دانلود تحقیق-پروژه و پایان نامه – قسمت 4 – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۲-گاهی، خواهان اصل سند استنادی را در دادگاه حاضر نکرده است ولی خوانده نسبت بهصحت و اصالت سند، تعرض می کند. در این صورت نیز دو حالت قابلتصور است: اگر خوانده، نسبت به سند استنادی خواهان، ادعای جعل نماید، طبق ماده ۲۲۰ قانون آیین دادرسیدر امور مدنی ادعای جعل و دلایل آن به دستور دادگاه به طرف مقابل(خواهان)ابلاغ می شود و چنانچه وی به استفاده از سند باقی باشد، موظف است ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ، اصلسند موضوع ادعای جعل را به دفتر دادگاه ارائه دهد تا به اصالت یا عدم اصالت آن رسیدگیگردد. در این مورد نیز تفاوتی ندارد که سند استنادی خواهان، سند رسمیباشد یا عادی.[۲۰] قابلذکر است که در مقابل سند رسمی فقط میتوان ادعایجعل کرد ولی در مقابل سند عادی، علاوه بر ادعای جعل، اظهار انکار یا تردید نیز مسموعاست.(ماده ۱۲۹۲ قانون مدنی).
اگر سند استنادی خواهان، سند عادی باشد و خوانده نسبت به آن اظهار انکار یا تردید کند، باوجود شرایط مذکور در قسمت اخیر ماده ۹۶، قرار ابطال دادخواست صادر می گردد. قسمت اخیر این ماده مقرر میدارد: «…در مورد این ماده، هرگاه یکی از اصحاب دعوا نخواهد یا نتواند در دادگاه حاضر شود چنانچه خواهان است باید اصل اسناد خود را و اگر خواندهاست اصل و رونوشت اسناد را به وکیل یا نماینده خود برای ارائه در دادگاه و ملاحظه طرفبفرستد و الاّ درصورتی که آن سند عادی باشد و موردتردید و انکار واقع شود، اگر خواندهباشد از عداد دلایل او خارج می شود و اگر خواهان باشد و دادخواست وی مستند به ادلهدیگری نباشد در آن خصوص ابطال می گردد…».بر اساس این ماده، برای صدور قرار ابطال دادخواست وجود چهار شرط الزامی است: عدم ارائه سند در جلسه اول دادرسی از سویخواهان یا وکیل یا نماینده او، عادی بودن سند استنادی خواهان، اظهار انکار یا تردید از سویخوانده نسبت به آن سند و مستند نبودن دادخواست خواهان به ادله دیگری غیراز سند مذکور.عدم وجود هریک از شروط مذکور، مانع از صدور قرار ابطال دادخواست می باشد. بنابرین، خواهان یا وکیل یا نماینده او، باید در جلسه اول دادرسی اصل سند را در دادگاه حاضر نمایند.
ماده ۱۲۸۷ قانون مدنی:«اسنادی که در اداره ثبت اسناد و املاک و یا دفاتر اسناد رسمی و یا در نزد سایر مأمورین رسمیدر حدود صلاحیت آن ها طبق مقررات قانونی تنظیم شده باشند، رسمی است».
ماده ۱۲۸۹ قانون مدنی:«غیراز اسناد مذکوره در ماده،۱۲۸۷ سایر اسناد عادی است».
قرار ابطال دادخواست صادر نمی شود اگرچه خوانده نسبت به آن سند اظهار انکار یا تردید کند و در این صورت، خواهان باید اصالت سند مذکور و انتساب آن به خوانده را ثابت کند.
اگر خواهان، اصل سند را در جلسه اول دادرسی حاضر نکرده ولی سند مذکور، سند رسمیباشد، صدور قرار ابطال دادخواست منتفی است، زیرا در این صورت یا خوانده نسبتبه سند رسمی مذکور ادعای جعل می کند که برابر ماده ۲۲۰ قانون آیین دادرسی در امور مدنیبه ادعای او رسیدگی می شود و یا اینکه خوانده تعرضی به سند مذکور نمی کند که در این صورت، دادگاه بر اساس سند مذکور و پس از استماع دفاعیات خوانده، اتخاذ تصمیم می نماید.
در قسمت اخیر ماده ۹۶ مقرر شده است که اگر خواهان، سند عادی استنادی را به دادگاهارائه نکرده و خوانده نسبت به آن اظهار انکار و تردید نماید و دادخواست مستند به ادلهدیگری نباشد، قرار ابطال دادخواست صادر می گردد با در نظر گرفتن این ماده، برای صدور قرار ابطال دادخواست، لازم است که خوانده نسبت به سند عادی استنادی، هم اظهار انکار و هم اظهار تردید کند چون قانون از عبارت «تردید و انکار» استفاده کردهاست، در حالی کهنمیتوان همزمان نسبت به یک سند عادی،اظهار انکار و تردید کرد و این دو مقوله متمایز از یکدیگر می باشند. توضیح اینکه شخص وقتی نسبت به سندی اظهارانکار می کند که آن سند منتسب به خود او باشد، قسمت اول ماده ۲۱۶ قانون آیین دادرسی در امور مدنی مقرر میدارد: «کسیکه علیه او سند غیررسمی ابراز شود میتواند خط یا مهر یا امضا یا اثر انگشت منتسببه خود را انکار نماید و احکام منکر بر او مترتب می گردد…». لذا، اگر سندی که خواهان به آناستناد کرده، منسوب به خوانده باشد او میتواند انتساب سند را به خود انکار کند. نماد اصالتسند امضای آن ست و به همین دلیل، انکار انتساب با انکار امضا یا مهر یا اثر انگشت بیانمی شود .[۲۱]لیکن در تردید، سند منتسب به شخص دیگری به غیر خوانده است که بهطرفیت خوانده مورداستناد قرار گرفته است.
به عبارت دیگر، خوانده در تنظیم سندی که بهطرفیت او مورداستناد قرار گرفته، نقشی نداشته است. از اینرو، قسمت اخیر ماده ۲۱۶ مقرر میدارد:«..و اگر سند ابرازی منتسب به شخص او نباشد میتواند تردید کند.»
بنابرین، اگر کسی متسأجر ملکی باشد و مالک، حق مالکیت خود را به دیگری انتقال دهد و منتقل الیه به استناد فروشنامه عادی، دادخواستی بطرفیت مستاجر به خواسته تخلیه تقدیم کند، خواندهمیتواند نسبت به فروشنامه عادی استنادی اظهار تردید کند، در این صورت اظهار انکار بیمعنی است زیرا فروشنامه منتسب به خوانده نمیباشد. با این اوصاف، به نظر میرسد که در ماده ۹۶، عبارت«..درصورتی که آن سند،عادی باشد و موردتردید و انکار واقع شود…»از باب مسامحه می باشد و الاّ برای صدور قرار ابطال دادخواست در این ماده، صرف بیان اظهار انکار یا تردید، حسب مورد، کافی می باشد. در قانون آیین دادرسی مدنی سابق، ماده ۱۴۶ حکمی مشابه ماده ۹۶ کنونی را مقرر داشته بود ولی در آن ماده از عبارت”تردید یا انکار” استفادهشده بود.
بههر حال، با توضیحات فوق، معلوم می گردد که درصورت عدم ارائه سند عادی در جلسه اول دادرسی، برای صدور قرار ابطال دادخواست به استناد ۹۶، چنانچه سند عادیمنتسب به شخص خوانده باشد، باید نسبت به آن اظهار انکار نماید و چنانچه سند منتسب بهاو نیست، باید اظهار تردید کند و جمع کردن اظهارهای انکار و تردید نسبت به یک سند، ممکن نمیباشد.
مبحث پنجم: حضور خوانده در جلسه اول(طرح و استماع دعوا)دادرسی برای اخذ توضیح از وی
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 10:31:00 ق.ظ ]
|