“>

 

    1. بعد درونی: که همان هوشیاری از وجود خود به عنوان موجودی والاتر از جهان مادی.

 

      1. بعد بیرونی: که قابلیت تأثیر بر رفتار، احساسات، تفکر، عقل و هوش و فهم وحیات انسان می‌باشد.

جدول ‏۲‑۴- روش‌های تحقق معنویت در سازمان(نادری و رجایی پور،۱۳۸۹)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

روش‌های تحقق معنویت

 

ابعاد کار معنوی

ذهنی عملی درونی تجربه مستقیم و شخصی از آگاهی درونی تطابق‌های فیزیولوژیک تجربیات شخصی و حقایق ماوراء مادی، تجزیه‌و تحلیل پدیده‌ها بیرونی بازتاب شخصی درباره عواقب، تجربه درجات بالای هوشیاری در محیط خارجی تحقیق کمی و کیفی فیزیولوژیکی، روان‌شناختی سازمان، اجتماعی، متغیرهای قبل و بعد از تجربه حقایق ماوراء مادی

هوشیاری و آگاهی از وجود خود به عنوان موجودی والاتر از جهان مادی اشاره به شرافت و جایگاه انسان در جهان هستی با توجه به دو اصل خلافت و کرامت دارد. در اصل خلافت با توجه به ایه “و اذ قال ربک للملائکه انی جاعل فی الارض خلیفه…“)بقره،۳۰)، انسان جانشین خدا است و ملاک جانشینی همین است که این موجود تااندازه‌ای می‌تواند از طریق معنویت تعالی یابد و ارزش وجودی خود را پیدا کند که کارهای خدایی از او صادر شود. به عبارت دیگر می‌تواند کارهایی را انجام دهد که فراتر از مقتضیات اسباب و مسباب مادی در این جهان است. در اصل کرامت با توجه به آیه ” ولقد کرمنا بنی‌آدم…”(اسراء،۷۰)،انسان با شناخت خود به عنوان موجودی قابل‌تکریم ، بااستعداد و تعالی روحی که دارد، اگر همت پرواز داشته باشد از طریق کار معنوی چنان اوج می‌گیرد که هیچ موجود دیگری به برتری آن نخواهد رسید.

 

پیشایندهای مؤثر بر ارتقای سطح معنویت اسلامی در سازمان

 

بعد زمینه‌ای

 

در بعد زمینه‌ای سعی شده است عوامل زمینه‌ساز ارتقای سطح معنویت سازمانی مشخص شود این عوامل شامل عوامل فردی و سازمانی می‌باشند که هرکدام شامل زیرمجموعه‌هایی می‌باشد.

 

برای ایجاد معنویت در منابع انسانی لازم است به جنبه‌های شناختی، عاطفی و رفتاری کارکنان توجه شود و در این زمینه برنامه‌ریزی لازم صورت گیرد. مقام معظم رهبری می‌فرماید:

 

با روش‌های برنامه‌ریزی‌شده و شیوه های ابتکاری معنویت و آگاهی و معرفت اسلامی را… رشد و عمق بخشید”(خامنه‌ای،۱۳۶۹).

 

برخی از عوامل در ایجاد زمینه معرفت می‌توانند شامل موارد زیر باشند:

 

الف- عوامل فردی

 

– خدامحوری و خداباوری

 

محور زندگی در حیات طیبه خدا است. هر کاری که از فرد در این مرحله از حیات سر می‌زند؛ برای خدا است. برای جلب رضایت اوست. در نظر راه‌یافتگان ‌به این مرحله از زندگی، جز او، دیگری ارزشی ندارد تا کاری برای وی انجام شود. هر پیامبری که عهده‌دار هدایت قومش شد؛ اولین پیامش بندگی خدا بود. در واقع هدف اصلی پیامبران استقرار همین نکته یعنی بندگی خدا است و هر کاری فرع و ابزاری برای این امر است. انسان هر مقداری بتواند در این محور پایدار بماند؛ به همان نسبت از حیات طیبه بهره‌مند است و هر چه این محوریت به خلوص گراید؛ حیات معنوی زلال خواهد گشت(جمشیدی،۱۳۸۲: ۴۲). قرآن کریم در آیات مختلف بارها محوری بودن خداوند تبارک‌وتعالی را بیان می‌کند. از جمله:

 

 

قُلْ إِنَّ صَلاَتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

 

بگو در حقیقت نماز من و سایر عبادات من و زندگیم و مرگ من برای پروردگار جهانیان است

 

(انعام،۱۶۲).

– ایمان

 

شهید مرتضی مطهری با این نگاه که ایمان پیوند ادراکی با حقیقت است، ایمان را گرایش‌های والا و معنوی و فوق انسانی می‌داند که پایه و زیربنای اعتقادی پیداکرده و مولود برخی جهان‌بینی‌ها و جهان‌شناسی‌ها است که از طرف پیامبران به بشر عرضه‌شده است(مطهری،۱۳۶۲: ۱۲).

 

اساسی‌ترین باور دینی، ایمان به خدا و یکتاپرستی است. ایمان عبارت است از پذیرایی و قبول مخصوصی از ناحیه نفس در آنچه قبول کرده؛ قبولی که باعث می‌شود نفس در برابر آن ادراک و آثاری که اقتضا دارد. تسلیم شود. علامت این تسلیم و قبول آن است که سایر قوا و جوارح آدمی نیز آن را بپذیرد و مانند خود نفس در برابرش تسلیم شود. هرگاه این ایمان نسبت به خدا باشد، آن را ” ایمان به خدا” می‌گویند. ایمان به خدا که همان اعتقاد قلبی و انجام دادن اعمال صالح است، صفاتی را در روح مومن پدید می‌آورد و بر اساس شدت و ضعف ایمان، صفات نیز شدت و ضعف می‌یابد و همین صفات، تعیین‌کننده رفتارهای انسان در زندگی فردی و اجتماعی و مادی و معنوی‌اند. انسانی می‌تواند به کمال و سعادت برسد که از آرامش برخوردار باشد. در تعالیم مذهبی اصلی‌ترین عامل برای رسیدن به آرامش و حفظ آن؛”ایمان به خداوند”بیان‌شده است. در روایتی کوتاه و پرمعنای حضرت علی(ع) می‌فرمایند: ” ایمان بیاور تا در امان باشی”. همچنین آن حضرت ایمان به خدا را مساوی با آرامش و امنیت می‌دانند و در روایتی دیگر می‌فرمایند: ” ایمان همان امنیت و آرامش است” (صفورایی،۱۳۹۰).

 

انسان مومن بر اساس ایمان به خدا جهان را به نور حق و حقیقت روشن می­بیند. این روشن‌بینی فضای روح و جان او را روشن می‌کند و در پرتو نور ایمان و عنایات خداوند متعال به حل مشکلات و برداشتن موانع پیشرفت می‌پردازد.

 

ایمان به تلقی فرد مومن از جهان شکل خاصی می­دهد، ‌به این نحو که آفرینش را هدف‌دار و زندگی را معنادار می‌کند(قائنی،۱۳۸۹: ۲۲۳).

 

– توکل بر خدا

 

باور دینی دیگری که نتیجه ایمان مذهبی است، توکل بر خداوند است. توکل بر خداوند یعنی فرد در همه امور زندگی اعتماد و تکیه‌اش بر قدرت اوست(سوره رعد،آیه۳۰).

 

ازنظر قرآن یکی از سرمایه های سعادت و موفقیت در انسان، توکل بر خداوند است. توکل به خدا عامل مهمی در تقویت روح بشر است. در قرآن کریم نیز آیات زیادی وجود دارد که مردم را به توکل تشویق می‌کند. هر جا که قرآن در نظر دارد که بشر را وادار به عمل کند، و ترس‌ها و بیم‌ها را از انسان بگیرد، می‌گوید نترس و توکل به خدا کن، و در همه امور تکیه‌ات به خدا باشد. توکل به خداوند نقش بسیار مهمی در امور معنوی و تربیتی آدمی دارد، که بی‌توجهی ‌به این جنبه، می‌تواند آثار زیان باری در تربیت روحی و مادی او به دنبال داشته باشد. با توجه به کارکردهای معنوی توکل به خداوند، ارزش و جایگاه توکل در زندگی انسان مشخص خواهد شد. و این خود نشان می‌دهد که تا چه اندازه توکل به خدا و باور آن می‌تواند در زندگی فردی و اجتماعی انسان راهگشا و مؤثر باشد(فقهی زاده و همکاران،۱۳۹۳).

 

– تقید به احکام دین(قرآن و سنت)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...