دانلود پایان نامه های آماده | قسمت 7 – 3 |
۲-۲-۱۶- رابطه بین سیاست تقسیم سود و مالکیت فردی
بیانگر درصد سهام نگهداری شده توسط مالکان حقیقی است. وجود مالکان فردی در ساختار مالکیت، هزینه های نمایندگی را افزایش میدهد. از طرفی مالکان فردی نسبت به بازده سرمایهگذاری خود خوشبین هستند و انتظار دریافت سود سهام دارند. سیاستهای مدیریت در ارتباط با تقسیم سود تحت تأثیر هزینه های نمایندگی و انتظارات سرمایهگذاران است. بنابرین انتظار میرود که بین سیاست تقسیم سود و وجود مالکان فردی رابطهای معنادار وجود داشته باشد که جهت این رابطه ممکن است با توجه به تصمیمگیری مدیران، هزینه های نمایندگی و انتظارات سهامداران مثبت یا منفی باشد.
۲-۲-۱۷- رابطه بین سیاست تقسیم سود با وجه نقد عملیاتی
وجه نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی، بیانگرتوانایی شرکت درایجاد جریان نقدی است. کیمل[۴۶] و همکاران(۲۰۰۴) معتقدند وجوه حاصل از فعالیتهای عملیاتی نه تنها باید در داراییهای ثابت جدیدی سرمایهگذاری شده تا شرکت بتواند سطح جاری فعالیتهای عملیاتی خود را حفظ نماید، بلکه بخشی از این وجوه نیز باید به منظور رضایت سهامداران با عنوان سود سهام و یا باز خرید آن بین آن ها توزیع گردد.
انتظار هست زمانی که شرکت از جریان نقد بالایی برخوردار باشد، برای تقسیم سود نقدی بین سهامداران محدودیت کمتری داشته باشد. به عبارتی دیگر، هرچه جریان نقد آزاد بالاتر باشد، تقسیم سود نقدی بزرگتر خواهد بود و بین سیاست تقسیم سود و جریان نقد آزاد رابطه معنادار وجود داشته باشد.
۲-۲-۱۸ – رابطه بین سیاست تقسیم سود با حساسیت وجه نقد
حساسیت جریان نقدی وجه نقد اشاره به درصد تغییرات در سطوح نگهداری وجه نقد در قبال تغییرات در جریانهای نقدی دارد. فازاری و دیگران استدلال نمودهاند که شرکتهای با محدودیتهای مالی شدید (شرکت های با دسترس پایین و پر هزینه به منابع وجوه خارجی)، در هنگام تصمیمگیریهای سرمایهگذاری بر جریان نقدی تأکید بیشتری میکنند. به عبارتی با افزایش اختلاف بین هزینه تأمین مالی و داخلی و خارجی، حساسیت سرمایهگذاری به وجوه داخلی باید افزایش یابد (الایانیز[۴۷] و همکاران، ۲۰۰۴). آن ها شرکتهایی را که همیشه نسبت سود تقسیمی آن ها بیشتر از ۱۰% بوده را به عنوان شرکتهای بدون محدودیت مالی و شرکت هایی را که همیشه نسبت سود تقسیمی آن ها کمتر از ۱۰% بود را به عنوان شرکتهای با محدودیت مالی شناسایی نمودند(آلمدیا[۴۸]، ۲۰۰۷). بنا براین انتظار هست شرکتهایی که حساسیت وجه نقد بیشتری دارند، در تقسیم سود نیز محدودیت بیشتری اعمال کنند و بین حساسیت وجه نقد و تقسیم سود رابطه معناداری وجود داشته باشد.
۲-۳ پیشینه پژوهش
۲-۳-۱- پژوهشهای داخلی
صمدزاده (۱۳۷۳) خط مشیهای تقسیم سود و تأثیر آن بر ارزش سهام شرکتها را مورد بررسی قرار داده است. نتایج تحقیق نشان میدهد سیاستهای تقسیم سود بازار بررسی، برای مدیران شرکتها شناخته شده نبوده و سهامداران نیز به سود سهام نقدی و تغییرات اساسی به عنوان یک تعدیل دارای پیام توجه نمیکنند.
خدایاری (۱۳۷۶) در تحقیقی ارتباط بین تغییرات سود سهام نقدی و تغییرات در ترکیب ترازنامه و اقلام آن و همچنین ارتباط بین تغییر در ترکیب ترازنامه و نرخ بازده سهام شرکتها را آزمون نمود. نتایج تحقیق بیانگر آن است که بین تغییرات سود سهام نقدی و ترکیب ترازنامه و اقلام آن و بین تغییر ترکیب ترازنامه و نرخ بازده سهام شرکتها رابطه معناداری مشاهده نمیشود.
احسانی و سعیدی (۱۳۷۹) در تحقیقی به بررسی تأثیر سیاستهای تقسیم سود بر بازده ی سهام شرکتهای پذیرفته شده در بررسی اواراق بهادار تهران پرداختهاند. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که اتخاذ سیاست تقسیم سود خاصی از سوی مدیریت شرکتها، بر بازدهی سهام شرکتهای مورد بررسی تأثیری ندارد.
تهرانی و شمس (۱۳۸۲) در مطالعهای در مورد ۱۶۵ شرکت ایرانی در طی سالهای (۱۳۸۱-۱۳۷۳) به این نتیجه رسیدند که شرکتهای ایرانی به طور متوسط ۶۸% عایدی خود را تقسیم میکنند و بین سرعت تعدیل سود تقسیمی با بهره گرفتن از مدل لینر در صنایع مختلف اختلاف معناداری وجود ندارد.
اعتمادی و چالاکی (۱۳۸۴) به بررسی رابطه بین عملکرد مدیریت و تقسیم سود نقدی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختهاند. نتایج حاصل از تحقیق آن ها نشان میدهد که بین عملکرد مدیریت و تقسیم سود نقدی رابطه معناداری وجود دارد.
فروغی و همکاران (۱۳۸۸) تأثیر سهامداران نهادی و میزان سهام مدیریتی را در سیاست تقسیم سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار دادند. آنان این تحقیق را در یک دوره زمانی ۶ ساله ۱۳۸۰-۱۳۸۵ انجام داده و به این نتیجه رسیدند که بین سهامداران نهادی و سیاست تقسیم سود رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد در حالی که میزان سهام مدیریتی تأثیر معنیداری بر سیاست تقسیم سود ندارد. اما، با این همه تاکنون تحقیقی در مورد تاثیرسیاست تقسیم سود بر ثروت سهامداران در بورس اوراق بهادار تهران صورت نپذیرفته است.
بنی مهد و اصغری (۱۳۹۰) پژوهشی با عنوان « بررسی اثر اهرم شرکت بر سیاست تقسیم سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران» انجام دادهاند. هدف این پژوهش آن است تا اثر نسبت اهرمی را بر سیاست تقسیم سود، بررسی و رابطه آن ها را با تقسیم سود به صورت یک مدل ریاضی ارائه دهد. از این رو، در این پژوهش اثر اهرم مالی بر سیاست تقسیم سود شرکتها، در ۶۶ شرکت از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی ۱۳۸۰ الی ۱۳۸۷ بررسی میشود. روش تحقیق همبستگی بوده و نتایج نشان میدهد اهرم مالی با تقسیم سود رابطهای معنیدار ندارد. اما اندازه شرکت و جریان نقدی عملیاتی رابطهای مثبت و معنیدار با سیاست تقسیم سود دارد. نتایج این پژوهش، مشابه نتایج برخی از پژوهشهای خارجی انجام شده است. این موضوع بیانگر آن است که احتمالاً در بازارهای در حال توسعه نظیر بازار سرمایه ایران، در تقسیم سود، به دلیل عدم کارایی تئوری کارگزاری، توجهی به نسبت اهرمی(نسبت بدهی) نمیشود و لذا رابطهای میان آن ها وجود ندارد.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 11:24:00 ق.ظ ]
|