اما در پاسخ گفته اند: نخست آن که: اثبات چنین چیزى(اطلاق عبارات مربوط به ادخال نطفه در رحم زن) ‌دشوار است، و دیگر آن که: این روایت، به زنا بر مى‌گردد و به آن نظر دارد. از آنچه گفتیم، حکم فرزند به وجود آمده از این تلقیح نیز روشن مى‌شود و آن این که فرزند پاک است و پدر و مادر او، مرد و زنى هستند که اسپرم و اوول از آن ها بوده است. البته‌این حکم مشروط به آن است که مرد معلوم و معین باشد، اما اگر معین نباشد، فرزند تنها به مادر، یعنى همان زنى که‌ جنین را در شکم خود پرورانده و او را زاییده است، نسبت‌داده مى‌شود، نه به مردى که اسپرم را از او گرفته‌اند. هیچ اشکالى هم در این وجود ندارد؛ چرا که فرزند در این جا، تنها «ناشناخته پدر» است، نه آن که بى‌پدر، یا داراى پدرنامشروع باشد.( یزدی، پیشین، ص۱۰۵)

اسپرم از مرد گرفته و با اوول یک زن بیگانه، که شوهردار است، ترکیب گردد و جنینى که از این راه‌ شکل گرفته، در رحم همسر آن مرد [» مرد صاحب اسپرم] کاشته شود، یا همین صورت برقرار باشد، با این تفاوت که آن زن بیگانه بى‌شوهر و زنى که جنین را در رحم او جاى‌داده‌اند، نازا باشد. یا اوول گرفته شده از زنى داراى‌شوهر نازا، با اسپرم گرفته شده از مردى بیگانه ترکیب شود و سپس جنین به دست آمده، در رحم همان زن، کاشته شود.

این موارد مذکور در بالا، حکم دو گونه یاد شده را دارند؛ یعنى این که کار جایز است، فرزند پاک است، فرزند به زن ومردى که اوول و اسپرم از آن ها بوده است، و در صورت معین‌نبودن مرد، تنها به زنى که اوول از او بوده است، نسبت داده مى‌شود و احکام شرعى نسب به آن اندازه از نسب که معلوم‌است مترتب مى‌گردد.( همان،ص۱۰۶)

اسپرم و اوول گرفته شده از زن و مردى معین و بیگانه با هم، با یکدیگر ترکیب و سپس در رحم زنى دیگر، شوهردار یا بى‌شوهر، کاشته شود. این دو گونه نیز، حکم گونه‌هاى پیشین را دارد، یعنى کاری جایز است و فرزند به صاحب اوول و اسپرم، یا به زنى که جنین را در رحم او کاشته‌اند و مردى که اسپرم از‌ اوست، نسبت داده مى‌شود. شکّى نیست که چنین کارى جایز است چون در زمرۀ عناوین محرّمه نیست و هیچ یک از ادلّۀ مانعه پیشین شامل این مورد نمى‌شوند؛( حرم پناهی، ۱۴۲۲،ص۱۴۹)

در این میان، گونه‌هاى دیگرى هم وجود دارد، همانند آن که صاحب اوول و اسپرمى که جنین از آنان ترکیب یافته‌است، نامعین و ناشناخته باشند و این دو از ‌بانک‌های ویژه‌گرفته شده و پس از ترکیب در رحمى کاشته شود.

در این فرض، پس از گذشتن از جایز بودن فرایند گرفتن اوول واسپرم و نیز فرایند ترکیب آن ها با همدیگر در لوله آزمایش، اشکالى در جایز بودن کاشتن آن نیز وجود ندارد. دلیل این حکم، همان صدق نکردن عنوانهاى حرام است که پیش‌تر بررسی شد. در این جا، فرزند از آن زنى است که ‌جنین در رحم او کاشته شده است و اگر وى، داراى شوهر باشد و بگوییم معناى: «الولد للفراش» چیزى‌ جز خود فراش [یا زن و شوهر کنونى او] نیست، فرزند به شوهر آن زن نیز نسبت داده خواهد شد؛ اما اگر بگوییم معناى «الولد للفراش» آن است که فرزند از آن کسى است که آن فراش و بهره بردن ‌از او برایش حلال است (چونان که همین نیز حق است و ازروایات نیز همین بر مى‌آید) نتیجه آن مى‌شود که فرزند، به مردى که اسپرم از اوست تعلق یابد و هیچ وجهى براى نسبت‌ دادن او به زن و همچنین شوهر او نماند، مگر آن که گفته ‌شود، گرچه پدر ناشناخته است، ولى زن به آن دلیل که فرزند را در دوران جنینى پرورانده و تغذیه ‌کرده‌است، از باب ‌الحاق به باب رضاع، مادر اوست. به هر روى، در این فرض، ولادت، ولادتى پاک و فرزند هم پاک است؛ چرا که زنا و ناپاکى در این جا صدق نمى‌کند.(همان،ص۱۵۰)
شرایط مسلمانان شیعه در لبنان(و دیگر مسلمانان شیعه در جهان)در این زمینه بغرنج و پیچیده می‌باشد. ‌به این خاطر که روش شیعیان در امور مستحدث اجتهاد می‌باشد، مقامات مذهبی شیعه برداشت خاص خودشان را در زمینه ی اهدای اسپرم و تخمک دارند. اغلب اختلافات مربوط است ‌به این که

۱٫ آیا کودک نام پدر اهدا گیرنده را به خود می‌گیرد یا نام اهدا کننده ی اسپرم را؟

۲٫ آیا اهدا در همه ی زمینه ها مباح و مجاز می‌باشد حتی اگر اهدای ناشناس باشند؟

۳٫ آیا شوهر زن نابارور، که نیاز به تخمک دارد، می بایست برای جلوگیری از زنا و یا زنای با محارم، نکاح موقت با اهدا کننده ی تخمک منعقد نماید و بعد از انعقاد عقد اهدا صورت گیرد ؟

۴)آیا زن شوهردار شیعه می‌تواند عقد نکاح موقت با اهدا کننده ی اسپرم منعقد نماید تا یک حالت قانونی از چند شوهری پیش آید؟ یا یک زن می‌تواند با دو مرد ازدواج نماید؟.در این نظریه فقط زنان بیوه یا زنان تنهای دیگر می بایست توانایی به اهدا گرفتن اسپرم را داشته باشند،این حکم برای جلوگیری از ایجاد مفهوم زنا یا زنای با محارم می‌باشد.( Marcia.c.Inhorn..،۲۰۰۶،(۲۸۱٫۲۸۲pپس از ارائه ی این ابهامات، زوجین نابارور شیعه، که حمل گامت اهدایی شخص ثالث را بر طبق دستورالعمل های مذهبی خود قانونی و شرعی می دانند، در مواجهه با مستلزمات و مقتضیات گوناگون به سختی برخورد کردند. مخصوصا در اهدای اسپرم که اخیراًً در ایران اتفاق می افتد.اخیراًً، در بین شیعیان لبنان، دست کم بعضی از زوجین شیعه به دریافت تخمک اهدایی، جنین و اسپرم اهدایی، و همچنین اهدای گامت آن ها به زوجین نابارور دیگر اقدام کرده‌اند. ( خامنه ای، ۱۳۸۶استفتائات ،ص۲۸۱،۲۸۲) آیت الله خامنه ای در یک سخنرانی که در ۱۶ آبان ۱۳۷۴ ایراد فرمودند، به بعضی از مبانی این نظریه ی فقهی و اجتهادی توجه داده و می فرمایند:«دلیل روشنی بر حرمت انجام این گونه امور (استفاده از اسپرم و تخمک غیر همسر) نداریم، هزاران نفر از انسان ها شب خوابشان نمی برد، چون بچه ندارند؛ مگر می شود این گونه عمل کرد».( مرادزاده رحمت آبادی،۱۳۸۹،ص۸۳)

این عمل به خصوص در بین اعضای حزب الله، که از دستورالعمل های مذهبی و روحانی آیت الله خامنه ای در ایران پیروی می‌کنند درست است و حقیقت دارد. اما عده ای، از دستورات شیخ محمود حسین پیروی می‌کنند،کسی که در این موضوع به جواز اهدای تخمک فتوا دادند (هر چند که اهدای اسپرم را مجاز نمی دانند.)برای زوجین نابارور شیعه که عقیده ی اهدای تخمک را قبول می‌کنند، معرفی تکنولوژی اهدا به عنوان یک “ناجی ازدواج” توصیف شده است که به جلوگیری از اختلافات روانی زوجین کمک می‌کند. (۴۵۷p Marcia c.Inhorn)

۲-۲-۲٫ دلایل عقلایی

در موارد ضروری، برای رفع عسر، می توان تلقیح مصنوعی با اسپرم بیگانه را مجاز دانست.( گرجی ،۱۳۸۴،۴۸۴)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...