انواع مقابله کارآمد

مقابله کارآمد، سازگارانه و مؤثر است. این مقابله شامل دو نوع مسئله‌مدار و هیجان‌مدار می‌باشد.

مقابله مسئله‌مدار:

مقابله مسئله‌مدار، عبارت است از تغییر مشکلی که باعث پریشانی شده است. مقابله مسئله‌مدار، زمانی مفید است که استرس زا “قابل کنترل” باشد؛ یعنی برداشتن گام‌های عینی و ملموس در جهت تغییر، که شدت استرس زا را کاهش می‌دهد و یا آن را از بین می‌برد.

نمونه هایی از مقابله مسئله‌مدار عبارتند از:

    • حل مسئله شناختی

    • تصمیم گیری

    • حل تعارض

    • جستجوی اطلاعات

    • مشورت کردن

  • تعیین هدف

به عنوان مثال تصور فرد از اینکه چون مبتلا به یک بیماری است، پس زندگی اش به پایان رسیده است، می‌تواند با جستجوی اطلاعات ‌در مورد درمان‌های پزشکی موجود، تغییر کند و اصلاح شود (آنتونی و همکاران، ۲۰۰۷؛ به نقل از آل محمد و همکاران، ۱۳۸۸).

مقابله هیجان مدار:

مقابله هیجان‌مدار عبارت است از تنظیم پاسخ هیجانی با توجه به موقعیت پر استرس. مقابله هیجان‌مدار، زمانی سودمندتر است که استرس زا “غیر قابل کنترل” باشد؛ ‌به این معنا که تغییر یا دگرگونی استرس‌زا، فراتر از ظرفیت و امکانات فرد می‌باشد.

نمونه هایی از مقابله هیجان – مدار، عبارتند از:

    • بازسازی شناختی(مانند: جایگزینی فکر منطقی)

    • ابراز هیجانی (مانند : در میان گذاشتن ترس‌ها یا ناکامی با دیگران)

    • تغییرات رفتاری (مانند: شرکت کردن در فعالت‌های خوشایند)

  • کاهش استرس جسمی (مانند: ورزش کردن، آرمیدگی، تنفس عمیق)

برای مثال، درست است که نمی‌توانید این واقعیت را که مبتلا به بیماری هستید تغییر دهید، اما تکنیک‌هایی برای تغییر احساس تان نسبت ‌به این موقعیت وجود دارد که می‌توانید از آن‌ ها استفاده کنید (آنتونی و همکاران، ۲۰۰۷؛ به نقل از آل محمد و همکاران، ۱۳۸۸).

ترکیب مقابله مسئله – مدار و هیجان – مدار

ترکیب راهبردهای مسئله‌مدار و هیجان‌مدار، بسیار مؤثر است. برای مثال، تمرین آرمیدگی (یک تکنیک هیجان‌مدار) قبل از ملاقات با پزشک می‌تواند اضطراب را کاهش دهد. این کار به شما کمک می‌کند تا به اطلاعاتی که دکتر ارائه می‌دهد، بهتر تمرکز کنید و یک انتخاب درمانی آرام و آگاهانه داشته باشید (یک تکنیک مسئله‌مدار). استفاده از مقابله کارآمد در دوره های پر استرس به شما کمک می‌کند که از لحاظ هیجانی و جسمی، احساس بهتری داشته باشید. چگونگی مقابله شما با موقعیت‌ها، بخشی از پاسخ استرس است که مشاهده و نهایتاًً تغییر آن، برای آن از همه آسان تر است. انتخاب راهبردی که با موقعیت متناسب نیست، می‌تواند ناکارآمد باشد و پریشانی بیشتری ایجاد کند (آنتونی و همکاران، ۲۰۰۷؛ به نقل از آل محمد و همکاران، ۱۳۸۸).

انواع مقابله ناکارآمد

راهبرد‌های مقابله‌ای ناکارآمد، اغلب غیرمستقیم و کمتر مؤثرند. این راهبردها نیز به دو نوع مسأله‌مدار و هیجان‌مدار تقسیم می‌شوند.

راهبرد‌های نا کارآمد مسئله‌مدار:

راهبرد‌های نا کارآمد مسئله‌مدار، رویکرد غیر مستقیم به مشکل را شامل می‌شود. معمولاً در این راهبرد‌ها به مشکل به صورت اجتنابی بر خورد می‌شود.

    • اجتناب رفتاری: شما ممکن است مسافت زیادی را برای دوری از یک شخص، مکان یا فعالیت ناراحت کننده، طی کنید.

  • اجتناب شناختی: شما ممکن است با حواس پرتی یا انکار آشکار، با مشکل موجود برخورد کنید.

راهبردهای نا کارآمد هیجان‌مدار:

این راهبرد‌ها تمایل کمتری برای استفاده از روش‌های سالم رهایی از هیجانات منفی را دارند. با این حال، این رفتارها یا افکار ناسالم، اغلب به جای از بین بردن مشکلات هیجانی، آن‌ ها را بدتر می‌کند.

    • فعالیت‌های مصرفی: سیگار کشیدن، خوردن، مصرف یا سؤمصرف الکل و مواد مخدر

    • احساس درماندگی یا نا امیدی: افکاری که نگرش “دست کشیدن/ تسلیم شدن” را منتقل می‌کنند

    • درگیر شدن در رفتارهای پرخطر: رفتار جنسی پر خطر، رانندگی‌های بی محابا

  • سرکوبی احساسات در درون : نشان ندادن هیجانات یا پنهان کردن آن ها.

رابطه‌ متقابل راهبردهای ناکارآمد

معمولاً استفاده از راهبردهای مسئله‌مدار ناکارآمد، موجب استفاده از راهبردهای هیجان‌مدار ناکارآمد می‌شود و برعکس. مثلاً اجتناب از مشکل، نه تنها چیزی را حل نمی‌کند، بلکه ممکن است آن را بدتر کند و فرد برای برخورد با اضطرابش ممکن است به فعالیت‌های مصرفی روی آورد.

استفاده از راهبرد‌های ناکارآمد باعث می‌شود که به احتمال کمتری با موقعیت پر استرس (مشکل) روبرو شوید، زیرا این راهبرد‌ها:

    • باعث رهایی موقتی از بی قراری و اضطراب می‌شوند.

    • برای فرار از مشکل، شما را تقویت می‌کند.

    • اعتماد به نفس و جرئت شما را کاهش می‌دهد و باعث می‌شود که در آینده به احتمال بیشتری از برخورد مستقیم با مشکلات اجتناب کنید.

  • احساس درماندگی را دائمی می‌کنند و احتمال افسرده شدن شما را افزایش می‌دهند (آنتونی و همکاران، ۲۰۰۷؛ به نقل از آل محمد و همکاران، ۱۳۸۸).

برای مقابله با واکنش‌های روانی ناشی از ناباروری، روش‌های مختلفی وجود دارد. میرز[۱۰۷] و وارک[۱۰۸] (۱۹۹۶) برنامه مدیریت استرس به شیوه شناختی – رفتاری را برای درمان زوج‌ها پیشنهاد کرده و معتقدند که این رویکردبه طور مناسبی نیاز‌های زوج‌های نابارور را برای مقابله با فشار‌های روانی تامین می‌کند. مدیریت شناختی – رفتاری استرس یا مصون سازی در مقابل تنیدگی می‌تواند علاوه بر کاهش تنیدگی، بر بهبود خلق و کیفیت زندگی در گروه‌های مختلفی از بیماران اثر بخش باشد (پندو و همکاران، ۲۰۰۷؛ آنتونی و همکاران، ۲۰۰۶).

اهداف طراحی برنامه مدیریت استرس

الف) جمع‌ آوری اطلاعات برای افراد ‌در مورد منابع استرس، ماهیت پاسخهای استرس در انسان، انواع راهبرد‌های مقابله‌ای که در مواجهه با استرس زاها به کار می‌روند.

ب) آموزش مهارت‌های کاهش اضطراب، از قبیل آرمیدگی عضلانی تدریجی و تصویرسازی آرامش بخش.

ج)تعدیل و اصلاح ارزیابی‌های شناختی ناسازگار با بهره گرفتن از بازسازی شناختی.

د) ارتقای مهارت‌های حل تعارض بین فردی و ارتباطی از طریق آموزش ابرازگری و مدیریت خشم .

ه) افزایش دسترسی و استفاده از شبکه های حمایت اجتماعی از طریق مهارت‌های بین فردی و ارتباطی اصلاح شده.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...