۲-۳-۱ ماهیت استرس

واژه استرس را به راحتی به کار می­بریم در حالی که شناخت بسیار ناچیزی از آن داریم. استرس چیز مبهمی است و تعریف کامل و دقیقی ندارد اما همه ما آن را تجربه کرده­ایم. استرس چیست و چه عاملی آن را به وجود ‌می‌آورد. واقعیت این است که استرس در افراد گوناگون به شکل­های متفاوتی بروز می­ کند و می ­تواند منشا مشکلات متعدد و جدی در سلامت ما باشد. واکنش افراد در برابر استرس با یکدیگر متفاوت است و چندان قابل پیش‌بینی نیست. واکنش به استرس، بیش از آنکه به شدت محرک به وجود آورنده آن بستگی داشته باشد، به حساسیت فیزیکی و میزان استعداد هیجانی شخص بستگی دارد. برخی افراد در برابر استرس، آرام و خون­سردند. ‌بنابرین‏ گوناگونی و تفاوت واکنش ها موضوع را پیچیده و در عین حال جذاب می­ کند و درک و شناخت آن را ارزشمند می­سازد(کانا، ترجمه قندهاری،۱۳۸۶). آلبرکستن (۲۰۰۳) معتقد است که تجربه استرس، احساس شادکامی را کاهش می­دهد. یعنی هر چه فرد احساس استرس بیشتری را تجربه نماید، از میزان شادکامی او کاسته می شود و سلامت روانی او مورد تهدید قرار می‌گیرد(به نقل از عناصری، ۱۳۸۶). استرس به شرایطی گفته می شود که فرد در محیط کار یا زندگی با آن روبرو می شود و این شرایط با ظرفیت­ها و امکانات کنونی وی هماهنگی ندارد و او را دچار عدم تعادل و کشمکش­های درونی می­ کند (لازاروس و فولکمن،۱۹۸۴؛ به نقل از بوالهری، ۱۳۷۹). استرس مفهومی کلی به معنای واکنش موجود زنده به عوامل برهم زننده تعادل درونی آن است(سلیه ،۱۹۵۶؛ به نقل از فقیه نصیری). از طرفی محققان نشانگان و علایم استرس را به چهار دسته کلی تقسیم کرده‌اند: (تورکینگتون،۱۹۹۸؛ به نقل از ادیب زاده، ۱۳۸۳).

    1. نشانگان هیجانی- عاطفی: شامل احساسهایی مانند تحریک پذیری،خشم وخشونت، اضطراب، احساس نومیدی وافسردگی، نوسان خلق، سرخوشی را بر ‌می‌گیرد.

    1. نشانگان شناختی: شامل ناتوانی در تفکر واضح، که نمود آن در فرایندهای دریافت اطلاعات، حل­مسئله و تصمیم گیری، خلاقیت و بازیابی اطلاعات شخصی آشکار می­ شود.

    1. نشانگان رفتاری: شامل رفتارهایی از قبیل اختلال در خواب، زیاده روی در مصرف الکل، افراط یا تفریط در خوردن، اجتناب از تماس با مردم و تغییر در وضع زندگی است.

  1. نشانگان جسمانی: اسهال، یبوست، سوء هاضمه، احساس فشار در ناحیه قلب و زخم معده ‌می‌باشد.

محققان سعی کرده ­اند تعریفی از استرس به عنوان یک پدیده قرن بیستم ارائه دهند و این تعریف سه مرحله را پشت سر گذاشته است، که به ‌عنوان سه الگو مطرح شده است:

الگوی محرک، الگوی پاسخ، الگوی تبادلی (سپهریان،۱۳۹۰).

    1. استرس به ‌عنوان محرک: این الگو، استرس را رویدادی معرفی می­ کند که در محیط رخ می‌دهد و موجب تلاش‌های درونی و بیرونی در ارگانیزم می شود. دیدگاه مبتنی بر محرک ،توجه بیشتری بر خصوصیات ویژه عامل استرس زا دارد. هر رویداد مهم اعم از فیزیکی- اجتماعی، نقش یا وظیفه ، خواستهای مخصوص خود را دارند و به طور کلی اختصاص منابع مقابله فرد را تحت تاثیر فشار قرار می­ دهند و ‌به این ترتیب یک پاسخ اختصاصی به استرس را ایجاد ‌می‌کنند.

    1. استرس به ‌عنوان پاسخ­: کانن از اوایل دهه ۱۹۰۰ اصطلاح استرس را به عنوان پاسخ به محرک بخصوص­، رویدادی که موجب می­ شود که شخص خود را با خطر سازگار کند تعریف کرد. در سال ۱۹۵۶ سلیه بین یک عامل استرس زا (محرک) و استرس(پاسخ) تمایز قایل شد و استرس را پاسخ غیر اختصاصی بدن در برابر ‌خواست‌هایی که برآن وارد می شود تعریف کرد(کسیدی، ۱۹۹۹).

  1. استرس به ‌عنوان تبادل: لازاروس (۱۹۹۱) ، استرس را یک رابطه اختصاصی بین فرد ومحیط تعریف ‌کرده‌است، که عامل فشار فراتر از محدوده منابع شخص ارزیابی شده وآسایش وی را به مخاطره می افکند. در این دیدگاه استرس تعامل بین شخص و محیط اوست و الگوهای محرک وپاسخ به ‌عنوان قسمتی از فرایند استرس در نظر گرفته می‌شوند(شوارزر و تابرت، ۲۰۰۱). لازاروس در این نظریه بر ماهیت دو سویه تعامل بین شخص و محیط تأکید می‌کند، از نظر او، رویداد زندگی در فرد استرس ایجاد نمی کند بلکه برداشت های شخص از رویدادها و معناهایی که به آن ها می‌دهد، استرس زا می شود(برانون و فاسیت، ۲۰۰۰). لازاروس در فرایند ارزیابی دو مرحله را مشخص کرد، در اولین مرحله که آن را مرحله ارزیابی اولیه نامید، فرد موقیعت را از این نظر که تهدید کننده است یا بی ضرر،مورد ارزیابی قرار می‌دهد ، بر اساس شخصیت فرد، ممکن است این ارزیابی مبتنی بر واقیعت باشد و یا نباشد مثلا ممکن است یک موقیعت بی ضرر به صورت تهدید کننده ارزیابی شود و یا یک موقیعت تهدید کننده به صورت بی ضرر ارزیابی شود. مرحله دوم مرحله ارزیابی ثانویه نامیده می شود، وقتی فردی موقیعتی را بالقوه خطرناک ارزیابی می­ کند در جستجوی رفتاری است که برای برطرف کردن تهدید لازم است و ‌بنابرین‏ دنبال راه حلهای ممکن موجود می‌گردد.(سپهریان، ۱۳۹۰).

۲-۳-۲ آستانه استرس

آستانه تحریک پذیری افراد مختلف است و به هنگام رویارویی با موقعیتهایی مثل درد، سروصدا، خشونت، خشم، اضطراب و غیره با یکدیگر تفاوت دارد. در حالی که فردی بدون تغییر وتحول درونی زیاد استرس و فشار را تحمل می­ کند. فرد دیگری با کوچک‌ترین عامل محرکی از کوره در می­رود وعصبانی می­ شود این امر شبیه به تفاوت‌های زیادی است که ما در توانایی‌های افراد گوناگون سراغ داریم، توانایی­هایی مانند سخت کوشی، کم خوابی، تمرکز روی حرفه، ارتباط با دیگران یا حساسیت نسبت به حوادث پیرامون خود. تفاوت میان انسان‌ها را می توان به ساختار ژنتیکی، پیشینه خانوادگی و ویژگی های شخصیتی و خلق وخوی فردی و واکنش او را در برابر وضع پرتنش و پر استرس پیش‌بینی کرد(کانا، ترجمه قندهاری،۱۳۸۶).

۲-۳-۳ نظریه ها و الگوهای استرس

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...