۲-۳-۷-۷- اثر بر پس انداز

مطالعه نوشتارهای موجود مرتبط با اثرگذاری اعمال مالیات بر پس انداز، تأکید برخی از اقتصاددانان به وجود یک رابطه منفی بین مالیات و پس انداز را خاطرنشان می‌سازد. در این راستا عنوان می‌شود که تمام مالیات‌ها، حتی مالیات‌های خنثی به دلیل کاهش درآمد قابل تصرف و لذا باقی گذاشتن مقدار کمی ‌از درآمد برای مصارف حال و آتی کاهش پس انداز را موجب می‌گردند. اما از آنجا که این نوع مالیات به مصرف کننده تعلق می‌گیرد و قیمت‌ها افزایش می‌یابد از مصرف غیرضروری جلوگیری خواهد شد و در نتیجه پس انداز بیشتر می‌شود. ‌بنابرین‏ از آنجا که در سیستم مالیات بر ارزش افزوده به درآمد پس انداز شده، مالیات تعلق نمی‌گیرد. همین مسئله می‌تواند به ابزاری برای تشویق پس انداز تبدیل شود (همان منبع).

۲-۳-۷-۸- اثر بر تجارت خارجی

مالیات بر ارزش افزوده از نوع مصرف که بر اساس اصل مقصد اجرا می‌شود، به دلیل آنکه بر مبنای مصرف داخلی است دلالت بر این دارد که برای صادرات، مالیاتی تعلق نمی‌گیرد، چرا که محصول‌های صادراتی در خارج از کشور مصرف می‌شوند. ‌بنابرین‏، جهانگردان خارجی که کالاهای داخلی را خریداری و از کشور خارج می‌کنند و بنگاه‌هایی که در امر صادرات کالا‌ها و خدمات فعالیت دارند، با ارائه مدارک می‌توانند همه مالیات پرداختی در مراحل قبل را درخواست کنند و کل مبلغ مالیاتی به آن‌ ها برگردانده می‌شود. ‌به این ترتیب، قیمت کالای صادراتی برای فروشنده، کمتر از قیمت داخلی آن تمام می‌شود و این تفاوت قیمت، ابزار مناسبی برای تحریک صادرات است. با همین استدلال، می‌توان بیان کرد که چون واردات در داخل کشور مصرف می‌شود، پس مشمول این نوع مالیات می‌شود (سعیدی و همکاران، ۱۳۹۰).

۲-۳-۷-۹- اثر بر سطح قیمت‌ها (تورم)

تأثیر مالیات بر ارزش افزوده به تغییرات قیمت‌ها را از دو زاویه می‌توان نگاه کرد:

الف- در نظریه های اقتصاد، مقدار افزایش قیمت‌های بازار ناشی از اعمال مالیات‌های غیرمستقیم به کشش نسبی توابع عرضه و تقاضا بستگی دارد. در واقع، با انتقال بار مالیاتی روبرو هستیم. به عبارتی کل افزایش قیمت ناشی از اعمال مالیات بر ارزش افزوده به بازار منتقل نمی‌شود، بلکه با توجه به کشش توابع عرضه و تقاضا در دوره ی تغییرات قیمت، سهمی‌ به تولیدکننده و سهمی‌ به مصرف کننده منتقل می‌شود. به عنوان مثال، اگر توابع عرضه و تقاضا به گونه ای باشد که ۵۰% مالیات مصرف کننده و ۵۰% دیگر به تولیدکننده منتقل شود و حدود ۱۰% مالیات بر ارزش افزوده به کل اقتصاد وضع گردد، افزایش قیمت‌ها حدود ۵۰% است و اگر به فرض بخشی از اقتصاد که پایه ی مالیات بر ارزش افزوده است، نیمی‌از اقتصاد باشد، افزایش قیمت‌ها بین ۲درصد و ۳ درصد است.

ب- تجزیه و تحلیل آثار تورمی ‌مالیات بر ارزش افزوده نمی‌تواند بدون در نظر گرفتن وضعیت اقتصادی و تراز بودجه ی دولت مطرح شود. در کشور، کاهش دوره ی طولانی است که دولت با کسری بودجه روبرو بوده و مطالعات نشان داده که یکی از عوامل تورم در کشور ما کسری بودجه دولت بوده است. دولت نیز با استقراض از بانک مرکزی یا کاهش ذخیره ارزی حجم پول را افزایش داده و فشار نقدینگی به وجود آمدن تورم را باعث شده است. این مسأله همان اثبات عملی نظریه ی فریدمن درباره ی تورم و ارتباط مستقیم آن با نقدینگی است. قانون مالیات بر ارزش افزوده چنانچه درآمدهای دولت را افزایش می‌دهد و هزینه های دولت افزایش نیابد، به کاهش کسری بودجه یا حتی تراز بودجه منجر شود و از این منظر تورم را کاهش می‌دهد. از این دید می‌توان گفت اجرای مالیات بر ارزش افزوده ممکن است تورم را کاهش داده و اثر کل بر تورم می‌تواند خنثی یا حتی منفی شود (ارشدی و همکاران، ۱۳۹۰).

۲-۳-۸- ساختار نرخ‌های مالیات بر ارزش افزوده

نرخ مالیاتی می‌تواند به عنوان ابزار واحدی برای تحقق اهداف اقتصادی و اجتماعی ناشی از وضع مالیات به طور کلی و مالیات بر ارزش افزوده به طور اخص مورد استفاده قرار گیرد. از این دیدگاه نرخ‌های مالیاتی را می‌توان در چهار دسته طبقه بندی نمود.

    1. نرخ استاندارد: نرخ استاندارد به نرخ عمومی ‌مالیات بر ارزش افزوده اطلاق می‌گردد که بیشتر کالا‌ها و خدمات این نرخ مشمول مالیات می‌شوند (آقایی و همکاران، ۱۳۸۰).

    1. نرخ زیر استاندارد: این نرخ پایین تر از نرخ استاندارد بوده و در جاهائیکه نرخ گذاری دوگانه اعمال می‌شود، به کار می‌رود. هدف از این نرخ گذاری این است که در بسیاری از کشور‌ها تلاش می‌شود بر کالاهای مصرفی ضروری که عمدتاًً توسط اقشار کم درآمد مصرف می‌شود، نرخ پایین تر از نرخ عمومی ‌اعمال شود. با این روش خاصیت تنازلی بودن مالیات بر ارزش افزوده کاهش می‌یابد. به طور کلی این نرخ در موارد حمایتی اعمال می‌گردد (موسوی جهرمی ‌و همکاران، ۱۳۸۶: ۴۰).

    1. نرخ فوق استاندارد: این نرخ بالاتر از استاندارد بوده و برای کالا‌ها و خدمات تجملی (لوکس) در نظر گرفته می‌شود.

  1. نرخ صفر: به مواردی اطلاق می‌شود که ضمن عدم شمول مالیات به فروش، مالیات‌های متعلقه قبلی به خریدهای مؤدی مشمول نرخ صفر، مسترد می‌گردد. در واقع، تولیدکننده یا عرضه کننده ای که نرخ مالیات بر روی کالایش صفر است از پرداخت هر نوع مالیات معاف می‌باشد و تمام پرداختی بابت نهاده‌ها را نیز بازپس می‌گیرد. این نرخ معمولاً ‌در مورد صادرکنندگان به کار گرفته می‌شود (آقایی و همکاران، ۱۳۸۰)

یکی از موضوعات مهم در بحث اجرای مالیات بر ارزش افزوده مسأله تعدد و میزان نرخ‌های قابل اعمال در این مالیات است. عدم تعدد نرخ‌ها ‌به این معنا است که مالیات بر ارزش افزوده با نرخی واحد برای کلیه کالا‌ها و خدمات در مراحل مختلف تولید و توزیع اعمال شود (ضیائی بیگدلی و همکاران، ۱۳۸۸: ۴۳).

جدول ۲-۳- نرخ مالیات بر ارزش افزوده و عوارض کالاهای غیرمعاف و خاص در ایران

شرح

مالیات بر ارزش افزوده

عوارض

انواع سیگار و محصولات دخانی

۱۲٪

۳٪

انواع بنزین و سوخت هواپیما

۲۰٪

۱۰%

نفت سفید و نفت گاز

۵/۱%

۱۰%

نفت کوره

۵/۱%

۵٪

سایر کالاها و خدمات غیرمعاف در سال ۱۳۹۱

۹/۲%

۱/۲%

مأخذ: کتاب قانون مالیات بر ارزش افزوده

    • مزایای استفاده از نرخ واحد:

    1. با اعمال یک نرخ واحد، محاسبه مالیات بر ارزش افزوده و اعمال آن بسیار ساده تر خواهد بود و این امر موجب می‌شود تا به پرسنل اجرایی کمتری نیاز باشد و سازمان مالیاتی با مشکلات اجرایی کمتری در بخش عملیاتی روبرو باشد. همچنین کنترل و حسابرسی و مشکلات ناشی از آن کمتر خواهد بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...