● حساب ذهنی

انسان ها معمولاً رویدادهای خاصی را در بخش های مختلف مغز خود قرار می‌دهند و تفاوت بین این بخش ها گاه بیش از خود رویداد بر رفتار سرمایه گذار ها تاثیر می‌گذارد. برای مثال فرض کنید قصد دارید به تئاتر بروید و قیمت هر بیلت ۲۰ دلار است. هنگامی که به سالن می رسید متوجه می شوید یک اسکناس ۲۰ دلاری گم کرده اید.

آیا در هر صورت یک بلیت ۲۰ دلاری برای رفتن به تئاتر می خرید؟ تحقیقات روی رفتار مالی انسان ها نشان می‌دهد ۸۸ درصد مردم در این حالت چنین می‌کنند. اکنون فرض کنید از پیش بلیت را به قیمت بیست دلار خریده اید. هنگامی که به محل تئاتر می رسید متوجه می شوید بلیت را خانه جا گذاشته اید. آیا برای خرید یک بلیت دیگر ۲۰ دلار پول خواهید داد؟ تنها ۴۰درصد پاسخ دهندگان ‌به این پرسش گفته اند، چنین می‌کنند. دقت کنید که در هر دو حالت شما ۴۰ دلار هزینه می کنید اما چون سناریوهای مختلفی برای این ۴۰ دلار وجود دارد و شما این رویدادها را در بخش های مختلفی از ذهن خود قرار داده اید رفتاری متفاوت نشان می دهید.

یکی از مثال های حساب ذهنی، تردیدی است که درباره فروش یک سهام قبلاً بسیار پرسود و اکنون کم سود شما به وجود می‌آید. طی دوران رونق اقتصادی مردم به سود بالای سرمایه گذاری عادت می‌کنند. هنگامی که قیمت ها تصحیح می شود و سود سرمایه گذاری کاهش پیدا می‌کند سرمایه گذارها درباره فروش سهام خود با حاشیه سود اندک تردید پیدا می‌کنند. در واقع آن ها بخشی از ذهن خود را به سبک سود بالا از سرمایه گذاری اختصاص داده‌اند و مایلند منتظر بمانند همان دوران پرسود بار دیگر فرا رسد.

● نظریه اجتناب از ریسک

برای آنکه بدانیم مردم از ریسک گریزان هستند و سرمایه گذاری امن را ترجیح می‌دهند لازم نیست متخصص مغز و اعصاب باشیم. سرمایه گذاران نیز شبیه دیگران برای پذیرش ریسک مایلند سود بالاتری از سرمایه گذاری نصیب شان شود و این کاملاً منطقی است. اما یک نکته عجیب نیز وجود دارد: تحقیقات نشان می‌دهد واکنش احساسی افراد در قبال سود و ضرر یکسان نیست ‌به این معنا که میزان خوشحالی آن ها از سود احتمالی آتی کمتر از نگرانی آن ها از ضرر احتمالی در آینده است. تحقیقات نشان می‌دهد اگر مشاور سرمایه گذاری تان سودی ۵۰ هزار دلاری برای شما گزارش دهد به او تلفن نخواهید کرد اما اگر ضرری در همین حد حاصل شود حتماً از او علت را جویا خواهید شد.

حتی اگر میزان سود و زیان یکسان باشد میزان ضرر بیشتر به نظر می‌رسد یعنی ارزش پول در این دو حالت یکسان نیست. این نظریه همچنین علت حفظ سهام زیان ده را توضیح می‌دهد: مردم برای اجتناب از ضرر بیشتر ریسک می‌پذیرند تا برای کسب سود، به همین دلیل سرمایه گذارها مایلند سهامی پرریسک را نگه دارند ‌به این امید که قیمت آن روزی افزایش خواهد یافت. قماربازها نیز به شیوه ای مشابه رفتار می‌کنند یعنی برای جبران ضررهای قبلی دو برابر شرط می بندند.

نظریه ریسک گریزی سرمایه گذاران دلیلی دیگر برای این واقعیت ذکر می‌کند که سرمایه گذارها به حفظ سهام ضررده خود ادامه می‌دهند. آن ها معتقدند سهام ضررده امروز به زودی سودی بالاتر از سهام ‌سود ده ایجاد خواهد کرد.

هنگامی که اطلاعاتی بهتر یا جدید وجود ندارد سرمایه گذارها اغلب فرض می‌کنند قیمت های کنونی بازار صحیح است و ارزش واقعی سهام را نشان می‌دهد. مردم معمولاً برای دیدگاه ها و اطلاعات جدید درباره بازار اعتبار بسیار زیادی قائل هستند. هنگامی که همه مشغول خرید سهام هستند، سرمایه گذارها قیمت های کنونی و روبه رشد را واقعی تلقی می‌کنند و از قیمت های پیش هرچه دورتر باشند توجه کمتری می‌کنند. برای مثال در سه سال منتهی به پایان سال ۱۹۹۹ شاخص قیمت ۵۰۰ شرکت S&P رشد داشت و این روند با روند قبلی یعنی کاهش و افزایش در تناقض قرار داشت اما سرمایه گذاران تا اواسط سال ۲۰۰۰ معتقد بودند شاخص یادشده قطعاً همواره رشد می‌کند و بر مبنای همین دیدگاه به خرید هرچه بیشتر سهام ادامه دادند. اما مشاهده شد طی دو سال بعد شاخص ها کاهش پیدا کردند.

از سوی دیگر معمولاً سرمایه گذاران هنگام رشد شاخص ها خوش بین می‌شوند زیرا تصور می‌کنند این روند ادامه پیدا خواهد کرد. برعکس هنگامی که شاخص ها پایین می‌آیند بدبینی بر بازار حاکم می شود، این پدیده یعنی تأکید بیش از حد بر تحولات اخیر بازار مالی عامل بسیاری از ضررها بوده است. همچنین مردم به طور طبیعی توانایی خود را بالاتر از متوسط توانایی‌های دیگر و دانش خود را بالاتر از دیگران می دانند. این اعتماد بیش از حد بالا به تصمیم گیری های غلط منجر می شود.

۲-۲-۹- تورشهای رفتاری و منابع ایجاد تورشهای رفتاری

منظور از تورش ، انحراف از تصمیم گیری های درست و بهینه است . از آنجایی که زمان و منابع شناخت محدود هستند ، نمی توانیم داده هایی را که از محیط اخذ می‌کنیم به صورت بهینه مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم .

‌بنابرین‏ ذهن انسان به طور طبیعی از « قواعد سرانگشتی » استفاده می‌کند . اگر از چنین روش های ابتکاری به طور مناسب استفاده شود ، می‌توانند مؤثر واقع شوند ، در غیر این صورت تورش های غیر قابل اجتنابی پیش خواهند آمد . به طور کلی ممکن است اشخاص در فرایند تفکر و تصمیم گیری دچار خطا شوند.

در این قسمت به بررسی سه دسته کلی از منابعی که باعث ایجاد تورش در فرایند تفکر و تصمیم گیری افراد می‌شوند ، پرداخته می شود . این سه دسته عبارتند از : ۱- روش های ابتکاری ۲-خودفریبی و۳- تعاملات اجتماعی .

۱ ) روش های ابتکاری

از آنجایی که ظرفیت پردازش اطلاعات در بشر محدود است ، اشخاص به روش های تصمیم گیری ناقص یا روش های ابتکاری روی می آورند که به تصمیم گیری های نسبتا خوبی نیز منجر می‌شوند . ‌به این مختصر سازی که در فرایند های تصمیم گیری صورت می‌گیرد ، ساده سازی ابتکاری گفته می شود .

در واقع ، روش های ابتکاری یک سری قواعد سرانگشتی یا میان برهای ذهنی هستند که موجب سهولت در فرایند تصمیم گیری می‌شوند . ذهن انسان از این قواعد سرانگشتی به منظور حل سریع مسایل پیچیده استفاده می‌کند . برای مثال ، یک بازیکن بیلیارد برای محاسبه زاویه و سرعتی که باید به توپ ضربه بزند از مثلثات و معادلات دیفرانسیل استفاده نمی کند ، بلکه او از یک سری قواعد سرانگشتی بهره می‌گیرد و حتی ممکن است از ریاضیات چیزی نداند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...