کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to ilam


جستجو


 



۴-۵-۳-۱-۲ تحصیل حکم نسب پیش از تولّد در حالت جانشینی در بارداری

گاه اتّفاق می‌افتد که هیچ یک از زوجین عقیم نبوده (مرد اسپرم می‌سازد و زن تخمک آزاد می‌کند) امّا، زن از نظر بیولوژیک، نقص ارگانیک، داشتن پاره ای از بیماری‌ها و یا به علت نداشتن رحم، قادر به نگهداری و پرورش جنین در بطن خود نمی‌باشد. به منظور رفع این مشکل، تلقیح جنین توسط اسپرم پدر و تخمک مادر در محیط آزمایشگاه صورت گرفته و سپس جنین لقاح یافته به رحم زن ثالثی منتقل می‌شود که هیچ گونه رابطه ژنتیکی با کودک ندارد. البته در این قسم از جانشینی در بارداری نیز می‌توان در اَشکال مختلف از تخمک و اسپرم اهدایی در زمانی که تخمک و اسپرم قابل زیست نباشند، استفاده نمود؛ در این صورت، ترتیبات مختلف اجاره رحم می‌تواند نتیجه دادرسی را تغییر دهد. در حالتی‌که از اسپرم و تخمک والدین متقاضی در تکوّن طفل استفاده می‌شود، از یک سو مادر جانشین و همسرش (در صورت متأهل بودن) بر مبنای قوانین مربوط به زایمان و از سوی دیگر، والدین متقاضی بر مبنای وجود رابطه ژنتیکی با کودک به عنوان والدین کودک محسوب می‌شوند. در این شرایط به منظور احترام به حاکمیت اراده طرفین و این‌که تنها والدین متقاضی بتوانند اولیای کودک محسوب گردند، تحصیل حکم نسب پیش از تولّد می‌تواند در بی‌ اثر کردن ادّعای نسب کودک از سوی مادر جانشین و همسرش مثمرثمر واقع شود (Byrn, et al,2005,p.640). ‌بنابرین‏، ملاحظه می‌شود تحصیل حکم نسب پیش از تولّد تنها زمانی که از نطفه والدین متقاضی در تکوّن طفل استفاده شده باشد، می‌تواند در اثبات ادّعای نسب مفید واقع شود و در صورتی‌که از تخمک یا اسپرم اهدایی در تکوبن جنین استفاده شود، والدین متقاضی بایستی با طی کردن پروسه فرزندخواندگی رابطه قانونی خود با طفل را برقرار نمایند.

برخی از دادگاه‌های این ایالات در صورتی که حکم نسب پیش از تولّد اخذ نگردیده باشد، به منظور حلّ و فصل اختلافات ناشی از قرارداد استفاده از رحم جایگزین، تئوری‌های مختلفی از جمله قصد و نیّت، ژنتیک، بارداری و بهترین منفعت کودک را در زمینه تعیین نسب و پدر و مادر قانونی طفل به کار می‌گیرند که در ادامه به بررسی هریک از این تئوری‌ها خواهیم پرادخت.

۴-۵-۳-۲ قصد و نیّت: یکی از پرونده های مهم در زمینه جانشینی در بارداری که در آن دادگاه به موجب تئوری قصد و نیّت در خصوص آن تصمیم‌گیری نموده است، پرونده کالورت علیه جانسون بود. پرونده مذکور برگرفته از قراردادی بود که در ایالت کالیفرنیا میان آنا جانسون به عنوان مادرجانشین و مارک و کریسپسنا کالورت به عنوان زوجین نابارور بسته شد و به موجب آن جانسون موافقت نمود که در ازای دریافت مبلغ ۱۰ هزار دلار جنین لقاح یافته از تخمک و اسپرم خانم و آقای کالورت را در رحم خود پرورش دهد و از حقوق خود نسبت به کودک چشم پوشی و پس از تولّد، او را خانواده کالورت تحویل دهد (لازم به ذکر است که توافق شده بود که پرداخت پول پس از تولّد کودک صورت پذیرد). چند ماه پس از انجام تلقیح مصنوعی، آنا جانسون از کالورتها تقاضای پرداخت ۱۰ هزار دلار مورد توافق را نمود و تهدید نمود که در صورت عدم پرداخت پول از حقوق خود نسبت به کودک چشم پوشی نخواهد کرد و طفل را به آن‌ ها مسترد نمی‌نماید. در این پرونده، دیوان عالی کالیفرنیا با توجه به قصد طرفین در قرارداد تصمیم‌گیری و مقرر نمود زمانی که دو عامل بارداری و ژنتیک در یک زن منطبق نباشد، زنی که به موجب قرارداد قصد بچه‌دار شدن و بزرگ کردن کودک را دارد (صاحب تخمک)، طبق قانون کالیفرنیا مادر طبیعی کودک به شمار می‌آید و زمانی که طرفین، قرارداد معتبری را منعقد می‌نمایند، قصد و نیّت آن‌ ها در قرارداد منعکس می‌باشد و امضای قرارداد بیانگر این است که آن‌ ها آزادانه و فارغ از هر گونه فشار و اجبار تن به انعقاد قرارداد داده‌اند. در این پرونده، دادگاه قصد طرفین را عامل اصلی تعیین کننده نسب و منطبق با سیاست ایالت کالیفرنیا دانست و ادّعای آنا جانسون در خصوص حضانت طفل را رد نمود و حکم به نفع خانواده کالورت صادر گردید (Spivack,2010,p.102)؛ به عبارتی دیگر، به اعتقاد دیوان، رابطه حقوقی و اعتباری پدری و مادری از یک قصد انشایی و اراده طرفین نشأت گرفته است. لکن، تئوری قصد با انتقاداتی روبرو شده است، از جمله کم ارزش تلقی نمودن نقش مادر جانشین در تکوّن طفل و این‌که قصد، معیاری در جهت ایجاد و تعیین والدین قانونی طفل نمی‌باشد؛ زیرا، چنان‌چه قصد نقش اصلی در تعیین پدر و مادر و ایجاد حقوق و تعهدات آن‌ ها داشته باشد، پدر و مادر به آسانی می‌توانند از زیر بار مسؤلیت در قبال فرزندانشان شانه خالی کنند.

۴-۵-۳-۳ ژنتیک: برخی از دادگاه‌ها اختلافات مربوط به رحم جایگزین را بر مبنای این نظریه که پدر و مادر کسانی هستند که ارتباط ژنتیکی با کودک دارند، حلّ و فصل می‌نمایند. برای مثال در پرونده J علیهD دادگاه تجدیدنظر اوهایو مقرر نمود که قرارداد رحم جایگزین به عنوان توافقی خصوصی مبنی بر انصراف از حقوق مادری نسبت به کودک، نظم عمومی را نقض نمی‌کند؛ زیرا، طبق قانون اوهایو، افرادی که ارتباط ژنتیکی با کودک دارند پدر و مادر طبیعی کودک محسوب می‌شوند؛ لذا، مادر جانشین هیچ حقّ مادری نسبت به کودک ندارد تا بخواهد از آن چشم پوشی کند (همان ۱۰۵).

۴-۵-۳-۴ حمل و بارداری: قوانین ایالاتی که قرارداد رحم جایگزین را از درجه اعتبار ساقط می‌دانند، از نظریه حمل و بارداری در جهت تعیین مادر استفاده می‌کنند. این نظریه در حقوق عرفی کهن مورد استفاده قرار می‌گرفت که در آن فرض می‌شد زنی که کودک را به دنیا می‌آورد، مادر طفل است؛ لکن، انتقاداتی از سوی مفسّرین درخصوص این تئوری مطرح شده است دائر بر این‌که پذیرش این نظر باعث تجاوز به حاکمیت اراده طرفین و نقض حقوق اساسی افراد در زمینه تصمیم‌گیری نسبت به تولید مثل می‌شود (همان).

۴-۵-۳-۵ بهترین منفعت و مصلحت کودک: تعداد کمی از دادگاه‌ها از نظریه مذکور به منظور حلّ و فصل اختلافات استفاده می‌کنند. به عنوان مثال دادگاه پنسیلوانیا در سال ۲۰۰۵ در پرونده flunn علیهbimber از معیار بهترین منفعت کودک به منظور حلّ و فصل اختلاف میان مادر جانشین و پدر بیولوژیک بر سر حضانت کودک استفاده نمود (همان:۱۰۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 10:39:00 ق.ظ ]




فرایند درمان

در SCET مداخلات درمانی در سه سطح انجام می شود: فیزیولوژیکی، شناختی و معنوی. این سه سطح با یکدیگر در ارتباط هستند. درمانگر SCET بر اساس نوع مشکل هر یک از مراجعین می‌تواند ‌در مورد اینکه کدامیک از سطوح را به کار برد و یا هرکی از این سطوح چند جلسه از درمان را به خود اختصاص دهند، تصمیم گیری نماید. برای مثال درمانگر SCET می‌تواند برای درمان فردی با اختلال اضطراب تعمیم یافته که نشانه های فیزیولوژیکی، خطاهای شناختی، احساس ناامیدی و پوچی همراه با فقدان معنای زندگی و بحران هویت دارد، از هر سه سطح درمان استفاده نماید.

اما مراجع دیگری که احساس سردرگمی، غمگینی، و از دست دادن معنای زندگی را بدون علائم جسمی دارد، درمانگر ممکن است تنها سطح شناختی و معنوی درمان را به کار گیرد.

پس از مصاحبه اولیه درمانگر ابتدا مدل کی درمان و سه سطح فیزیولوژیکی، شناختی و معنوی در آسیب شناسی روانی و درمان اختلالات را برای مراجع روشن می‌سازد. درمانگر تعامل این سطوح را در تعیین احساس، رفتار و سلامت روان انسان برای مراجع تشریح می‌سازد.

در سطح فیزیولوژیکی :درمانگر واکنش های جسمانی و هیجانی مراجع که احساسات ناخوشایندی را در مراجع به وجود می آورد و از طریق شرطی سازس کلاسیک شکل می‌گیرد، را برای مراجع نشان می‌دهد و سپس از طریق آموزش آرامش دهی و کنترل تنفس به مراجع کمک می‌کند تا احساس ناخوشایند را کنترل و کاهش دهد.

در سطح شناختی درمان: درمانگر SCET شیوه های تفکر و تفسیر وقایع زندگی روزمره را در نظر می‌گیرد. درمانگر سعی می‌کند تا تفکرات غیر واقعی و غیر منطقی مراجع را که منجر به احساسات ناخوشایند می‌گردد شناسایی وآنها به تفکرات واقع گرایانه اصلاح شود. در این مرحله از درمان می توان از خطاهای فکری که توسط بک مطرح شده است و یا باورهای غیر منطقی که توسط الیس عنوان شده استفاده کرد.

اما ایده کلیدی دیدگاه SCET این است که اگر چه اصلاح تفکر و باورهای معیوب و منفی به تفکرات و باورهای مثبت و واقعی می‌تواند سودمند باشد، اما برای سلامت روان پایدار کافی نیست. ‌بنابرین‏ سومین سطح درمان SCET سطح معنوی است که در آن درمانگر با سؤال‌‌های هدفمند باورهای اساسی مراجع را ‌در مورد خود، دیگران، هستی و خدا و همچنین معنای زندگی مورد بررسی قرار می‌دهد. اغلب کسانی که دچار افسردگی، اضطراب و سایر مشکلات هیجانی هستند، باورهای پوچ گرایانه ‌در مورد خودشان، دیگران و هستی دارند. آن ها ‌در مورد وجود خدا نامطمئن هستند.

درمانگر SCET در سطح درمان معنوی ابتدا از مراجع می‌خواهد تا ‌در مورد خودش دیگران و اینکه ‌در مورد ماهیت انسان چگونه می اندیشد صحبت کند. اغلب مراجعین تصویر منفی از خود و انسان دارند. احساس بی ارزشی و ناامیدی می‌کنند و نمی دانند که چرا زندگی می‌کنند. درمانگر SCET از طریق ارائه باورهای اساسی دینی می‌توانند به او در هدفمند کردن زندگی و کاهش احساسات ناخوشایند کمک کنند. و به کارگیری این باورها منجر به رشد و تعالی و سلامت روان می شود.

با این حال انسان‌ها درجهان زندگی می‌کنند، ‌بنابرین‏ هر گونه باور و نگرش در خصوص هستی و جهان می‌تواند اثرات مهمی در سلامت روان انسان داشته باشد. در مرحله دوم از سطح درمان معنوی، درمانگر SCET باورهای منفی و پوچ گرایانه مراجع را ‌در مورد هستی مورد توجه قرار می‌دهد و سعی می‌کند تا این باورها را به باورهای مثبت و هدفمند تغییر دهد، تا مراجع بینش جدیدی نسبت به هستی و جهان پیدا کند.

در سطح درمان معنوی: درمانگر مراجع را از نقش خداوند در زندگی او وجهان آگاه می‌سازد. هنگامی که مراجع از نقش خداوند و باور به او مطلع گردید، احساس خواهد کرد که یک نیروی مطمئن و پایدار در جهان دست یافته است که می‌تواند در مسائل و مشکلات از او یاری بجوید.

به طور کلی در SCET، درمانگر علاوه بر استفاده از تکنیک آرامش دهی، کنترل تنفس و اصلاح تفکرات و باورهای غیر واقعی روزمره، از باورهای اساسی دینی مربوط به انسان، هستی و خدا جهت درمان اختلالات روانشناختی استفاده می‌کند تا مراجع بتواند به بینش های جدیدی از زندگی دست یافته و به معنای زندگی خویش را دریابد.

درمانگر SCET بایستی درمان، تفکر منسجمی داشته باشد و یک برنامه ریزی دقیقی را در درمان به کار گیرد. درمانگر بایستی اثرات ۱۰ باور اساسی دینی که در جلسات مطرح می شود را در تفکرات، احساسات، رفتار و به طور کلی سلامت روان انسان نشان دهد. این اثرات می‌توانند بسیار مهم و اساسی باشند.

درمانگر SCETجهت انجام این روش درمانی نیاز به کسب مهارت‌های لازم دارد تا بتواند سه سطح فیزیولوژیکی، شناختی و معنوی را به کار برد. علاوه بر یادگیری روش اختصاصی این درمان، درمانگر SCET بایستی از نصیحت متستقیم مراجع پرهیز کند و مراجع را به پذیرش هر فکر و یاباوری آزاد است. ‌بنابرین‏ درمانگر بایستی صرفا عملکرد مثبت هر یک از باورهای اساسی دینی در رشد و تعالی انسان و رسیدن به آرامش و سلامت روان، بدون هیچگونه اصرار در پذیرش آن نشان دهد. و ناکارآمدی باروهای پوچ گرایانه و نا امید کننده مراجع را نیز روشن سازد (رجایی،۲۰۱۰).

پیامدها و دستاوردهای نظریه

هرچند تاکنون نظریه و شیوه های درمانی متفاوتی برای اختلالات روانشناختی مطرح شده است. اما هنوز استفاده از دین و معنویت در روان درمانی به عنوان یک روش فراگیر مطرح نشده است. بسیاری از نوشته های مربوط به روانشناسی دین نیز به صورتی مطرح شده است که بیشتر جنبه‌های فلسفی دارند و کمتر با روش های نوین روانشناسی هماهنگ می‌باشد.

نظریهSCET یک رویکرد نوین شناختی و معنوی است که دسعی دارد از اصول و باورهای دینی به صورت علمی و کاربردی استفاده کند. تا بحال یک نظریه علمی و کاربردی ‌در مورد استفاده از باورهای دینی در کشور ایران وحتی جهان مطرح نشده است. ‌بنابرین‏ دستاوردهای این نظریه در حوزه گسترش نظریه پردازی، تحقیقات و کاربرد مبانی دینی در روانشناسی قابل توجه می‌باشد. هر چند نظریه های پیشین مانندCBT وRET در درمان اختلالات روانشناختی به طور گسترده ای به کار رفته اند. اما نظریه پرداز این رویکرد در مواجه با مراجعین متوجه شد که به نظر می‌رسد اصلاح افکار روزمره به تنهایی نمی تواند احساسات ناخوشایند و سلامت روان پایدار در افراد ایجاد کند، بلکه به نظر می‌رسد آنهایی که معنایی برای زندگی خود ندارند و در جست و جوی پاسخ به سوال های اساسی زندگی در می‌باشند. از طرف دیگر نظریه SCET بر این فرض استوار است که رهایی از بحران هویت از طریق پاسخ به سوال های اساسی زندگی با توجه به باورهای اساسی دینی امکان پذیر است.

تفاوت این نظریه با نظریه های دیگر به شرح زیر است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:39:00 ق.ظ ]




دیمیتریس جیوکاس ۲۰۰۸، در مقاله ای با عنوان ارزیابی بهره‌وری در عملیات از یک شبکه بانک بزرگ شعبه یونانی اتخاذ رفتارهای اقتصادی متفاوتی بیان می‌کنند که این مقاله ارزیابی شعب یک بانک یونانی را با توجه به عملکرد آن‌ ها در سه حوزه زیر نشان می‌دهد:

مفید بودن عملکرد آن‌ ها در مدیریت اسناد اقتصادی در شعب، تأثیر عملکرد آن‌ ها در تطابق با نیازهای تراکنشی مشتریان و موفقیت آن‌ ها در تولید سود. از منظر روش شناختی این مقاله از روش غیر پارامتری تحلیل پوششی داده ها بهره جسته است. علاوه بر این، به منظور بررسی تطابق رتبه بندی بهره‌وری بین دو مدل شعب با بهره گرفتن از روش log linear مرز قطعی ارزیابی شده‌اند. تفاوت‌های کوچک در توزیع برآورد بهره‌وری یافت شد. در تمامی موارد، نتایج نشان داد که دامنه برای بهبود بهره‌وری قابل توجهی وجود دارد. مفیدترین اطلاعات که می‌توانیم برای مدیریت بانک‌ها فراهم کنیم بینش مشابه از بدترین عملکرد شعب است، شعبی با بدترین و پایین‌ترین عملکردها در شبکه بانکی (دیمیتریس جیوکاس، ۲۰۰۸،۵۷۴-۵۵۹)

ساپاچت چانسارن ۲۰۰۹، در تحقیقی تحت عنوان رابطه کارایی بانک‌های تجاری در تایلند با رویکرد DEA به بررسی کارایی ۱۳ بانک تجاری تایلند بین سال‌های ۲۰۰۳-۲۰۰۶ با روش DEA پرداخته است. در این پژوهش یک ورودی تعداد پرسنل و دو خروجی درآمد بهره و سایر درآمدها برای محاسبه DEA در نظر گرفته شده است و از بازده ثابت به مقیاس در محاسبات کارایی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که کارایی بانک‌ها با رویکرد عملیاتی در حالی که به تدریج رشد می‌کنند بسیار بالا است و میانگین کارایی آن‌ ها در هر سال بالای ۹۰% بوده است و بانک‌های تجاری با سابقه به رقابت با مؤسسات جدید تأسيس برآمدند و به طور میانگین نسبت ‌به این مؤسسات کاراتر نشان داده‌اند (ساپاچت چانسارن،۲۰۰۹،۶۸-۵۳).

چن، گرگوریوس، روچ ۲۰۰۹، در پژوهشی با عنوان تداوم بهره‌وری بانک و صرفه جویی‌های مدیران عامل بانک‌ها با بهره گرفتن از تحلیل پوششی داده ها عنوان کردند که عملکرد مدیران عامل بانک‌های ایالات متحده و صرفه جویی آن‌ ها را بررسی کرده‌اند. روش تحلیل پوششی داده ها برای اندازه گیری عملکرد سالانه مدیران عامل در طول دوره ۱۹۹۷-۲۰۰۴، استفاده شده و نشانه هایی دال بر اینکه بهترین عملکرد مدیران عامل که دارای نمره بهره‌وری تحلیل پوششی داده ها یک باشند نتیجه بهتری دارند نسبت به مدیران عامل که عملکرد خوبی ندارند ولی نمره بهره‌وری تحلیل پوششی داده ها بیشتر از یک می‌باشد. نمره کارایی تحلیل پوششی داده ها ابزاری بسیار مفید برای پیش‌بینی نتایج عملکرد مدیران عامل است حتی پس از تنظیم اندازه شرکت به ابزاری برای جبران کردن عملکرد مدیران اجرایی شرکت تبدیل شده است. علاوه بر این، در می‌یابیم که نمرات بهره‌وری تحلیل پوششی داده ها مدیران عامل در طول مدت زمان کاهش می‌یابد. به نظر می‌رسد که مدیران عامل با عملکرد مثبت بر مبنای سالانه تداوم دارند اما شواهدی کمی هم مبنی بر تداوم چند زمانه آن‌ ها وجود دارد. نتایج این مطالعه می‌تواند به عنوان یک معیار برای مدیران عامل که مایل به ارزیابی عملکرد خود نسبت به مدیران همسان خود هستند استفاده شود، و به عنوان ابزاری جدید برای اندازه گیری عملکرد مدیران عامل شرکت‌ها به کار رود (چن، گرگوریوس، روچ، ۲۰۰۹،۱۵۶۱-۱۵۵۴).

محمد مصطفی ۲۰۰۹، در تحقیقی «با عنوان مدل سازی بهره‌وری از بانک‌های برتر عربی: تحلیل پوششی داده ها -روش شبکه عصبی» بیان می‌کند که هدف از این تحقیق ارزیابی بهره‌وری از بانک‌های برتر عربی با بهره گرفتن از دو روش کمی تحلیل پوششی داده ها و روش شبکه عصبی است. در این مطالعه از شبکه عصبی احتمالی (PNN) و مدل BCC تحلیل پوششی داده ها و روش‌های آماری برای طبقه بندی مدل سازی و طبقه بندی بهره‌وری نسبی بانک‌های عربی استفاده می‌کند. شاخص‌های دقت برای ارزیابی صحت طبقه بندی مدل‌ها استفاده می‌شوند. نتایج نشان می‌دهد که دقت پیش‌بینی مدل شبکه عصبی کاملاً شبیه نتایج آماری می‌باشد. این مطالعه نشان می‌دهد که مدل شبکه عصبی به علت استحکام و انعطاف پذیری الگوریتم خود قابلیت زیادی برای طبقه بندی بهره‌وری نسبی بانک‌ها دارد. از منظر سیاست گذاری، این مطالعه بر اهمیت اقتصادی تشویق افزایش بهره‌وری در سراسر صنعت بانکداری جهان عرب تأکید دارد (محمد مصطفی،۲۰۰۹،۳۲۰-۳۰۹).

چه، ونگ، چانگ ۲۰۱۰، در پژوهشی با عنوان روش AHP فازی و روش DEA برای ساخت تصمیمات وام بانکی برای شرکت‌های کوچک و متوسط ​​در تایوان بیان کردند که در حال حاضر با توجه به رقابت میان مؤسسات مالی تایوان که شدیدتر شده، هر یک از بانک نه تنها به ارائه خدمات متنوع، بلکه به جذب مشتریان با قیمت پایین توجه می‌کنند. با این حال، مشکل اشتقاق ممکن است توسط بانک قابل کنترل نباشد – درصد بالایی از مشکل در سررسید وام‌ها قرار دارد. با توجه به آمار توسط دفتر شرکت‌های کوچک و متوسط ​​در بخش اقتصادی، بیش از ۹۰ درصد از شرکت‌های تایوان شرکت‌های کوچک و متوسط هستند که سهم منابع مالی خود را به ۳۰٪ از وام تخصیص داده‌اند. این تأثیر قابل توجهی در حفظ بانک و کسب و کارهای وام دار دارد. ‌بنابرین‏، این مقاله تحقیقاتی در شرکت‌های کوچک و متوسط، با بهره گرفتن از فرایند سلسله مراتبی تحلیلی فازی (FAHP) برای انتخاب شاخص‌های مهم در ارزیابی وام گیرندگان، ایجاد سازوکار کارآمد تصمیم گیری وام گیرندگان با وزن و تحلیل پوششی داده ها (DEA)، و حفاظت مؤثر در برابر نسبت بالایی از وام‌های سررسیده انجام می‌دهد. مطالعه موردی اثر بخشی روش پیشنهادی را نشان می‌دهد (چه، ونگ، چانگ،۲۰۱۰،۷۱۹۹-۷۱۸۹).

فتهی، پاسیوراس ۲۰۱۰، در تحقیق با عنوان ارزیابی بهره‌وری بانکی و عملکرد با پژوهش‌های عملیاتی و تکنیک‌های هوش مصنوعی بیان کردند که این پژوهش یک بررسی جامع از ۱۹۶ مطالعه که پژوهش عملیاتی (OR) و تکنیک هوش مصنوعی (AI) در ارزیابی عملکرد بانک به کار برده‌اند می‌باشد. ابتدا کاربرد های متعدد تحلیل پوششی داده ها که روشی پر کاربرد است در تحقیق در عملیات است را بررسی کردیم. سپس برنامه های کاربردی از تکنیک‌های دیگر مانند شبکه های عصبی، پشتیبانی از ماشین برداری، تصمیم گیری چند معیاره که در سال‌های اخیر در مطالعات پیش‌بینی شکست بانک و ارزیابی اعتبار بانک و کارایی پایین مورد استفاده قرار گرفته‌اند (فتهی، پاسیوراس،۲۰۱۰،۱۹۸-۱۸۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:39:00 ق.ظ ]




سلامت روان مفهومی است با معانی چندگانه، بعضی از محققین معتقدند که سلامت روان دریافت مثبت حوادث وموقعیت های زندگی است وبعضی اعتقاد دارند که سلامت روان ورضایت از زندگی هم معنای شادی هستند(خوش روش وپور محسن،۲۰۱۳).

سازمان بهداشت جهانی ، سلامت روانی را عبارت ‌از قابلیت فرد در برقراری ارتباط موزون وهماهنگ با دیگران ، توانایی در تغییر و اصلاح محیط اجتماعی خویش وحل مناسب ومنطقی تعارض‌های هیجانی وتمایلات شخصی خود می‌ داند. به عبارت دیگر بهداشت روانی حالت خاصی از روان است که سبب بهبود ، رشد ‌و کمال باشد. هدف اصلی سلامت روانی کمک به همه افراد در رسیدن به زندگی کامل تر، شادتر، هماهنگ تر، شناخت وسیع وپیشگیری از بروز اختلالات خلقی ، عاطفی و رفتاری است(امینی، ۱۳۸۶).

آدلر[۲۶] سلامت روان را داشتن اهداف مشخص ، روابط خانوادگی و اجتماعی مطلوب ، کمک به همنوعان وکنترل عواطف واحساسات خود می‌داند. الگوی راجرز از شخصیت سالم و سلامت روان ، انسانی است بسیار کارآمد وبا کنش ‌و کارکرد کامل که از تمام توانایی‌ها واستعدادهایش بهره می‌گیرد و دارای ویژگیهایی مانند آمادگی برای کسب تجربه ، احساس آزادی وخلاقیت وآفرینندگی است (وردی،۱۳۸۳).

گفته شده است که سلامت روان داشتن هدفی انسانی در زندگی ، سعی در حل عاقلانه مشکلات ، سازش با محیط اجتماعی بر اساس موازین علمی و اخلاقی و سرانجام ایمان به کارومسئولیت ‌و پیروی از اصل نیکوکاری وخیر خواهی است (شفیع آبادی و ناصری ،۱۳۹۲).

کارل منینجر[۲۷] : سلامت روان را سازش فرد با جهان اطرافش با حد اکثر امکان به طوری که باعث شادی و برداشت مفید ‌و موثر گردد، تعریف می‌کند.

واتسون [۲۸] : رفتارهای عادی را که از سوی افراد عادی سرمی زند را نشانه ای از سلامت روان می‌داند.

کینزبرگ[۲۹] : سلامت روان را مهارت و تسلط در ارتباط صحیح با محیط به ویژه در سه فضای مهم زندگی ، عشق ، کار ‌و تفریح می‌داند. به نظر وی استعداد یافتن در ادامه کار،داشتن محیط خانوادگی خرسند ،فرار از مسائلی که با قانون درگیری دارد، لذت بردن از زندگی واستفاده درست از فرصت ها ملاک تعادل وسلامت روان است(میلانی فر،۱۳۸۹).

سلامت روان عبارت است از حالتی از سلامتی ‌و بهزیستی که در توانایی پی بردن به استعدادها و توانمندی‌ها وجود داشته باشد، از عهده استرس‌های طبیعی برآمدن، به طور مفید ‌و موثر کار کردن ، با توجه به اینکه در مدارس، پرورش جسم وسلامت روان می‌تواند یکی باشد، هر دو در صدد فراهم سازی فراهم سازی زمینه‌های رشد شکوفایی انسان هستند(شاملو،۱۳۹۲).

در سال‌های اخیر انجمن کانادایی بهداشت روان “سلامت روان” را در سه بخش تعریف ‌کرده‌است :

بخش اول : بازخوردهای مربوط به خود شامل :

الف – تسلط بر هیجا‌ن‌های خود

ب – آگاهی از ضعف‌های خود

ج – رضایت از خوشی‌های خود

بخش دوم : بازخوردهای مربوط به دیگران شامل :

الف – علاقه به دوستی‌های طولانی و صمیمی

ب – احساس تعلق به یک گروه

ج – احساس مسئولیت در مقابل محیط انسانی ومادی

بخش سوم : بازخوردهای مربوط به زندگی شامل :

الف – پذیرش مسئولیت‌ها

ب – ذوق توسعه امکانات ‌و علائق خود

ج – توانایی اخذ تصمیم‌های شخصی

د – ذوق خوب کار کردن

به طوری که ملاحظه می شود این انجمن، بهداشت روانی را در ارتباط سازگاری با محیط و نگرش‌های مربوط به خودودیگران‌‌را تعریف‌می‌کند، امابه‌مفاهیم بیماری، آسیب شناسی‌ و ناسازگاری ارجاع نمی دهد(گنجی،۱۳۹۲).

۲-۲-۴- اصول سلامت روانی

هدف از سلامت روانی ارشاد و راه نمایی و آشنا ساختن مردم به اصول و روابط صحیح انسانی و بر حذر داشتن آن ها از مخاطراتی است که سلامت روان را تهدید می‌کند.این منظور به وسیله ایجاد محیط فردی واجتماعی مناسب حاصل می‌گردد وچون بهداشت روانی هم افراد اجتماع را منفرداً وهم به طور دست جمعی در بر می‌گیرد، لذا اصل کلی برای ایجاد سلامت روانی، سالم سازی محیط فردی و اجتماعی است و برای نیل ‌به این منظور اصول زیر را باید به کار برد.

۲-۲-۴-۱- اعتماد به نفس و احترام به شخصیت خود و دیگران

یکی از شرایط اصول سلامت روانی،احترام به شخص خود است واینکه خود را دوست بدارد و بالعکس. یکی ازعلائم بارز غیر عادی بودن، تنفر از خویشتن است.فرد سالم احساس می‌کند که افراد اجتماع او را می پسندند واو نیز به نظر مومافق به آن‌ ها می نگرد و برای خود احترام قائل است. شخص غیر عادی ‌به این طریق عکس العمل نشان نمی دهد. او معمولاً بدبین است و اذعان می‌کند که هیچ وقت دوست واقعی در زندگی نداشته وخود نیز به کسی اعتماد ندارد. به علاوه برای خود نیز ارزشی قائل نیست. اصول سلامت روان مبتنی بر تقویت افراد است نه تخریب آن‌ ها. بر اساس این اصول باید نسبت به دیگران اغماض وبردباری داشت وبه جای تنبیه، تشویق را پیشه کرد وخلاصه اینکه برای شخصیت افراد احترام قائل شد. به کار بردن این اصول استفاده شایان در بر دارد وهر فردی از هر طبقه یا صنفی که باشد می‌تواند به افراد جامعه کمک فراوانی نماید(شاملو،۱۳۹۲).

۲-۲-۴- ۲- شناخت ‌و قبول‌ شایستگی‌ها ومحدودیت‌ها در خود ودیگران

قبول واقعیات زندگی از دیگر اصول مهم بهداشت روان است. فرد در برخورد با واقعیات خود و شخصیت خود را همان‌ طور که هست بشناسد ‌و قبول‌ کند. کشمکش با واقعیات اغلب سبب بروز اختلال روانی می‌گردد.شخص سالم درعین حالی که از خصوصیات مثبت ‌و برجسته خود استفاده می‌کند.به محدودیت‌ها ونواقص خود نیز آشنایی دارد.پی بردن به قابلیت‌ها وتوانایی‌ها یا خودپنداره از مهمترین مسائل بهداشت روانی است. تصور متعادل و مثبت از خود داشتن نشانه سلامت روانی و تصور منفی و نامتعادل از خود به معنای روان ناسالم قلمداد می شود. صمیمیت، محبت ، استوار بودن خانواده وروابط صحیح بین اعضای آن باعث عدم ثبات خود پنداری وار دست دادن اعتماد به نفس شده وشخص در مقابله با مشکلات دچار نگرانی، اضطراب ورفتارهای نامناسب می شود(شاملو،۱۳۹۲)).

۲-۲-۴-۳- دانستن این حقیقت که رفتار انسان معلول عواملی است (علت ‌و معلول )

درهرعملی باید اصل علت ‌و معلول حکمفرما باشد زیرا که از نظرعلم هیچ پدیده ای خود به خود به وجود نمی آید. ‌در مورد رفتار بشر نیز مانند علوم فیزیک، شیمی، بیولوژی برای هر پدیده دلیلی موجود است که روانشناسان نیز به دنبال کشف علل ایجاد این رفتارها هستند. البته در افراد سالم ضرورتی برای دانستن رفتار خود وجود ندارد ولی در صورتی که همین افراد به اختلالات روانی مبتلا شوند لازم می‌آید تا از خود سئوال کنندکه چرا گرفتار این حالات شده اند زیرا اولین قدم برای از بین بردن اضطراب و تشویش یافتن دلیل آن است(شاملو،۱۳۹۲).

روان‌شناسان و روان‌پزشکان هر رفتاری را که خلاف رفتار اکثر مردم یا جامعه باشد مجازات نمی کنند، بلکه نخستین رفتاری که انجام می‌دهند، یافتن علت آن رفتار است تا در صورت امکان به درمان آن بپردازند زیرا مجازات در بسیاری از موارد، نه تنها دردی را درمان نمی کند بلکه اختلال رفتار را شدیدتر می کند(شفیع آبادی،۱۳۸۸).

۲-۲-۴-۴- آشنایی به اینکه رفتار هر فرد تابع تمامیت وجود اوست

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:38:00 ق.ظ ]





مبانی که ما در اینجا مورد توجه قرار می‌دهیم مبانی اختصاصی و مبانی مشترک خیار تأخیر می‌باشند.مبانی مشترک، قاعده لاضرر و لاحرج می‌باشد که می‌توانند مبنای سایرخیارات نیز باشند. مبانی مختص روایات وارده و اجماع می‌باشند که ما به ترتیب اول مبانی مختص و سپس مبانی مشترک را مورد مطالعه قرار می‌دهیم.

۲-۲-۱- ۱- روایات

روایات احادیثی هستند که راویان از معصومین (ع) نقل کرده‌اند که به ترتیب احادیث مذکور را نقل می‌کنیم :

۱- . . . عَنْ علی بْنِ یقطین انْهَ سَالَ ابالحسن ( ع ) عَنِ الرَّجُلِ یبیع البیع وَ لایقبضه صَاحِبِهِ وَ لایقبض الثَّمَنِ ، قَالَ : فَانٍ الاجل بینهما ثلاثه ایام ، فَانٍ قُبِضَ بیعه وَ الَّا فَلَا بیع بینهما(حرعاملی، ۱۴۱۴، ج۱۳، ص۵۴).

علی ابن یقطین می‌گوید : از امام ابالحسن الرضا (ع) درباره مردی پرسیدم که مبیع را می فروشد ولی مبیع را به رفیقش یعنی به مشتری نداده و ثمن را هم قبض نکرده است. حضرت فرمود : مدت و مهلت بین این دو سه روز است، پس اگر مبیع را به قبض مشتری رسانده بیع صحیح و اگر مبیع را به قبض مشتری نرسانده، بیعی بین این دو نخواهد بود .


۲- عَنْ اسحاق ابْنِ عَمَّارٍ عَنْ عَبْدٍ صَالِحٍ ( ع ) قَالَ : مِنْ اشتری بیعاً فِضَّهٍ ثلاثه ایام وَ لَمْ یحیی فَلَا بیع لَهُ . (همان).روایت اسحاق بن عمار از امام موسی کاظم (ع) امام فرمود: هر کس مبیعی را بخرد و سه روز بگذرد و ثمن را نیاورد بیعی برای او نخواهد بود .


۳- . . . عِنْدَ عبدالرحمن بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ : اشتریت مَحْمِلًا فاعطیت بَعْضَ ثَمَنِهِ وَ ترکته عِنْدَ صَاحِبِهِ : ثُمَّ احْتَسَبْتَ ایاما ، ثُمَّ جآت الی البایع الْحَمْلَ لَا خُذْهُ ، فَقَالَ : قَدْ بِعْتُهُ فضحکت . ثُمَّ قَالَ ، لَا وَ اللَّهِ لَا ادعک وَ اقاضیک ، فَقَالَ لی : ترضی بابی بکر بْنِ عیاش ؟ قِلَّهُ ، نَعَمْ فاتیته فَقَصَصْنَا علیه ، فَقَالَ ابوبکر : بِقَوْلِ مَنْ تریدان اقضی بینکما ؟ ابقول صاحبک أَوْ غیره ؟ قَالَ : قِلَّهُ ، بِقَوْلِ صاحبی . قَالَ : سَمِعْتُهُ یقول مِنْ اشتری شیِِاً فَجَاءَ بِالثَّمَنِ مابینه وَ بین ثلاثه ایام وَ الَّا فَلَا بیع لَهُ(همان).

ابن حجاج گفته است : محملی را خریدم و مقداری از ثمن را به بایع دادم و مبیع را پیش بایع گذاشتم : پس از چند روزی حبس شدم و به زندان افتادم. پس برای گرفتن محمل پیش بایع آمدم. بایع گفت : محمل را فروختم. راوی می‌گوید : خندیدم و گفتم نه به خدا ترا رها نمی گذارم تا اینکه با تو نزد قاضی بروم. بایع گفت آیا به قضاوت ابی بکر بن عیاش راضی هستی. گفتم بلی، نزد او آمدم و قصه خود را برای او باز گفتم. ابوبکر گفت : دوست داری به گفتار چه کسی بین شما دو نفر قضاوت کنم. گفتم به گفتار آقا و مولایم حکم کن. ابوبکر بن عیاش گفت : از مولای تو شنیدم که می گفت : کسی که چیزی را می خرد پس اگر از وقت خریدن تا سه روز پول را آورد بیع صحیح و الا اگر پول را نیاورد پس بیعی برای او نخواهد بود.

۴- . . . . عَنْ زراره عَنْ ابی جَعْفَرٍ ( ع ) قَالَ : قُلْتُ لَهُ : الرَّجُلُ یشتری مِنَ الرَّجُلِ الْمَتَاعَ ثُمَّ یدعه عِنْدَهُ فیقول : حتی آتیک بِثَمَنِهِ ، قَالَ : انَّ جَاءَ فیها بینه وَ بین ثلاثه ایام وَ الَّا فَلَا بیع لَهُ (همان).

زراره می‌گوید : به امام (ع) عرض کردم : مردی از مردی متاعی می خرد. پس متاع را نزد بایع می‌گذارد و می‌گوید پول را برای تو خواهم آورد امام باقر (ع) فرمودند : اگر از هنگام خرید تا سه روز ثمن را آورد فبها و اگر ثمن را نیاورد پس بیع برای او نخواهد بود .

حال بعد از بیان روایات مذکور باید روشن سازیم که آیا روایات مذبور دلالت بر فسخ و بطلان عقد به طور قهری پس از سه روز دارد یا اینکه تنها لزوم از عقد برداشته می شود و برای بایع خیار تأخیر به وجود می‌آید در این مورد بین فقها اختلاف است :

۲-۲-۱-۱-۱- نظریه بطلان عقد در صورت تأخیر تأدیه

مرحوم شیخ انصاری می فرماید : « ظاهر اخبار بطلان بیع است چرا که نفی صحت اقرب بر نفی حقیقت است. از طرف دیگر عبارت «فلا بیع له» ظهور در آن دارد که اگر خریدار، ثمن را ظرف سه روز به فروشنده ندهد، اساسا بیعی وجود ندارد یعنی بیع، صحیح نیست نه اینکه بیع به صورت صحیح منعقد گردیده و جایز می‌باشد و خریدار می‌تواند آن را فسخ کند(انصاری، ۱۳۷۵، ص۲۱۷).

شیخ طوسی فرمود است: «فقهای شیعه گفته اند که هرگاه شخصی، کالای معینی در مقابل ثمن معلومی خریداری کند و به فروشنده بگوید که ثمن را بعدا می پردازم و ثمن را نپردازد، حال اگر ثمن را ظرف مدت سه روز بپردازد، بیع منعقد می‌گردد و اگر ظرف مدت سه روز برای پرداخت ثمن مراجعه نکند، عقد بیع باطل می شود (طوسی، ۱۳۸۷، ج۲، ص۸۷).

سبزواری در کتاب کفایه الاحکام نیز نظریه بطلان بیع را تقویت ‌کرده‌است. «فَانٍ جَاءَ المشتری بِالثَّمَنِ،وَ الَّا کان البایع أَحَقُّ بِهِ . وَ اللُّزُومِ فی هَذَا النَّوْعَ مُنْتَفٍ عِنْدَ الَّا صحاب ، واخبارهم متظافره بِهِ کصحیحه زراره وَ حَسَنَتُهُ وَ صحیحه علی بْنِ یقطین وَ موثقه اسحاق بْنِ عمّاروغیرها ، فَعِنْدَ جِمَاعُهُ ثُبُوتِ الخیار . وَ عَنْ ظَاهِرِ ابْنِ الجنید وَ الشیخ بِبُطْلَانِ البیع وَ وَ لَعَلَّ الاقرب الثانی،لِظَاهِرِ صحیحه علی بْنِ یقطین وَ صحیحه زرارهو غیر هَمّاً» به نظر ایشان سه روز مهلت قرار داده می شود اگر در این سه روز ثمن داده شود عقد صحیح و تمام است در غیر اینصورت معامله بین آن ها باطل است.(سبزواری،۱۳۸۷،ج۱،۴۶۷)

در این زمینه ابوالقاسم قمی می‌گوید : « مشهور قول فقها، حق خیار برای بایع است و قول بطلان عقد را بن جنید (ره) و شیخ (ره) در مبسوط نقل کرده‌اند و ابن فهد و بعضی دیگر متأخران و صاحب کفایه، گفته اند که ظاهر اخبار بطلان است ولی اصحاب حمل کرده‌اند آن را بر نفی لزوم»(قمی، ۱۴۱۳، ج۲، ص۱۱۹).

‌بنابرین‏ با توجه به نظریه فقها می توان دلایل این دسته را به موارد ذیل بر شمرد :

۱- ظاهرعبارات اکثر فقها که عقد بیع را بعد از انقضای سه روز قهراً منفسخ می دانند. (انصاری، ۱۳۷۵، ص۲۱۷). ولی بعداً خواهیم دید که ظاهر عبارات مشهور فقها نفی لزوم است نه بطلان.

۲- روایتی که شیخ طوسی در مبسوط آورده است که بر اساس آن معتقد است که عقد بیع بعد از سه روز قهراً باطل می‌گردد(طوسی، ۱۳۸۷، ج۲، ص۸۷).

۳- روایات : این گروه می‌گویند که ظاهر« لابیع له » در روایات بر نفی حقیقی یا نفی صحت دلالت دارد. ولی در جواب این دلیل آمده است که : نفی حقیقی یا نفی صحت مورد نظر نمی باشد زیرا بیع قبلاً به وجود آمده و نفی آن بعد از سه روز درست نمی باشد، چون بر این فرض دیگر بیع مطلقاً وجود ندارد. پس منظور معنای « لابیع له » می‌باشد و معنای مجازی آن هم متعدد است ‌و هنگامی که معنای مجازی متعدد باشد باید به قدر متقین اکتفا کرد و قدر متیقن نفی لزوم است و حمل آن بر نفی صحت درست نیست چون دلیلی برای این کار نداریم(نراقی، ۱۴۰۵، ج۲، ص۳۸۷).

۲-۲-۱-۱-۲ – نظریه خیار فسخ در صورت تأخیر تادیه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:38:00 ق.ظ ]