به ‌عنوان ملاکی برای ایجاب نخواهد بود.[۹]

بند ب : ایجاب و دعوت به ایجاب

ایجابی که پس از ضمیمه شدن قبول به آن به انعقاد قراردادی می‌ انجامد، باید متضمن تعهدی از طرف گوینده آن باشد. موجب باید تعهد خود را به صورت نهایی اعلام دارد و اختیار قبول یا رد آن را برای مخاطب بگذارد. گوینده ایجاب نباید تنها آغاز کننده مذاکراتی باشد که ممکن است به قراردادی بینجامد یا منجر به آن نشود بلکه او باید آماده متعهد شدن در صورت قبول مخاطب باشد.

در حقوق کامن لانیز برخی انواع معاملات محاکم را دچار آشفتگی ‌کرده‌است مثلاً ‌در مورد معامله حراج، آرای محاکم در خصوص این که تقاضای حراج گذار ایجاب است یا دعوت به ایجاب، مختلف است. به نظر می‌رسد در اغلب موارد ایجاب عمومی، پیشنهاد صاحب کالا، دعوت به معامله و دعوت به ایجاب است، نه اعلام اراده جدی بر انعقاد معامله.[۱۰] از جمله مصداق های دعوت به معامله را می توان حراج، مزایده، آگهی و فهرست کالاهای مورد فروش، عرضه کالا با نصب قیمت روی ویترین، مذاکرات مربوط به فروش زمین و. . . دانست.

برای نمونه پرونده ای از محاکم انگلیس را بیان می‌کنیم. مثال در خصوص مذاکرات فروش زمین است. در پرونده مشهور «هاروی به طرفیت فاسی»۳ خواهان ها از طریق تلگراف از خواندگان استعلام کردند که آیا قطعه زمین خاص را به ما می فروشید؟ در صورت مثبت بودن جواب، پایین ترین قیمت را با تلگراف به ما اعلام کنید. خواندگان در پاسخ، از طریق تلگراف اظهار کردند. پایین ترین قیمت نهصد پوند است خواهان موافقت خود را مبنی بر خرید زمین به همان نهصد پوند اعلام کرده و درخواست کردند که اسناد مالکیت را برای آن ها ارسال کنند، اما طرف مقابل سکوت کرد. کمیته قضایی شورای سلطنتی رأی‌ داد در این مورد قراردادی منعقد نشده و تلگراف دوم ایجاب نبوده است. بلکه تنها بیانی ‌در مورد حداقل قیمت در صورت تمایل به فروش است. ‌بنابرین‏ تلگراف سوم قبول تلقی نمی شود.[۱۱]

‌بر اساس بند یک ماده ۱۴ کنوانسیون بیع بین‌المللی در پیشنهاد انعقاد قرارداد به یک یا چند فرد معین چنانچه به اندازه کافی مشخص و دال بر قصد التزام ایجاب کننده در صورت قبول طرف مقابل باشد ایجاب محسوب است. ‌بنابرین‏ مفهوم بند یک این است که اگر پیشنهاد به یک یا چند فرد معین نباشد ایجاب عام محسوب نمی گردد.چنان که در بند ۲ ماده ۱۴ به صراحت آمده است. در این بند مقرر شده است « در پیشنهاد جزء در موردی که خطاب به یک یا چندین نفر معین است، دعوت برای ایجاب محسوب می‌گردد، مگر در صورتی که پیشنهاد کننده خلاف آن را به وضوح اعلام کند.» ‌بر اساس بند ۲ به طور استثنائی ایجاب عام پذیرفته شده است مستفاد از ذیل بند ۲ این است که اگر در ایجاب عام به صراحت بیان شود که این پیشنهاد به عموم ایجاب محسوب می شود. از نظر کنوانسیون مانعی وجود نخواهد شد.

بند ج : ایجاب و وعده یک‌طرفه بیع

وعده ‌یک طرفی بیع به حالتی گفته می شود که یکی از طرفین قراردادکه معمولا فروشنده است متعهد به مفاد توافق می شود ‌به این صورت که ،فروشنده شرایط معامله وقیمت را تعیین ‌و اراده‌ خود رابرانتقال مبیع اعلام وانتقال آن را موکول به تمایل خریدار می‌کند به گونه ایی که اگر اوپیشنهادرابپذیرد عقدواقع شود.[۱۲]

به عبارت دیگر طرفین با آنکه نیاز به تشکیل بیعی را برای خود احساس می‌کنند، زمینه انشای فعلی آن را ندارند. از این رو به منظور اطمینان یافتن طرفین از انجام معامله پس از رفع موانع یا ایجاد ترغیب و تهیه شرایط به تشکیل قراردادی عادی یا رسمی همت می گمارند که موضوع آن تعهد هر یک از دو طرف در برابر طرف دیگر به تشکیل بیع مال مذبور ( در تعهد طرفین) و یا تعهد یک طرفه ( در تعهد ‌یک طرفی ) است. موضوع قرارداد تشکیل بیع، یک عمل حقوقی یعنی انشای عقد بیع یا در حقیقت تعهد بر انشای آن است.

هر گاه قرارداد مذبور بر حسب اراده طرفین معوض باشد یعنی هر یک از ایشان ‌بر اساس قرارداد در برابر دیگری متعهد به انشاء بیع شده باشند موضوع قرارداد هرچند به ظاهر موضوع واحدی به نظر می‌رسد، اما در حقیقت متعدد است و تعهد هر یک به انشای عقد به عنوان بایع یا خریدار در برابر تعهد دیگری به انشای آن بعنوانی دیگر قراردارد، یعنی یکی از دو طرف تعهد بر فروش مال و طرف دیگر متقابلاً تعهد بر خرید آن می‌کند که در این مورد نتیجه انجام تعهد طرفین، پیدایش ماهیت حقوقی واحد، یعنی عقد بیع است. اما اگر این قرارداد در اراده دو طرف غیر معوض باشد، یعنی یکی از دو طرف در برابر دیگری قصد انشای بیع کرده و طرف دیگر صرفاً این تعهد را پذیرفته باشد، بدون اینکه متقابلاً او هم به انشای عقد متعهد شده باشد، مورد این قرارداد او در حقیقت واحد است.اگرچه اجرای آن و تأثیر انجام تعهد متعهد در تشکیل عقد مستلزم همکاری اراده طرف دیگر در ایجاد این ماهیت است زیرا تعهدی بر عهده طرف دیگر بر انشای متقابل عقد قرار نگرفته؛بلکه این طرف صرفاً متعهدله درقرارداد تشکیل بیع است. در نتیجه او خواهد توانست از این همکاری اراده در جهت ایجاد عقد خودداری و تعهد مذبور را از ذمه متعهد مانند هر طلب دیگری اسقاط کند.۱

حالت دوم چیزی است که ما از آن به تعهد ‌یک طرفی بیع یاد می‌کنیم. ‌بنابرین‏ تعهدات مقدماتی یا به صورت تعهد ‌یک طرفی و یا تعهد دو طرفی شکل می‌گیرد.

با توجه به مطالب فوق در خصوص مفهوم تعهد ‌یک طرفی بیع و شباهت های زیادی که بین وعده ‌یک طرفی بیع و ایجاب وجود دارد، این توهم ایجاد می شود که وعده ‌یک طرفی بیع در واقع ایجاب معامله است زیرا ایجاب همانند وعده ‌یک طرفی بیع زمینه ای را ایجاب می‌کند که با ضمیمه شدن

_____________________

۱-شهیدی، مهدی، قرارداد تشکیل بیع ، مجله تحقیقات حقوقی ، انتشارات دانشکده شهید بهشتی،ش ۱۰ص۶۳

قبول به آن،عقد بیع را محقق می‌سازد.از طرفی نیز ایجاب، همانند وعده ‌یک طرفی بیع برای گوینده

آن ایجاد التزام می‌کند. در آنجا که برای اعتبار ایجاب ،گوینده اراده نهایی خود را به انتقال اعلام می‌کند در وعده ‌یک طرفی هم پیشنهاد کننده اراده نهایی خود به انتقال را اعلام و وقوع بیع را موکول به رضای خریدار می‌سازد. آیا این شباهت ها کافی است تا ایجاب و وعده ‌یک طرفی بیع را یکی بدانیم؟ با ملاحظه مفهوم این دو نهاد حقوقی و یافتن تفاوت های ماهوی و تفاوت آثار آن دو امتیاز ایجاب از وعده ‌یک طرفی بیع آَشکار می شود.[۱۳]نخست به چند مثال از وعده ‌یک طرفی پرداخته، سپس به بیان تفاوت ها مبادرت خواهیم کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...