فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه | هوش: – 10 |
![]() |
خواجه نصیرالدین طوسی: این دانشمند اسلامی در بخش ششم از برنامه تربیتی خود برای آموزش کودکان خردسال، ورزش و بازی را وسیلهای برای رفع خستگی از فعالیتهای جدی میداند که به او کمک می کند برای ادامه کار و فعالیتهای روزانه آمادگی بهتری کسب کند.(همان منبع)
ابوعلی مسکویه: از دیگر دانشمندان ایرانی است که در برنامه تربیتی پیشنهادی خود در کتاب ظهاره الاعراق، درمورد پرورش کودکان اعتقاد دارد که والدین نباید کودکان خود را معتاد به کم تحرکی کنند و باید تلاش کنند آنها،به تلاش و جنب و جوش و جست و خیز و بازی مشغول باشند.
او جست و خیز و بازی و تحرک برای کودکان را توصیه می کند و از دستاندرکاران تعلیم و تربیت زمان خود میخواهد تا به ورزش و بازی کودکان توجه بیشتری نمایند،زیرا بدین وسیله موفقیت آنها تضمین خواهد شد. چنانچه در اشعار وی، این مسئله نمایان است:(همان منبع)
چونکه با کودک سرو کارم فتاد هم زبان کودکان بایــد گشــاد
که بـرو کتاب تا مرغــت خـرم یـا مویـز و چوز وقسق آورم
هوش:
به علت پیچیدگی و چند ساختی بودن هوش، نظریات متفاوتی درمورد ماهیت هوش وجود دارد. عدهای آنرا عامل عمومی تعریف میکنند که نوع رفتار فرد در موقعیتهای مختلف را مشخص می کند.برخی، هوش را تعدادی عامل مستقل میدانند که در افراد مختلف، به نسبتهای متفاوت وجود داشته و عوامل اختصاصی نام دارد. برای مثال، بینه هوش را قابلیت درونی برای حل مسئله میداند و براین اساس اولین آزمونهای هوش را تهیه نمود.(کدیور،۳۲،۱۳۸۹).
دیوید وکسلر[۵۲] روانشناس آمریکایی، هوش را مجموعه یا کل قابلیت فرد،برای فعالیت هدفمند، تفکر منطقی و برخورد کارآمد با محیط میداند(امیر تیموری،۲۶،۱۳۸۲)
اصطلاح هوش صرفا نامی است که به فرایند ذهنی فرضی و یا مجموعه رفتارهای هوشمندانه اطلاق می شود و نظریه های هوش عمات نظریه های مربوط به رفتار هوشمندانه است(ایکن[۵۳]،۱۹۸۵،نقل از شریفی، ۱۳۸۸).چنین رفتاری شامل تواناییهای مختلف و دیگر متغییرهای شخصیتی است که از فردی به فرد دیگر تفاوت می کند. بنابرین ارائه یک تعریف جامع و مانع از چنین مفهوم پیچیده آسان نیست( شریفی،۱۳۸۸،به نقل از داوری بینا،۱۳۹۱)
با این حال، عناصری از هوش وجود دارند که مورد توافق اغلب پژوهشگران است. گیج و برلاینر(۱۹۹۲) این عناصر را در سه دسته زیر قرار داده اند:
-
- توانایی پرداختن به امور انتزاعی: منظور این است که افراد باهوش بیشتر با امور انتزاعی (اندیشه ها، نمادها، روابط، مفاهیم، اصول) سروکار دارند تا امور عینی(ابزارهای مکانیکی،فعالیتهای حسی).
-
- توانایی حل کردن مسائل: یعنی توانایی پرداختن به موقعیتهای جدید، نه فقط دادن پاسخهای از قبل آموخته شده به موقعیتهای آشنا.
- توانایی یادگیری: به ویژه توانایی یادگیری انتزاعیات، از جمله انتزاعیات موجود در کلمات و سایر نمادها و نیز توانایی استفاده از آنها.
هوش یگانه و چندگانه:
دیوید وکسلر(۱۹۸۵) و چارلز اسپیرمن[۵۴] (۱۹۲۷) از طرفداران هوش یگانهاند. وکسلر هوش را یک توانایی کلی میداند که فرد را قادر میسازد تا به طور منطقی بیاندیشد، فعالیت هدفمند داشته باشد، و با محیط خود به طور مؤثر به واکنش متقابل بپردازد. اسپیرمن نیز معتقد است به یک هوش کلی است و آنرا با حرفg نشان میدهد. (سیف،۳۲۵،۱۳۸۸)
دلیل طرفداران هوش یگانه یا هوش کلی استناد به وجود همبستگی چشمگیر میان تواناییهای مختلف انسان (مانند توانایی کلامی و استدلال انتزاعی) است. این روانشناسان در دفاع از اندیشه خود استدلال میکنند افرادی که در یادگیری یک موضوع موفقاند موفقیت آنان در یادگیری موضوعهای دیگر نیز قابل پیش بینی است.در مقابل اندیشه هوش یگانه، مفهوم هوش چندگانه نیز طرفدارانی دارد. قدیمیترین روانشناس طرفدار هوش چندگانه لوئیس ترستون(۱۹۸۳) است. در نظریه ترستون هوش از هفت توانایی عمدهی زیر تشکیل شده است:
-
- درک کلامی(توانایی درک قیاسهای کلامی و خواندن و فهمیدن متن)
-
- سیالی واژه ها (توانایی کارکردن با کلمات، واژگان)
-
- سهولت عددی ( سرعت و درستی محاسبات)
-
- تجسم فضایی ( توانایی انجام کارهایی نظیر چرخاندن اشیاء در ذهن)
-
- حافظه تداعی ( توانایی یادآوری کلمات یا اشیاء ارائه شده به صورت جفت)
-
- سرعت ادراکی ( مانند توانایی یافتن دفعاتی که یک کلمه در یک متن تکرار شده است)
- استدلال ( توانایی حل مسائل استدلالی ریاضی یا منطقی)(سیف،۳۲۵،۱۳۸۸)
نظریه هوشهای چندگانه:
گاردنر نیز از طرفداران هوش چندگانه است.هوشهای معرفی شده از جانب گاردنر و تعاریف آن عبارتند از:
-
- هوش کلامی: در آموزش سنتی یکی از انواع هوشهایی است که در کلاس درس به شدت روی آن تأکید می شود. این هوش باارزش است چراکه مطابق با روشهای سنتیای است که ما با آن مورد تدریس قرارگرفتهایم از قبیل: سخنرانی،حفظ کردن، کتابهای درسی و کار با تخته سیاه. این هوش دربردارنده توانایی تشریح فرد از لحاظ شفاهی، کتبی و همچنین توانایی تسلط بر زبانهای خارجی را دربرمیگیرد.(مکنزی، ۲۰۰۵/۱۰،۱۳۹۱)
-
- هوش منطقی: در آموزش سنتی نیز بسیار باارزش است. در حقیقت هوش ریاضیاتی نیست، بلکه منطق و استدلال است. این هوش به ما اجازه میدهد که حلال مشکلات باشیم. هوش منطقی به دنبال ساختار در محیط یادگیری است و بر اساس ترتیب و توالی دروس رشد مییابد. در کلاس درس سنتی، از دانش آموزان خواسته می شود که از زویکرد آموزشی معلم پیروی کنند و این هوش به آنها اجازه میدهد که چنین کاری را انجام دهند.(همان منبع)
-
- هوش دیداری: هوشی است که استدلال سهبعدی را از طریق استفاده از نمودارها، نقشههای هندسی،طرحها،جداول،تصویرها،هنر،معماها، لباسهای محلی و بسیاری از دیگر مواد را بهبود میبخشد.هوش دیداری چیزی بیشتر از درونیسازی چشمی یک محرک است و به آنها این اجازه را میدهد تا قبل از تلاش برای کلامی کردن نظرات و راه حلهای مشکلات یا حتی عملی کردن آنها، ابتدا آنها را در افکارشان تصور کنند.(همان منبع)
-
- هوش جنبشی: این هوش از طریق تعامل فیزیکی و فعال یادگیرنده با کمک محیط پیرامون فرد برانگیخته می شود. این هوش از طریق فعالیتهای حرکتی ریز و درشت پرورش مییابد از قبیل آنهایی که در مراکز یادگیری با اشیاء جورکردنی، آزمایشگاههای علوم،بازیهای کنشگر و ابتکارات نمایشی وجود دارد. دانشآموزانی با هوش جنبشی قوی ممکن است در کلاس سنتی به عنوان بیش فعال دیده شوند اما آنها در محیطهای یادگیری با اشیاء جورکردنی پرورش مییابند.(همان منبع)
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 10:04:00 ق.ظ ]
|