۲- در بازار بورس تهران در موقع افزایش سرمایه از طریق آورده های نقدی، قیمت بازار سهام به اندازه قیمت تئوری کاهش نمی یابد. لذا مدیریت با در اختیار داشتن اطلاعاتی در زمینه سهام می‌تواند در مواقعی که قیمت سهام بالا است با انتشار سهام جدید، ارزش شرکت و ثروت سهام‌داران را حداکثر نماید.

۳- روش تامین مالی در شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس تهران بر روی درآمد هر سهم تاثیری نداشته است. بدین معنی که شرکت هایی که از وام های بلند مدت استفاده نموده اند با توجه به پایین بودن نرخ بهره به طور صحیحی از آن استفاده نکرده اند (رحمانی، ۱۳۷۴).

شمس عالم، حسام (۱۳۷۵)، حسابداری تأثیر افزایش سرمایه بر بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار داده است. برای انجام تحقیق سه گروه اصلی شرکت ها که به ترتیب در دوره تحقیق یک ، دو و چهار بار افزایش سرمایه داده بودند و یک گروه کنترل که در دوره تحقیق افزایش سرمایه‌ای نداشته‌اند انتخاب شدند. متناسب با جوامع آماری ۶ فرضیه اخص تحقیق برای نتیجه‌گیری کلی ‌در مورد فرضیه اهم یعنی تأثیر افزایش سرمایه بر بازده سهام طراحی شدند. در ۳ فرضیه اول میانگین بازده سهام هر گروه از شرکت ها در دوره بعد از افزایش سرمایه با میانگین بازده سهام گروه کنترل سنجیده شده است و در ۳ فرضیه دوم به دنبال بررسی تغییر بازده سهام هر گروه از جوامع آماری در دوره بعد از افزایش سرمایه نسبت به دوره قبل از افزایش سرمایه می‌باشیم. نتایج به دست آمده از آزمون
۳ فرضیه اول با بهره گرفتن از آزمون آماری تفاضل میانگین دو جامعه نشان‌دهنده عدم تفاوت معنی‌دار بین میانگین بازده سهام شرکت هایی که افزایش سرمایه داده‌اند با میانگین بازده سهام شرکت هایی است که افزایش سرمایه نداده‌اند و نتایج به دست آمده از آزمون ۳ فرضیه دوم با بهره گرفتن از آزمون آماری زوجهای مرتب نشان‌دهنده عدم تفاوت معنی‌دار بین بازده سهام شرکت های ۳ گروه مورد مطالعه در دوره پس از افزایش سرمایه نسبت به دوره قبل از آن می‌باشد. به طور کلی نتایج آزمون‌های آماری و بررسی های به عمل‌آمده دیگر نشان‌دهنده عدم تأثیر افزایش سرمایه بر بازده سهام شرکت های مورد مطالعه در بورس اوراق بهادار تهران طی سال‌های ۱۳۷۰-۱۳۷۴ می‌باشد (شمس عالم، ۱۳۷۴).

امانی، کوروش (۱۳۷۶)، به بررسی ‌رابطه بین سود تقسیمی و قیمت سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. این تحقیق مبتنی بر دو فرضیه بوده است که هر دوی آن ها مورد تأیید قرار گرفته اند:

– میان سود تقسیمی هر سهم طبق مصوبهء مجمع عمومی و قیمت سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران رابطهءمعنی‌داری وجوددارد.

– میان سود تقسیمی پرداخت شده به سهام‌داران و قیمت سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ‌رابطه معنی‌داری وجود دارد (امانی، ۱۳۷۶).

دهقانی فیروزآبادی، حمید (۱۳۷۷)، به بررسی تأثیر شیوه های تأمین مالی بر ارزش سهام شرکت‌ های بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است.

در این تحقیق جهت آزمون پدیده تأمین مالی (انتشار سهام،‌ بدهی بلند مدت) در بازار سرمایه ایران دو فرضیه طراحی شده است : فرضیه اول، تأمین مالی از طریق افزایش سرمایه موجب کاهش قیمت سهام می‌گردد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول نشان می‌دهد که قیمت سهام بعد از افزایش سرمایه کاهش پیدا نمی‌کند. ‌بنابرین‏ دیدگاه سرمایه‌گذاران در مقابل تأمین مالی از طریق افزایش سرمایه مثبت است. فرضیه دوم، تأمین مالی از طریق اخذ وام موجب افزایش قیمت سهام می‌گردد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم نشان می‌دهد قیمت سهام بعد از تأمین مالی از طریق اخذ وام افزایش پیدا نمی‌کند. عدم حضور فعال مؤسسات مالی غیر بانکی در کشور، اخذ وام و تسهیلات مالی تنها از طریق بانک‌ها و برخی نهادهای خاص آن هم با مشکلات و شرایط و سهل تر بودن تأمین مالی از طریق انتشار سهام نسبت به اخذ وام و برخی دلایل دیگر را می‌توان دلایل احتمالی تفاوت نتایج این نوع تحقیق در بازار سرمایه ایران با بازار سرمایه کشورهای اروپایی و آمریکا دانست (دهقانی فیروز آبادی، ۱۳۷۷).

دلاوری، سید جواد (۱۳۷۷)، به بررسی تاثیر روش های تامین مالی بر روی نسبت بازدهی حقوق صاحبان سهام شرکت ها در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. در این تحقیق شرکت هایی که در یک دوره زمانی پنج ساله با بهره گرفتن از وام یا افزایش سرمایه تامین مالی نموده اند انتخاب شده و با بهره گرفتن از اطلاعات مندرج در گزارش‌های مالی این شرکت ها تاثیر دو روش تامین مالی (اخذ وام و افزایش سرمایه) بر نسبت بازدهی حقوق سهام‌داران عادی آزمون گردیده است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که گر چه نسبت جمع دارایی ها به حقوق صاحبان سهام (نسبت اهرمی) برای گروه شرکت هایی که اخذ وام نموده اند در مقایسه با گروه شرکت هایی که افزایش سرمایه داده‌اند از نظر آماری اختلاف معنی داری دارد اما نسبت بازدهی حقوق صاحبان سهام و نیز نسبت فروش به جمع دارایی ها و نسبت سود خالص به فروش در دو گروه شرکت ها اختلاف معنی داری با یکدیگر ندارد. به عبارت دیگر اخذ وام توسط شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران منجر به ایجاد اهرم مالی مطلوب نشده است(دلاوری، ۱۳۷۷).

دهقانی احمدآباد، طوبی(۱۳۷۷)، موضوعی با عنوان تئوری ترجیحی و عملکرد تامین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار داده است.

ایشان در این تحقیق چهار فرضیه را مورد ارزیابی قرار داده‌اند که عبارتند از:

۱- بین تامین مالی خارجی و کمبود نقدینگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد.

۲- بین تامین مالی خارجی و اندازه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد.

۳- بین تامین مالی خارجی و سود آوری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ارتباط معکوس و معنی داری وجود دارد.

۴- بین تامین مالی خارجی و تامین مالی قبلی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ارتباط معکوس و معنی داری وجود دارد.

نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فرضیات بدین صورت می‌باشد:

فرضیه اول : شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار برای سرمایه گذاریهای جدید خود و یا برای وجوه مورد نیاز خود ابتدا از محل منابع داخلی شرکت (سود انباشته و اندوخته ها) استفاده می نمایند و سپس از منابع خارجی (در درجه دوم از طریق وام و در درجه سوم از طریق انتشار سهام) تامین مالی می‌کنند پس بین کمبود نقدینگی و تامین مالی خارجی ارتباط معنی داری وجود دارد.

فرضیه دوم : بین اندازه شرکت و تامین مالی خارجی ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد یعنی اعتباردهندگان در اعطای وام به شرکت ها اندازه شرکت را مد نظر قرار می‌دهند .

فرضیه سوم : پیش‌بینی تئوری ترجیحی در این مورد صادق می‌باشد یعنی این ارتباط معکوس و معنی دار است.

فرضیه چهارم : نتایج حاصله شواهد کافی برای رد یا قبول فرضیه فوق ارائه نمی نماید(دهقانی،۱۳۷۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...