داده ­های مراوده­ ای خام و داده ­های ضمنی در قاعده زیرین هرم دانش جای دارند داده ­های مراوده­ ای در پایگاه های داده ­ها و سایر انبارهای داده ­ها ذخیره شده به طرق مختلفی به کار می­روند داده ­های ضمنی را بجز در ذهن افراد، نمی­ توان در جایی ذخیره کرد. همه بر این باورند که داده ­های این سطح دانش نیستند و حتی اطلاعات هم تلقی نمی­شوند در حقیقت این داده ­ها اصلاً اطلاعات زیادی را ارائه نمی­دهند؛ زیرا فقط بخشی از مراوده و تعامل را تحت پوشش قرار می­ دهند در بهترین حالت این داده ­ها تکه­های کوچک یک معما هستند (عالم تبریز و محمد رحیمی، ۱۳۸۷، ۷۴). داده ­های مراوده­ ای نوعاً یک صورت ساده الفبا شمار- اعداد و کلمات یا به طور ساده رشته­ های متن- به خود می­ گیرند.

درونی شده

دانش سازمانی

کاملاً‌‌‌ انتزاعی

فرزانگی

هوش سازمانی

کاملاً تلخیص و مستند شده

اطلاعات مدیریت

تلخیص و انباشته شده

داده ­های عملیاتی

داده ­های ناچیز و جزء یکپارچه

داده ­های مراوده­ ای داده ­های ضمنی

کاملاً مشروج و ذره­ای

نمودار ۲-۱ هرم دانش (عالم تبریز و محمد رحیمی، ۱۳۸۷، ۷۴)

مرتبه بعدی داده ­های عملیاتی است داده ­های عملیاتی منعکس کننده تعاملات و مبادلات کامل و واحد منسجمی هستند که تحت عنوان جزء ناچیز[۳] بدانها اشاره می­ شود این جزء نیز در پایگاه های داده ­ها ذخیره و مدیریت می­ شود داده ­ها حداقل متن را دارند و به تنهایی مفهوم موضوع بزرگتری را افاده نمی­کنند هر عنصر فقط جزء کوچکی از داده تلقی می­ شود و نحوه ارتباط آن با سایر داده ­ها در این مرحله مشخص نیست داده ­ها در این مرحله فقط تکه کوچکی از معما می­باشند و نمی­ توان آن ها را به عنوان اطلاعات معنی­دار در نظر گرفت. شکل الفبا شمار آن ها مشابه داده ­های مراوده­ ای است اگر چه کلمات قابل شناسایی هم ممکن است جزئی از آن ها باشد.

در سطح اطلاعات مدیریت، تغییرات عمده­ای صورت ‌می‌گیرد. این سطح داده ­های کمی خلاصه شده را در بر ‌می‌گیرد که گروه­بندی، ذخیره , پالایش و سازماندهی شده است تا بتواند زمینه را روشن سازد. این داده ­ها هم دانش را نشان نمی­دهند؛ ولی تا حدی آغاز مدیریت اطلاعات به شمار می­روند اطلاعاتی که مدیر می ­تواند به کار گیرد تا کاری بیش از پردازش مراوده فردی انجام دهد مدیران می ­توانند اطلاعات (داده ­ها در برخی متنها) را بررسی کنند و شروع به اتخاذ تصمیم کرده اقداماتی را ‌بر اساس اطلاعاتی که از این داده ­ها به دست آمده­اند صورت دهند. در واقع ‌می‌توان گفت که کاربرد اطلاعات و دانش، تنها راه تبدیل دانش به نتایج مشهود است (لطیفی، ۱۳۸۳، ۳۸).

مدل عمومی دانش

نیومن در سال ۱۹۹۹ مدل عمومی دانش را ارائه ‌کرده‌است که در این مدل دانش در چهار زمینه سازمان دهی می شود.

    • خلق دانش : رفتار های مربوط به ورود دانش های جدید به سیستم است که دامنه وسیعی نظیر کشف، کسب، فراخوانی و توسعه، همچنین پیوند نزدیک با رفتاریکه نوآوری خوانده می شود، دارد به آن زمینه از دانش بیرونی سازی نیز گفته می شود.

    • حفظ دانش : تمام فعالیت هایی که منجربه بقا و نگهداری دانش بعد از ورود آن به سیستم می شود. فعالیت های حفظ دانش شامل رفتارهای متنوعی مانند اعتبار دهی به دانش، به روز کردن آن و موارد مشابه است هدف از این کارکرد جمع‌ آوری دانش مشابه وتلفیق آن است.

      • انتقال دانش : شامل رفتارهای بسیار گوناگونی نظر ارتباط ، ترجمه ، تفسیر ، پالایش و ارائه دانش است. روش های انتخاب شده برای انتقال دانش بسیار بر روی این زمینه تاثیر دارد انتقال دانش تنها از طریق انسان‌ها انجام نمیشود بلکه نظام ها و عوامل خود کار دیگری نیز هستند که نقش میانجی را بر عهده دارند.

  • کاربرد دانش: استفاده از دانش موجود و شناخته شده برای تصمیم گیری ها ، عمل کرد ها ، و نیل به اهداف است (سید نقوی و یعقوبی ، ۱۳۸۵ ، ۳).

عوامل مؤثر در خلق، حفظ و کاربرد دانش

* رهبری

* خلاقیت

* اعتماد

* یادگیری از اشتباهات کار گروهی

* فناوری اطلاعات

* آموزش

* مدیریت تغییر

عوامل مؤثر در انتقال دانش

* اعتماد

* فرهنگ تسهیم دانش

* ساختار سازمانی مهارت کلامی

* فناوری اطلاعات

* سیستم های پاداش

* آموزش (شریف زاده و بودلایی ، ۱۳۸۷ ، ۲۱۴ – ۲۱۵).

کارکنان دانش محور

در حوزه مدیریت دانش کارکنان و مدیران سهیم در سرمایه ذهنی کارکنان دانشی نامیده می‌شوند. در عمل، تمایز صرفا در درجه است ؛ از این جهت که حتی کارگران ساده هم دانشی به شرکت ارائه می‌نمایند که با آن کار می‌کنند به علاوه ارزش کارکنان به دانشی است که به شرکت ارائه کرده‌اند یا به شکل دیگر، برای مصارف بعد ذخیره کرده‌اند. ‌بنابرین‏ در سازمان‌های دانشی (شرکت­هایی که رویکرد سیستماتیک را برای به دست آوردن این اطلاعات انتخاب ‌می‌کنند) کارکنان و مدیران بدون در نظر گرفتن عنوان شغلی واقعی و وظایفشان به کارکنان دانشی تبدیل می‌شوند (انصاری، ۱۳۸۶، ۷۰ – ۷۱ ).

تنها انسان ها هستند که می‌توانند ارزش افزوده ای را بیافزایند که از تبدیل داده و اطلاعات به دانش ناشی می شود. اگر مدیریت دانش منحصراً به گروهی کوچک یا حتی بزرگ از کارکنان ستادی سپرده شود قطعا موفق و نتیجه بخش نخواهد بود. باید به خاطر داشت که مدیران و کارکنانی که (طراحی و مهندسی، تولید، فروش و ارائه خدمات به مشتریان) برای تامین معاش انجام می‌دهند باید به کارهای متعدد روزانه مربوط به مدیریت دانش نیز بپردازد (شریف زاده و بودلایی، ۱۳۸۷، ۱۰۸).

در هر صورت کارمند دانش مدار یا منبع اطلاعات بوده و یا کانال انتقال اطلاعات است . مسئولین واحد «خدمات پس از فروش» کارکنان دانش سازمان محسوب می‌شوند زیرا آن ها در تماس مستقیم با مشتریان بوده و کلیه اطلاعات مربوط به مشتریان را از طریق تلفن ، پست الکترونیکی ، نامه و یا مشاهده مستقیم رفتار واقعی مشتریان دریافت و پردازش می‌کنند. معمولا مدیران کلیه سطوح سازمان، کارکنان دانش مدار محسوب می‌شوند ، زیرا آنان با به کار گیری راهکار های جدید در پی کسب سود آوری بوده و اقدام به کسب و تحلیل اطلاعات بازارهای مختلف کرده و یا با به کار گیری راهبردهای جدید ، اقدام به عرضه محصول خود به بازار های جدید می‌کنند (قهرمانی و محمد باقری، ۱۳۸۶، ۸۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...