فرمول ۱۹-۲ :

که در معادله فوق ۱I معرف مبلغ سرمایه گذاری و۱ x سود خالص کل مؤسسه‌ در طی نخستین دوره است. با جانشین سازی معادله (۱۹) در معادله (۱۸ ) مودیلیانی و میلر نشان می‌دهند که ارزش سهام مؤسسه‌ به وسیله خط مشی تقسیم سود متاثر نمی باشد از این رو:

فرمول ۲۰-۲

موکول بودن مدل ارزیابی مودیلیانی و میلر بر حسب شرایط مالی (خارج از مؤسسه‌ ) در معادله ۱۹ با ارزیابی بیان شده در معادلات ۱۷ و ۱۸ متناسب است اما از آنجا که بیان ارزش (سهام ) مؤسسه‌ از طریق معادله ۱۹ بدون وجود سود سهام D نیز ممکن است این اثر ثابت می‌کند که سود سهام در ارزش(سهام ) مؤسسه‌ وقتی تامین مالی سرمایه گذاری خارج از مؤسسه‌ انجام می شود تاثیری ندارد مؤسسه‌ ای که سود سهام پرداخت می‌کند می باید میزان وجوه دریافتی خارج از مؤسسه‌ برای اجرای برنامه های سرمایه گذاری خود را افزایش دهد. بحث مودیلیانی و میلر بدین مضمون که خط مشی تقسیم سود در میزان دارایی سهام‌داران تاثیری ندارد بر این امر دلالت دارد که وقتی مؤسسه‌ سود سهام پرداخت می‌کند در نتیجه با تامین مالی از خارج مؤسسه‌ آن را جبران می‌کند این بدان معنی است که ارزش نهایی سهام (می توان گفت قیمت سهام در دوره زمانی اولیه در صورتی که زمان نگهداری سهام یکسان باشد) وقتی که سود سهام پرداخت شود کاهش می‌یابد از این رو ثروت سهام‌داران (سود سهام به اضافه قیمت نهایی ) ثابت باقی می ماند ‌و برابر ارزش فعلی هر سهم قبل از پرداخت سود سهام است از اینرو سهام‌داران تفاوتی میان پرداخت سود سهام و یا نگهداری عایدات در مؤسسه‌ نمی بینند.

مودیلیانی و میلر ادعا می‌کنند که فرضیه های آن ها در باب نامربوطی تقسیم سود در صورتی که مؤسسه‌ بیشتر وجوه مورد نیاز خود را از خارج از مؤسسه‌ و به عبارت دیگر از طریق افزایش بدهی به جای صدور سهام تامین کند تاثیری بر ثروت سهام‌داران ندارد وقتی دریافتی از خارج از مؤسسه‌ مستلزم ایجادبدهی است مودیلیانی و میلر از فرضیه بی تفاوتی خویش به مثابه اهرمی بهره می گیرند.

انتقاد فرضیه مودیلیانی و میلر

فرضیه نامربوطی خط مشی تقسیم سود با ارزش سهام که توسط مودیلیانی و میلر عنوان شده است ، بر چند فرض مبتنی است در این فرضها نتایج به دست آمده به وسیله آن ها منطقاً موافق ‌و سازگار می کند اما فرضهای بنیانی فرضیه مودیلیانی و میلر به خوبی بنا نهاده نشده اند برای مثال به سختی ‌می‌توان بازارهای سرمایه ای یافت که در عمل کامل باشند به خاطر ماهیت غیر واقعی فرضهای اولیه فرضیه مودیلیانی و میلر در موقعیت دنیای واقعی مدل حساسیت عملی خود را از دست می­دهد.همچنین این مدل القا می­ کند که تامین مالی از داخل مؤسسه‌ و تامین مالی از خارج از مؤسسه‌ یکسان و معادل هستند وسهامداران بین سود سهام و منفعت سرمایه منتج از نگهداری سود سهام در داخل مؤسسه‌ بی تفاوت باقی می مانند. تصمیم بر تقسیم سود نمی تواند نامربوط باشد بلکه می‌تواند یک عامل جدی باشد که بر ثروت سهام‌داران مؤثر است. با محرز شدن این واقعیت نشان داده می شود که فرضهایی که فرضیه مودیلیانی و میلر بر آن ها مبتنی است واقعی و حقیقی نیستند.

۹-۲)فرضیه علامت دهی [۲۵] سود سهام

سیاست تقسیم سود و تغییر آن می‌تواند حاوی اطلاعاتی برای سهام‌داران باشد. سرمایه گذاران با توجه به سلیقه خود سهام شرکتی را خریداری می‌کنند ، که سیاست تقسیم سود آن را قبول دارند ، میزان سود سهام پیشنهادی هیات مدیره معمولاً حاوی اطلاعاتی در خصوص انتظارات مدیران ‌در مورد سود آوری آینده شرکت است . بدیهی است اگر مدیریت شرکت در صدد بر آید تا میزان سود پرداختی را افزایش دهد ، در واقع مدعی است که قدرت سودآوری شرکت افزایش یافته است.محققان بر این باروند که تغییر غیرمنتظره سود تقسیمی دارای محتوای اطلاعاتی مهمی است ، به ویژه در مواقعی که میزان سود تقسیمی کاهش یابد یا اصلاً پرداخت نشود. معمولاً در یک بازار کارا مدیریت شرکت زمانی چنین روشی را در پیش خواهد گرفت که بخواهد به سهام‌داران و سرمایه گذاران این پیام را بدهد که سود سال­های آتی کاهش خواهد یافت.(جهانخانی و پارسائیان، ،۱۳۷۳ ،۱۶۵)

شرکت باید همیشه این سوال را مطرح کند که چه اطلاعاتی را با سود سهام فعلی و چه اطلاعاتی را با تغییر احتمالی سود تقسیمی انتقال می‌دهد. هر وقت که اعلام خبری بر قیمت سهام تاثیری می‌گذارد، می­توانیم استنباط کنیم که اعلام این خبر حاوی اطلاعات می‌باشد . در واقع اعلام خبر به خودی خود کمک چندانی نخواهد کرد مگر اینکه معلوم شود مدیران اطلاعاتی دارند که سرمایه گذاران فاقد آن اطلاعات هستند.

ممکن است سود سهام نقدی به عنوان علامتی برای سرمایه گذاران تلقی شود. شرکت هایی که خبرهای خوب ‌در مورد سود آوری آینده خود دارند و می­خواهند آن را به سرمایه گذاران اطلاع دهند، به جای انجام یک اعلام ساده ، سود تقسیمی خود را افزایش می‌دهند تا با یک اقدام عملی موضوع را به سهام‌داران خویش اطلاع داده باشند. زمانی که شرکت از رویه پرداخت سود تقسیمی ثابتی پیروی می­کرده و حالا سود تقسیمی خود را تغییر می‌دهد ، سهام‌داران آن را به عنوان یک تغییر در سود آوری آینده شرکت تلقی می‌کنند. علائم مالی برای سهام‌داران ‌به این مفهوم است که مدیریت و هیات مدیره باور دارد که اوضاع مالی شرکت بهتر از چیزی است که در قیمت سهام انعکاس یافته است . به عبارت دیگر سود تقسیمی صدایی رساتر از سایر اطلاعات مالی داشته و تغییر در سود تقسیمی حاوی اطلاعاتی قابل توجه است.

به عبارت دیگر نسبت بالای سود پرداختی نشان دهنده این مطلب است که مدیریت نسبت به آینده شرکت مطمئن و خوش بین است ، در حالی که نسبت پایین سود پرداختی ممکن است بیانگر این موضوع باشد که مدیریت آینده شرکت را نامطمئن ارزیابی ‌کرده‌است. استدلال ساده تر این است که گفته شود سهام‌داران دریافته اند که تقسیم سود ، عدم اطمینان آنان را کاهش می­دهد و بر همین اساس نتیجه گیری می شود که سهام‌داران سود تقسیمی رانسبت به سودهای ناشی از سرمایه گذاری مجدد ترجیح می‌دهند و به تبع آن هر چه نسبت سودتقسیمی بالاتر رود (در صورت ثابت ماندن سایرشرایط ) قیمت سهام نیز در بازار بالاتر می رود البته این موضوع عمدتاًً در بازارهایی که سرمایه گذاران به طور کوتاه مدت عمل می‌کنند مصداق بیشتری دارد.

۱۰-۲)بازده:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...