضطراب به وجود می آورد جنبه اجتناب ناپذیر شرایط انسان است. اضطراب وجودی به صورت نتیجه ی اجتناب ناپذیر روبه رو شدن با مقررهای وجود یعنی مرگ، انزوا وجودی و بی معنای توصیف شده است (یالوم، ۱۹۸۰). اسپیلبرگر اضطراب را به دو دسته حالتی و صفتی تقسیم کرد.

اضطراب حالتی ناپیدار است و بسته به موقعیت نوسان دارد و در نتیجه ادراک شخصی از تهدید آمیز بودن موقعیت فعلی است و اغلب با فعال شدن دستگاه عصبی خود مختار همراه است اضطراب صفتی گرایش رفتاری پایدار و تا حدودی اکتسابی که اغلب به عنوان ویژگی فرد تعریف می شود. و گاهی در اثر این ویژگی فرد دامنه وسیعی از موقعیتهای معمولی را تهدیدآمیز ارزیابی می‌کند (بیرامی و همکاران، ۱۳۹۴).

۲-۵-۱۱ درمان اختلالات اضطراب

سال‌های ۱۹۹۰ دهه ی مغز نام گرفت؛ آگاهی از افسردگی و نشانه های آن رشد غزاینده ای داشت این بیماری به خوبی تفهیم شده و درمان مناسب دریافت می کرد امروزه در اجتماع و مرکز در اجتماع و مراکز بالینی اختلالات اضطرابی به عنوان حالات روانپزشکی شایع و طاقت فرسا شناخته می‌شوند رهنمودهای وابسته به شواهد مربوط به درمان داروشناسی اختلالات اضطرابی توسط انجمن انگلیسی سایکوفارماکولوژی در اختیار قرار گرفته است (بالدوین و دیگران). دارو درمانی می‌تواند انتخاب ترجیحی برای بیمارانی باشد که تمایل ندارند یا قادر نیستند از رویکرد روان شناختی سود ببرند. چون که این علاوه وقتی افسردگی همراه یک مشکل قابل مقایسه با آن است به علاوه وقتی افسردگی همراه مشکل قابل توجه محسوب می شود درمان با ضد افسردگی دارای کارآمدی مشخص است و نشانه های اضطراب و افسردگی را از بین می‌برد. با این حال امتیاز دارو درمانی را باید در برابر عوارض جانبی احتمالی مسائل مرتبط با وابستگی به آن مورد توجه قرار دارد. بدون شباهت به مداخله روانشناختی دارو درمانی اضطراب هنوز پتانسیل ایجاد تغییر بنیادی و دائمی را در دوره اختلال نداشته است بازگشت علائم در بیماران اختلال اضطراب فراگیر شایع است و بیماران دارای تاریخچه اضطراب مزمن که به درمان حاد پاسخ اختلال اضطراب فراگیر شایع است و بیماران دارای تاریخچه اضطراب مزمن که به درمان حاد پاسخ می‌دهند باید حداقل برای ۶ ماه دارو درمانی فعال دریافت کنند بهترین شواهد در خصوص آثار درمانی بلند مدت برای داروهای SSRI (سیتالو پرام، پاروکسین) وجود درد اما می بایست کارآمدی و قابلیت تحمل آن ها به طور منظم زیر نظر باشد (دورهام، ۲۰۰۷).

شیوه های روان درمانی از جمله درمان های شناختی رفتاری در درمان اختلالات اضطرابی دارد مستندات تجربی است . (چامبلس و اولندیک[۳۴]، ۲۰۰۱) نقطه قوت این رویکرد بر دیگر رویکردهای درمانی (مثل هیپنوتیزم) این است که تکنیک های شناختی رفتاری به طور منطقی از مدل‌های نظری علمی مربوط به مشکلات اضطراب اقتباس شده اند از اینرو یک همبستگی نظری و رابطه همسان تجربی بین تکنیک های درمانی و نشانه های اختلالات برای درمان وجود دارد. نظریه های رفتاری اختلالات اضطرابی. بیان می‌دارد که ترس های آسیب شناختی از طریق فرایندهای شرطی سازی کلاسیک به وجود می‌آیند. و رفتار اجتنابی از طریق شرطی سازی عامل حفظ می‌شوند (یعنی تقویت می شود) به همین طریق درمان‌های رفتاری برای اختلالات اضطرابی از اصل یادگیری که اعتبار تجربی آن ها به اثبات رسیده است برای اختلالات اضطرابی از اصل یادگیری که اعتبار تجربی آن ها به اثبات رسیده است برای خاموش کردن پاسخ های اضطرابی به محرکهایی که ایجاد ترس نامناسب می‌کنند استفاده می‌شوند تکنیک های رفتار درمانی که به طور گسترده استفاده می شود مواجه سیستماتیک با موقعیت های و محرک هایی است که موجب ترس پاتولوژیک می شود با مواجهه تکراری و طولانی مدت پاسخ های اضطراب به تدریج کاهش می‌یابد فرایندی که تحت عنوان خوگیری نامیده می شود. سایر نظریه پردازان (مثل فول [۳۵]، کوزاک[۳۶]۱۹۸۶) فرض کرده‌اند که شیوه های مواجهه از طریق ارائه اطلاعات اصلاحی به بیمار راجع به خطرات بودن موقعیت های مورد ترس عمل می‌کند (تانای و همکاران[۳۷]، ۲۰۱۲).

نظریه های شناختی اختلالات هیجانی بر آن است که سبک های تفکر غیر انطباقی منجر به پریشانی هیجانی می شود. (بک ۱۹۷۶) بویژه عقیده بر این است که اختلالات اضطرابی از عقاید انحرافی متمرکز بر تهدید جسمانی یا روان شناختی و به عنوان افزایش احساس آسیب پذیری شخصی حاصل می شود. برای نمونه افراد مبتلا بر ترس اجتماعی اغلب این احتمال را که سایرین آن ها را ارزیابی منفی می‌کنند اغراق می‌کنند در حالی که افراد مبتلا به اختلال پانیک احساس های بدنی دوره ای (مثل تپش قلب) را به غلط به عنوان علایم یک فاجعه (مثل حمله قلبی) در معرض رخداد تعبیر می‌کنند همین طور درمان‌های شخصی به بیماران کمک می‌کند که این شناخت های مختل را شناسایی و اصلاح کنند تا ترس شان را کاهش دهند. روان درمانی های رفتاری و شناختی از جمله مداخلات روانشناختی اختلالات اضطرابی هستند که به طور گسترده مطالعه شده است (بارلو، ۲۰۰۲).

۲-۶ پرخاشگری

گروهی از صاحب نظران علوم رفتاری نظیر فروید و لورنز معتقدند که پرخاشگری رفتاری است که ریشه در ذات و فطرت انسان دارد. این دو معتقدند که پرخاشگری به عنوان یک نیروی نهفته در انسان دارای حالت هیدرولیکی است که به تدریج در شخص متراکم و فشرده می‌شود و سرانجام نیاز به تخلیه پیدا می‌کند. به نظر لورنز اگر این انرژی به شکلی مطلوب و صحیح مثلاً در طرق ورزش‌ها و بازی‌ها تخلیه شود جنبه سازنده خواهد داشت. در غیر اینصورت به گونه‌ای تخلیه می‌شود که مخرب خواهد بود و ممکن است اعمالی از قبیل قتل، ضرب و شتم، تخریب و نظایر آن را دربرداشته باشد. از نظر فروید پرخاشگری در انسان نماینده غریزه مرگ است که در مقابل غریزه زندگی در فعالیت است، یعنی همچنان که غریزه زندگی ما را در جهت ارضای نیازها و حفظ هدایت می‌کند غریزه مرگ به صورت پرخاشگری می‌کوشد به نابود کردن و تخریب کردن بپردازد این غریزه چنانچه بتواند دیگران را نابود می‌کند و از بین می‌برد و اگر نتواند دیگران را هدف پرخاشگری و تخریب خود قرار دهد به جانب خود متوجه شده و به صورت خودآزاری و خودکشی جلوه گر می‌شود، ‌بنابرین‏ از نظر وی پرخاشگری حالتی مخرب و منفی دارد (کامیاب نژاد و همکاران، ۱۳۹۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...