چی روها نا آسا و همکاران (۲۰۰۵) در مقاله ” نقش رقابت و تکنولوژی پیشرفته در تغییر سیستم حسابداری مدیریت و سیستم کنترل “این مطالعه در ادامه تحقیقات لیبی و‌هاوس در سال (۱۹۹۶) در ۱۱۰ شرکت تولیدی در مالزی می‌باشد نتایج نشان داده که تغییرات در بازار رقابت و پذیرش تغییرات تکنولوژی پیشرفته صنعتی به طور مستقیم بر تغییرات MACS مؤثر می‌باشد.

براون ویچ (۱۹۹۰) تحت مقاله‌ای با عنوان «نقش اطلاعات حسابداری در بازارهای رقابتی» بیان می‌کند که «استفاده مدیران از اطلاعات تهیه‌شده سیستم حسابداری مدیریت جهت نظارت، می‌تواند سازمان‌ها را در رقابت موفق نموده و ارزش ‌افزوده شرکت را نسبت به رقبا افزایش دهد.»

روف (۱۹۹۲) می‌گوید: «هرچقدر شدت رقابت بازار افزایش یابد اغلب شرکت‌ها محدوده محصولات خود را افزایش داده، عمر تولید محصول خود را کاهش می‌دهند، کانال‌های جدید توزیع کالا به وجود آمده و حساسیت بازار افزایش می‌یابد»

لین (۱۹۹۴) در تحقیق خود بیان می‌کند که برای وفق با این شرایط شرکت‌ها استراتژی‌هایی شامل تنوع محصولات، خدمات را اعمال می‌کنند. در راستای استراتژی تنوع سازی محصول، شرکت‌ها سعی می‌کنند با ارائه یک مجموعه از خصوصیات محصول به مشتریان که از رقبا بهتر باشد، بر رقبا غلبه کنند.

سین کوینی و تناسی ( ۲۰۰۷ ) در پژوهشی نشان دادند که تکنیک­ها به طور گسترده مورد استفاده SMA قرار ‌گرفته‌اند که از میان آن­ها تکنیک هزینه یابی مشخصات و ویژگی‌های محصول، حسابداری مشتریان، قیمت گذاری راهبردی و نظارت ‌راهبردی رقابتی بیشترین کاربرد را داشته اند. آن ها توجه به رقبا، نگرش بلندمدت، فرایندمداری و مشتری مداری را چهار ویژگی مشترک تکنیک‌های SMA بر شمردند.

میا و کلارک (۱۹۹۹) در تحقیقات بیان می‌کنند که فرمول ‌بندی و کاربرد یک استراتژی تنوع سازی محصول نیاز به یک تخمین دقیق از خصوصیات و هزینه های محصول و نظارت بر هزینه ها در طی زمان دارد. تأکید اصلی چنین نظریه‌ای این است که یک سازمان به محیط خارجی (بازار) خود تمرکز کرده و موقعیت خود را در بازار رقابت شناسایی کند بدین منظور یک شرکت بایستی استراتژی هر یک از رقبای بالقوه و بالفعل خود را شناسایی نماید به طوری که بتواند ترکیب صحیح خصوصیات محصول و ساختار هزینه را به‌ گونه‌ای تعیین کند که در بازار رقابت منفعت برد.

کاپلان (۱۹۹۵) پیشنهاد می­ کند که شرایط جدید رقابتی نیاز به هزینه دقیق و اطلاعات اجرایی بیشتری ‌در مورد فعالیت شرکت­ها، فرآیندها و محصولات، خدمات مشتریان دارد به‌علاوه او متذکر می­ شود که در شرایط رقابتی، مدیران باید از اطلاعات دقیق و به‌روزی برخوردار باشند تا یادگیری خود را هدایت و فعالیت خود را بهبود بخشند.

کاپلان (۲۰۰۱) برای طراحی MACS مطلوب چهار خصوصیت مهم رفتاری که بر مبنای پذیرش نمونه منابع انسانی انگیزش انسان بستگی دارد را اشاره می‌کند که شناسایی این خصوصیات به راهنمایی ناتنیال برای طراحی برنامه جدیدش MACS نیاز دارد. اولین مورد ادغام قوانین اخلاقی سازمان که در طرح MACS اجرا می­شوند. در مرکز MACS که به‌خوبی طراحی ‌شده قوانین اخلاقی اجرائی برای کمک به سازمان­ها جهت برخورد با مسائل غامض اخلاقی یا تضادهای بین افراد و ارزش­های سازمانی و مواردی است که بین سازمان­ها ذکر شده‌اند و ارزش­ها را ارزیابی می­نمایند. عوامل سیستم کنترل اخلاقی مفید به همراه یکدیگر و با نمونه خاص تصمیم ­گیری که در زمان تلاش برای رفع موضوعات اخلاقی قابل‌استفاده می‌باشند معرفی‌شده‌اند.

سینکونی و تنوسی (۲۰۰۹) در مقاله ” استراتژیک حسابداری مدیریت و استراتژی تجاری : یک اتصال سست ؟ “

یافتند که حسابداری مشتری، نظارت بر موقعیت رقابتی، ارزیابی عملکرد رقیبان بر مبنای صورت‌های مالی منتشر شده و هزینه یابی کیفیت، بیشترین کاربرد را در شرکت‌های ایتالیایی دارند و شرکتهایی که استراتژی­ های پدافندگر و تمایز در هزینه را اتخاذ می‌کنند، تمایل بیشتری به استفاده از تکنیک‌های حسابداری مدیریت استراتژیک دارند.

گانی و همکاران (۲۰۱۱) در مقاله ” ارتباط بین رقابت بازار محصول و ساختار سرمایه در شرکت‌های لیست شده چین ” به بررسی رابطه بین رقابت بازار محصول و شیوه ­های تامین مالی شرکت‌های بورسی چین پرداختند و دریافتند که رابطه بین رقابت و شیوه ­های تامین مالی، غیر خطی (سهمی شکل یا مکعبی) بوده و به سه عامل نوع صنعت، اندازه شرکت و موقعیت­های رشد بستگی دارد.

پورتر و کرامر (۲۰۱۱) نیز در مقاله تحت عنوان کاپیتالیسم در محاصره که در سال ۲۰۱۱ منتشرشده است، به وضوع رابطه میان محیط‌زیست و فعالیت شرکت­ها پرداخته­اند و از خلق ارزش­های مشترک ‌یادکرده‌اند. ارزش­های مشترک، ارزش­هایی است که منافع شرکت­ها و مردم را توأمان لحاظ نموده و وضعیت شرکت­ها را از احساس مسئولیت­های اجتماعی به دنبال کردن ارزش­های مشترک ارتقاء داده است؛ اما بحث کمی سازی این ارزش­ها و روش­های دنبال نمودن آن­ها از موضوعات جدید در حوزه مدیریت هست. پورتر و کرامر در این مقاله دست‌یابی به خلق ارزش­های مشترک توسط شرکت­ها را در سه‌راه میسر می­داند. راه اول درک دوباره محصولات و بازارهاست. دومین راه تعریف دوباره تولید و زنجیره ارزش است و آخرین راه نیز فعال کردن خوشه­های توسعه­ای محلی است. واضح است که ایجاد یک دیدگاه خلق ارزش­های مشترک بر تمامی ابعاد سازمان اثرگذار است و این ارزش­ها، دیدگاه سودآوری و رقابت شرکت را تحت تأثیر قرار داده و هزینه فایده اقتصادی شرکت را به هزینه فایده اجتماعی و اقتصادی ارتقاء می­دهد؛ ‌بنابرین‏ سیستم حسابداری مدیریت محیطی، سیستمی برای حسابداری و مدیریت اموری تعریف شد که شرکت­ها برای برآوردن مسئولیت‌های محیطی خود و خلق ارزش­های جدید اجتماعی به انجام رسانند.

آر اچ چن‌هال و کی لانگ فیلد – اسمیت (۱۹۹۸) روابط میان اولویت‌های استراتژیکی، تکنیک­های مدیریت و حسابداری مدیریت را بررسی کردند. آن­ها نشان دادند که چگونه ترکیب تکنیک­های مدیریت و اقدامات حسابداری مدیریت عملکرد سازمانی را تحت‌ یک اولویت استراتژیکی خاص، افزایش می­دهد. شرکت­ها بر مبنای استراتژی­ های تمایز محصول، رهبری هزینه و یا ترکیبی از این دو تعریف شدند. نتایج تحقیق نشان می­دهد که ترکیب تکنیک­ها و روش­های حسابداری مدیریت در حالت­های مختلف استراتژی سازمان­ها، ارتباط معنی­داری با عملکرد دارند.

میا و کلارک (۱۹۹۹) بازار رقابتی، سیستم­های حسابداری مدیریت و عملکرد واحد تجاری را مورد بررسی قرار دادند و فرض کردند که بین شدت رقابت بازار و عملکرد واحد تجاری رابطه وجود دارد و سیستم حسابداری مدیریت به عنوان یک عامل تعدیل‌کننده عمل می­ کند. بررسی انجام ‌شده بر مبنای اطلاعات حاصل از ۶۱ مدیر واحدهای تجاری و از طریق انجام مصاحبه شخصی صورت گرفت. نتایج نشان داد که شرکت­هایی که از اطلاعات حسابداری مدیریت مناسبی بهره­مند هستند از عملکرد بالاتری برخوردار می‌باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...