کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



آنکتاد[۷] سرمایه گذاری مستقیم خارجی را عبارت از سرمایه گذاری می‌داند که متضمن مناسبات بلندمدت بوده و منعکس کننده کنترل و نفع مستمر شخصیت حقیقی یا حقوقی مقیم یک کشور در شرکتی خارج از موطن سرمایه گذار باشد. در دائره المعارف پالگریو[۸] سرمایه گذاری مستقیم خارجی به تملک دارایی ها توسط سرمایه گذار در خارج موطن خود تعریف شده است. این نوع سرمایه گذاری از درجه پایداری بالایی برخوردار است و در صورت بروز رکود در کشور میزبان، نه تنها به سهولت از کشور خارج نمی شود، بلکه به خروج کشور از حالت بحران نیز کمک می‌کند.سرمایه گذاری مستقیم خارجی مستلزم ریسک بالایی بوده و درآمد حاصل از آن نیز تضمین شده نیست. همچنین طول دوره سرمایه گذاری مستقیم خارجی طولانی است و این ویژگی ها آن را از سرمایه گذاری غیر مستقیم خارجی متمایز می‌سازد. خرید اوراق قرضه و سهام شرکت ها در معاملات بورس و گواهی سپرده در بانک ها از انواع سرمایه گذاری غیر مستقیم خارجی است. ویژگی این نوع از سرمایه گذاریها پایین بودن درجه ی ریسک، درآمد بالا، کوتاه بودن دوره ی سرمایه گذاری و بالاتر بودن قدرت نقدشوندگی است.

استفاده از سرمایه گذاری مستقیم خارجی در زمینه ارتقای کالاهای دارای مزیت باعث ورود به بازارهای بین‌المللی و رقابت در سطح گسترده تر و بالاتری می‌گردد(سالهیمه و ماشال[۹]، ۲۰۱۱: ۳)

تئوری‌های اقتصاددانان در خصوص سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و عوامل مؤثر بر آن به دو شکل می‌باشد، نخست: بررسی سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی به عنوان بخشی از سرمایه‌گذاری، همچنان‌که تئوری‌های اقتصاد کلاسیک، سرمایه‌گذاری را یکی از عوامل رشد اقتصادی می‌دانند. امّا تئوری‌های جدید اقتصادی افزون بر محفوظ نگهداشتن نقش تاریخی برای سرمایه‌گذاری، دانش، تکنولوژی و شیوه های جدید مدیریتی را نیز که بخشی از آن را از طریق سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی می‌توان به دست آورد، در رشد اقتصادی مؤثر می‌دانند. جریان سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی افزون بر رفع کمبود سرمایه در کشور میزبان، با داشتن دو عامل جدید رشد، اهمیت زیادی در تئوری‌های اخیر دارد (فراوسن و … [۱۰] ، ۲۰۰۴ ، ص۳ ).

بعضی از اقتصاد دانان نیز سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی را به عنوان بخشی از تجارت بین‌الملل مورد کنکاش قرار داده‌اند. در این رویکرد سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی تابع مقررات بین‌المللی است و طبق تئوری OLI که به تئوری تولید بین‌الملل Dunning شناخته می‌شود، جریان سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی تابع موقعیت­های مکانی می‌باشد (فراوسن و… ، ۲۰۰۴ ، ص ۲۰ ).

چنانچه سرمایه‌گذاری به منظور دسترسی به بازار کشور میزبان و تولید برای همان بازار باشد، دارای جهت بازاری و اگر به منظور تولید با هزینه کمتر جهت صدور به بازارهای هدف باشد، دارای جهت صادراتی است. ‌بر اساس مدل جاذبه تعدیل شده Chunlai که خواستگاه آن همان تئوری OLI مزیت‌های مکانیDunninig است، عوامل تعیین‌کننده سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی تابع موقعیتهای مکانی ـ مزیت‌های مبدأ، مقصد و عوامل ارتباطی ـ می‌باشد. شایان ذکر است که در گذشته نظرات و عقاید متفاوتی در خصوص پیامدهای ورود سرمایه مستقیم خارجی به کشور میزبان وجود داشته است و برخی کشورها، به‌دلیل در خطر افتادن استقلال اقتصادی، تعدیلات سیاسی مورد نیاز و تبعات فرهنگی، در جذب این سرمایه با عدم اطمینان و شک مواجه بوده‌اند؛ اما امروزه اکثر کشورهای جهان معتقدند که جذب سرمایه خارجی با رفع کمبود سرمایه، دانش، تکنولوژی و تکنیک‌های جدید مدیریتی را نیز به‌همراه می‌آورد. ‌بنابرین‏ بیشتر کشورهای جهان حتی کشورهای پیشرفته، برای مناسب نمودن بستر ورود سرمایه خارجی سعی در شناسایی عوامل مؤثر بر آن و انطباق آن با وضعیت خود هستند. براین اساس شناسایی عوامل مؤثر بر جریان سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی مهم است و شاید تنها راه برخورداری از مزیت‌های این جریان بین‌المللی سرمایه می‌باشد (فراوسن و …. ۲۰۰۴ ، ص ۱۱ ).

۲-۲-۲- اهمیت فزاینده سرمایه گذاری مستقیم خارجی

سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی به عنوان یک عامل مؤثر بر جهانی شدن از ویژگی‌های اقتصاد مدرن جهانی است. جریان روز افزون سرمایه گذاری مستقیم خارجی که همراه با افزایش سرمایه گذاری سهام پرتفولیو خارجی است، نشان دهنده نقش و سهم بنگاه‌های فراملیتی در اقتصاد هر دو دسته کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه می‌باشد . آزاد سازی رژیم سرمایه گذاری مستقیم خارجی مخصوصا توسط کشور های در حال توسعه و اقتصادهای در حال گذار که در گذشته باعث محدودیت جریان سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی می شد، همراه با سایر گام‌های مهمی که برای جذب بیشتر سرمایه های خارجی توسط کشورهای مختلف اتخاذ شده، جریان سرمایه های خارجی را در سطح جهان در خلال دهه ۱۹۹۰ بیش از دو برابر ‌کرده‌است.

۲-۲-۳- اشکال سرمایه گذاری مستقیم خارجی

سرمایه گذاری مستقیم خارجی معمولاً به دو شکل انجام می شود:

الف- سرمایه گذاری بکر[۱۱] یا سرمایه گذاری در تجهیزات تولیدی جدید.

ب – ادغام‌ها و تملک‌های مرزی[۱۲]

ادغام‌های تملک‌های مرزی در سال‌های اخیر روند افزایشی داشته است. در سال ۲۰۰۴ این نوع سرمایه گذاری نسبت به سال قبل از آن ۲۸% افزایش یافت و به ۳۸۱ میلیارد دلار رسید. اگرچه این نوع سرمایه گذاری اکثراً بین بنگاه‌های موجود در آمریکا و اروپا انجام می‌گیرد، ولی این پدیده در برخی کشورهای در حال توسعه و اقتصادهای در حال گذار مخصوصاً بین بنگاه‌های دولتی که خصوصی می‌شوند نیز اتفاق می افتد. با این حال، آمار نشان می‌دهد که کشورهای در حال توسعه بیشتر تمایل دارند سرمایه گذاری مستقیم خارجی را به شکل سرمایه گذاری بکر جذب کنند. تعداد پروژه های سرمایه گذاری مستقیم خارجی بکر از ۹۳۰۰ مورد در سال ۲۰۰۳ به ۹۸۰۰ مورد در سال ۲۰۰۴ افزایش یافت که کشورهای در حال توسعه و در حال گذار در مقایسه با کشورهای توسعه یافته تعداد بیشتری از این پروژه ها را جذب کردند. با وجود این، سهم کشورهاردر حال توسعه از کل تعداد پروژه های سرمایه گذاری بکر جذب شده متفاوت است و تمرکز آن به سمت برخی کشورهای در حال توسعه مثل چین و هند بوده است[۱۳]. ۱۱ کشور در حال توسعه هر کدام به تنهایی بیش از ۱۰۰ پروژه سرمایه گذاری بکر را در سال ۲۰۰۴ جذب کرده‌اند. چین و هند در سال ۲۰۰۴ از لحاظ جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی از طریق ادغام‌ها و تملک‌های مرزی نیز عملکرد بهتری در مقایسه با سایر کشورهای در حال توسعه داشته اند، به طوری که تقریباً نیمی از کل تعداد این گونه سرمایه گذاری‌ها در کشورهای در حال توسعه ‌به این دو کشور اختصاص داشته است. اقدامات آزاد سازی اخیر در هند و همچنین در چین در پی عضویت این کشورها در سازمان جهانی تجارت همراه با رشد اقتصادی بالای آن ها مهمترین عوامل موفقیت این کشورها در این مسیر بوده است. نکته دیگر اینکه ۶۰% کل پروژه های سرمایه گذاری بکر انجام شده در دنیا در سال ۲۰۰۴ در بخش خدمات بوده است.

۲-۲-۴- انواع سرمایه گذاری مستقیم خارجی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 11:21:00 ق.ظ ]




(جونز و هنری به نقل از بنت و اوبراین،۱۹۹۴)

جونز و هنری (۱۹۹۴) اذعان می‌دارند که سازمان یادگیرنده به مدیریت منابع انسانی، آموزش و کسب دانش و مهارت‌ها توجه دارد. این در حالی است که سازمان یادگیرنده را سازمانی با ظرفیت تعریف نموده‌اند که به طور مستمر ظرفیت خود را برای یادگیری، تطابق و تغییر در جهت فرهنگ خود افزایش می‌دهد.دریو و اسمیت (۱۹۹۵)دریو و اسمیت (۱۹۹۵) سازمان یادگیرنده را سیستم اجتماعی که اعضای آن فرایندهای مشترک آگاهانه را جهت ایجاد، حفظ و همگام سازی مستمر یادگیری فردی و جمعی آموخته‌اند تا عملکرد سیستم سازمانی را به گونه‌ای که برای تمامی ذینفعان مغتنم باشد، بهبود بخشند، تعریف نموده اند. چنین سازمانی، در واقع همان سازمان یادگیرنده است.جفارت و مارسیک (۱۹۹۶)جفارت و مارسیک (۱۹۹۶) معتقدند سازمان یادگیرنده دارای ظرفیت افزوده‌ای برای یادگیری، تطابق و تغییرات است و سازمانی که فرایندهای یادگیری در آن تحلیل، بررسی، توسعه و مدیریت شده باشد و این فرایندها با اهداف نوآوری و بهبود، همسو و هم راستا شده باشند، سازمان یادگیرنده تلقی می شود.واتکینز و مارسیک (۱۹۹۶)واتکینز و مارسیک (۱۹۹۶) هم معتقدند، سازمان یادگیرنده، سازمانی است که در آن یادگیری به طور پیوسته و مداوم، جهت دستیابی به اصلاح و بهبود مستمر، جریان دارد و سازمان، قدرت، ظرفیت و توانایی تحول و دگرگونی خویش را دارا است. همچنین آن ها اذعان می دارند که عامل اصلی افزایش ظرفیت سازمانی، ایجاد و حفظ سازمان یادگیرنده است.آورمیر (۱۹۹۷)به زعم آورمیر (۱۹۹۷) سازمان یادگیرنده، محیط سازمانی خاص است که یادگیری افراد را تسهیل نموده و بدین شکل، کل سازمان را تحت نفوذ خود در می‌آورد و توسعه مستمر رفتارها و کارکردهای نوین را ترغیب می‌کند.پدلر (۱۹۹۸)پدلر (۱۹۹۸) معتقد است ،سازمان یادگیرنده آن است که یادگیری همه اعضای خود را آسان ساخته و به طور مستمر خویشتن را دگرگون و متحول می‌سازد.فینگر و همکاران (۱۹۹۹)آن ها سازمان یادگیرنده را سازمانی می دانند که به توسعه یادگیری در سه سطح فردی ، گروهی و سازمانی می پردازد.یادگیری فردی و گروهی کلید اصلی برای ایجاد یک سازمان یادگیرنده است .مارکوارت (۲۰۰۲)در یک تعریف سیستماتیک ، سازمان یادگیرنده سازمانی است که با قدرت و به صورت جمعی یاد می‌گیرد و دائما خودش را به نحوی تغییر می‌دهد که بتواند با هدف موفقیت مجموعه سازمانی به نحو بهتری اطلاعات را جمع‌ آوری ، مدیریت و استفاده نماید .مارکوارت (۲۰۰۲)در یک تعریف سیستماتیک ، سازمان یادگیرنده سازمانی است که با قدرت و به صورت جمعی یاد می‌گیرد و دائما خودش را به نحوی تغییر می‌دهد که بتواند با هدف موفقیت مجموعه سازمانی به نحو بهتری اطلاعات را جمع‌ آوری ، مدیریت و استفاده نماید .لین (۲۰۰۴)سازمان یایدگیرنده سازمانی است که در درون فرهنگ سازمانی فرایندهای در نظر گرفته شده است که یادگیری در سطح فردی، گروهی و سازمانی تشویق و حمایت می شود.گلسک و مک نیل (۲۰۰۴)سازمان یادگیرنده سازمانی است که فرصت های یادگیری مستمری فراهم می‌کند، از یادگیری برای تحقق اهداف سازمانی استفاده می‌کند. و پذیرای تعارض سازنده به عنوان منبعی برای ابتکار و خلاقیت بوده و با مهارتمندی با محیط اطراف برخورد می‌کنند.تیلور (۲۰۰۸)سازمان یادگیرنده سازمانی است که به صورت هدفمندی ساختارهای و سازوکارهایی را به خدمت می‌گیرد تا یادگیری سازمانی خود را ارتقاء و افزایش دهد.هولم ویست (۲۰۰۹)سازمان یادگیرنده دارای فلسفه ذاتی برای پیش‌بینی، پاسخ و واکنش در مقابل تغییر، پیچیدگی و عدم قطعیت[۴۹] است.پازیوک (۲۰۰۹)به عنوان یک سیستم زنده ، سازمان یادگیرنده با فرایند تحصیل ، اشتراک و بهره برداری از دانشی که توسط افراد جمع شده معرفی می شود که این فرایند به دست یابی سازمان به اهداف استراتژیک آن منجر می شود.لیائو و همکاران (۲۰۱۰)سازمان یادگیرنده سازمانی است که در آن از دانش به نحو احسن استفاده می شود. ظرفیت ها ارتقا می‌یابد، رفتار ها تغییر می‌یابد، و صلاحیت لازم به دست می‌آید.الوانی(۱۳۷۸)الوانی(۱۳۷۸) در تعریف سازمان یادگیرنده بر این باور است که:”سازمان ها، زمانی یادگیرنده و دانش آفرین شمرده می‌شوند که بتوانند استنباطاتی از تاریخ و تجربیات خود به دست آورند و آن ها را به صورت کاربردی راهنمای رفتارهایشان قرار دهند.

۲-۱۰- دیدگاه صاحب‌نظران درباره سازمان یادگیرنده

۲-۱۰-۱- پیتر سنگه

به اقرار عموم صاحب‌نظران، نظریه‌پرداز اصلی سازمان یادگیرنده، سنگه از دانشگاه ماساچوست می‌باشد.سنگه در سال۱۹۹۰مقاله‌ای تحت عنوان “کار جدید رهبران: ساختن سازمان‌های یادگیرنده[۵۰]” منتشر کرد و سپس در همان سال کتاب ” اصل پنجم: هنر و عمل سازمان یادگیرنده” را به رشته تحریر درآورد که نظریه خود را در رابطه با سازمان یادگیرنده در این مقاله و کتاب به طور مبسوط شرح داده است. اخیراً نیز کتابی با عنوان رقص تغییر[۵۱] را به همراه برخی از صاحب‌نظران جامعه یادگیری سازمانی[۵۲] دانشگاه ماساچوست تألیف نموده که در آن به تشریح کاربردی و عملی اصول سازمان یادگیرنده و نحوه مواجهه با چاشهای موجود در سر راه تبدیل به سازمان یادگیرنده پرداخته است. به عقیده پیتر سنگه، ایجاد سازمان یادگیرنده نه تنها مشکل نیست، بلکه کاملاً مورد پذیرش کلیه افرادی است که از حداقل آشنایی با آن برخوردارند اما، مانع اصلی در ایجاد سازمان یادگیرنده، مسئله رهبری است. مردم درک درستی از نوع مشارکتی که برای ساختن چنین سازمانی لازم است، ندارند و این وظیفه رهبران سازمانی است که سازمان یادگیرنده را به صورت واقعی، عملی و فراگیر به کارکنان سازمان معرفی کنند. هر چند تصویر سنتی ما از رهبران به عنوان مردمانی که جهت‌گیری را مشخص می‌کنند و تصمیم‌های کلیدی را می‌گیرند ـ ریشه در ذهنیت فردگرایانه و غیرسیستمی دارد و می توان گفت که به نوعی محدود کننده همگامی کارکنان و مقامات سازمان با نظریه سازمان یادگیرنده می‌باشد. به عقیده سنگه، اساس خلقت انسان‌ها در جامعه و کلا در جهان، یادگیری است. هیچکس، اعمال اساسی مورد نیاز کودکان را به آن ها نمی‌آموزد بلکه، آن ها خود به کمک حس عمیق کنجکاوی(غریزه) و آزمایش‌ که در درون خود دارند، راه رفتن، صحبت کردن و غیره را می آموزند اما متأسفانه، سازمان‌ها در جوامع امروزی غالباً به جای یادگیری، به کنترل کردن تمایل و اشتیاق دارند. این سازمان‌ها افراد را به خاطر کارکردن برای دیگران مورد تشویق قرار می‌دهند و نه به دلیل بهره‌ گیری از کنجکاوی طبیعی و انگیزه فطری یادگیری که در وجود آن ها است. افراد از زمان کودکی و در اولین برخورد با سازمانی به نام مدرسه، می‌آموزند که کار آن ها یافتن پاسخ صحیح و اجتناب از خطاست و این بازی در دوره های متمادی عمر انسان‌ها و به هنگام کار برای سازمان‌های متفاوت به صورت یکسان در جریان است (سنگه، ۱۹۹۹). سنگه برای سازمان یادگیرنده پنج اصل را مطرح می‌کند که در اینجا به تشریح اصول مذکور می پردازیم:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:21:00 ق.ظ ]




بستن پیمان همسری برای انسان، یک کمال وبنابراین یک هدف است آن هم هدفی که مقدمه رسیدن به هدفی دیگریعنی پدرومادرشدن است که این ها نیزهرکدام یک کمال محسوب می‌شوند به همین جهت این ها را هم هدفی برترازدواج به حساب می آوریم منتها مقصود سخن درباره پدرومادرخود ساخته است نه پدرومادری که فقط ازلحاظ فیزیکی پدرومادرند.

همچنین هدف از ازدواج فقط جنبه فیزیکی نیست بلکه شرط اساسی آن خود ساختگی آمادگیهای شرعی و اخلاقی وانسانی است .

پدر و مادرخود ساخته شخصیتهایی هستند دارای ابعاد وسیع؛ آن ها درحال عبادت با خدایند و در اجتماع با مردم و در خانه با همسرکه مرحله همسانی و یگانگی آن ها‌ است وبا فرزند خردسال خود،کودک خردسال

چونکه با کودک سروکارت فتاد پس زبان کودکی باید گشاد.

پدران ومادران خود ساخته که پیش کودکان بچگی می‌کنند با مردم چگونه‌اند؟ با خدا چگونه‌اند با یکدیگر چگونه اند؟حالت آن ها دربرابرخدا؟ اِذا ذُکِرَالله وَجِلَت قُلُوبُهُم (حج : ۲۵) هنگامی که به یاد خدا می افتند دلهایشان ترسان می شود .

در برابر مردم : بَعضُکُم مِن بَعض ( آل عمران : ۱۹۵) شما جدای ازیکدیگرنیستید و همگی اعضای یک پیکرید.

نسبت به یکدیگر: خَیرُکُم خَیرّ لِنسأنِه ، وانا خیرکُم لنسائی پیامبراکرم(ص) می‌فرمایند: بهترین شما کسی است که برای همسر خود ‌بهتر باشد و من بهترین شما نسبت به همسرم هستم.

اگربخواهیم ابعاد وجودی یک شخصیت تکامل یافته را مورد تجزیه وتحلیل قراردهیم ، می بینیم او در بعد فرزند و پدر و مادری و همسری و اجتماعی در حد کمال است و هم این ها در بندگی او در پیشگاه خداوند خلاصه می‌شود. بنده خالص خدا، جزخدا نمی پرستند و در برابر والدین روش احسان و نیکوکاری پیشه می‌کند و در برابر همسر، حسن معاشرت دارد و در برابر فرزند می کوشد که از نظر الگو و نمونه باشد.

قران در آخرسوره فرقان آیاتی دروصف : « عبادالرحمن» دارد که همان انسان‌های کاملند در این آیات « من » خانوادگی واجتماعی این گونه افراد درهدف والای انسان یعنی بندگی خدا تجلی می‌کند . این ها غافل از مسأله خانواده وابعاد آن یعنی همسری وپدرومادری نیستند یکی ‌از خواسته های قلبی آن ها این است :« رَبَّنا هَب لَنا مِن ازواجِنا و ذُریاتِنا قُرَه اعین » (فرقان :۷۴)

بندگان خدا وانسان های کامل چشم ودل به هرجایی ندارند: زنان وشوهرانی که به کمال انسانی وبه بندگی خدا رسیده اند دردل یکدیگرجای دارند وبه آن گونه وحدتی رسیده اند که جزحوادث تلخ طبیعت هیچ عاملی نمی‌تواند آن ها را از یکدیگر جدا کند.

چشمان پاک آن ها جز روی همسر قرار و استقرار پیدا نمی کند ( نور: ۳۱ ،۳۰) قُل لِلمُومنینَ یَخُصنُّوا مِن أبصَارِهِم

در برابر فرزند نیزچنینند، فرزند آرامش بخش دل وجان وقره العین آن ها‌ است. چشم آن ها شب وروز به فرزند دوخته است .

پرواضح است که این ها همه چیزرا با عینک بندگی خداوند رحمان می نگرند زیبایی طبیعت را ، یکدیگر را ، فرزندان را و… ‌بنابرین‏ تنها چهره ظاهری فرزند را نمی بینند چهره جان ‌و چهره انسانیت و چهره بندگی اش در برابرخداوند رحمان را هم می نگرند ( بهشتی ،۱۳۸۳: ۲۳۶-۲۳۴).

هدف کلی خانواده سعادتمند کردن افراد خانواده است نه تنها به معنای مادی بلکه درجنبه معنوی هم غرض ایجاد کانونی است که نمونه کوچکی از جامعه اسلامی مورد نظر باشد واعضای آن دارای تقوا و شرف و انسانیت باشند هدف خانواده در تربیت اسلامی رشد وپرورش همه جانبه اعضای خود، درجنبه های مغزو تن و روان فعلیت دادن سجایای اخلاقی و ملکات فاضله چون میل به وصول به کمال، وصول به خیر، رسیدن به عدالت و انصاف در افراد خود و پرورش شخصیتهایی ارزنده برای جامعه بشری است.

اسلام خانواده ای می‌خواهد که در آن وظیفه شناسی ، حقیقت دوستی ، شجاعت اخلاقی وجود داشته و زمینه برای پرورش وگشایش همه جوانه های استعداد به صورت موزون وهماهنگ فراهم باشد. اسلام می‌خواهد خانواده کانون اخلاق، مرکز آموزش دفاع از خود و جامعه، مقاومت در برابر بدآموزیها و نارواییها و مرکز حفظ شرف انسانی و دفاع از ‌فضیلت‌ها باشد.( قائمی ،۱۳۶۳: ۶۳)

در خانواده های موفق افراد اهداف با ارزشی درنظردارند وبه آن ها دست می‌یابند خانواده برای آن ها مهم است.سعادت حقیقی را دربا هم بودن می‌بینند حس هیجان و اعتماد به نفس وجود دارد.خانواده های موفق دارای برنامه هستند و فعالیت‌های خانوادگی انجام می‌دهند وبرای انجام دادن وظایف مختلف سازماندهی می‌کنند ایجاد کانونی برای رسیدن به زندگی بهتر، دوست داشتن ویادگیری بهتروتازه کردن خانواده با فعالیت‌های تفریحی وسنتها میسر می شود.

پدر و مادر اولین وبهترین الگوهای بچه ها هستند چه بخواهند وچه نخواهند و درحقیقت نمی توانند الگو نباشند غیرممکن است چون مردم آن ها را چه مثبت وچه منفی به عنوان پدرومادر، الگویی برای چگونه زندگی کردن می بینند. نویسنده ناشناسی به زیبایی می‌گوید:

– اگربچه ای با انتقاد بزرگ شود یاد می‌گیرد سرزنش کند.

– اگربا خشونت بزرگ شود می آموزد بجنگد.

– اگربا پذیرش دیگران بزرگ شود می آموزد عشق بورزد.

– اگربا امنیت بزرگ شود می آموزدبه خودش ایمان داشته باشد.

– اگربا ترس بزرگ شود ترسو بارمی آید.

– اگربا شناخت بزرگ شود یاد می‌گیرد هدف داشته باشد.

– اگربا حسرت بزرگ شود یاد می‌گیرد برای خودش متأسف باشد.

– اگربا تأیید دیگران بزرگ شود می آموزد خودش را دوست بدارد.

– اگربا حسادت بزرگ شود احساس گناه می‌کند.

– واگربا دوستی بزرگ شود یاد می‌گیرد که جهان جای خوبی برای زیستن است .

اگر دقیق تربنگریم می‌توانیم ضعف هایمان را درزندگی فرزندانمان ببینیم . نقش الگویی ما به عنوان والدین اساسی ترین مقدس ترین ‌و روحانی ترین مسئولیت ما درقبال فرزندانمان است ما سناریوی زندگی را دست به دست به فرزندانمان می‌دهیم . (لاجوردی،۱۳۸۴: ۳۴۹).

اسلام می‌خواهد خانواده محیط شاداب وامنیت ، رضایت خاطر، آسایش ورفاه بوده واعضای آن در برابر اجتماع به گونه ای اندیشیده که به مسائل روزآگاه وازمخاطرات برحذروبرکنارباشد. هدف خانواده ساختن انسانی کامل وشرافتمندانه است ، انسانی که دارای میل به ارزش‌های عالی علاقمند به حریت، دارای شخصیتی شکفته ، آماده برای زندگی اجتماعی، موجد تحول وسازندگی باشد انسانی که درعین برخورداری از سلامت تن و روان و حفظ جنبه‌های رشد وداشتن خوروخواب مناسب ازجنبه های خودشناسی وخود سازی برخوردار، دربرابرشرور مقاوم، از قبول بندگیها در شهوات و اسارت نفس بر کنار، از فروماندن در اسارتها و آلودگیها برحذر، دارای روح اجتهاد واستنباط برای کشف حقیقت و از تحجر ‌و تعصب ‌نیاندیشیده دور و برکنار باشد.هدف خانواده باید پرورش افرادی کارآمد از لحاظ اقتصادی، دارای رشد علمی و اجتماعی، آماده برای همکاری ، قائل به احترام به انسانیت، دارای عادات اخلاقی مطلوب وپذیرنده مسئوولیتها و وظیفه شناسی، علاقمند به انجام مسئوولیت ، مؤمن به ارزش فـداکاری درراه احیای حـق وخلق ، دارای گذشت و ایثارو درک صـحـیـح ‌از ارزش صلح باشد.

وبالاخره هدف خانواده باید تقویت جنبه‌های روانی ، ایجاد خصال پسندیده ، ایجاد زمینه برای تکامل موثردرامرتفکر، یادگیری راه ورسم تحقیق باشد. ( قائمی ،۱۳۶۳: ۶۴)

۲-۱-۵- اهمیت خود سازی والدین :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:21:00 ق.ظ ]




ب- گاه اتفاق می افتد که برخلاف مورد اول، شخص مکلف به حضانت از انجام دادن وظیفه خود سرپیچی می کند. ضمانت اجرای حضانت را در این مورد ماده ۱۱۷۲ قانون مدنی پیش‌بینی نموده و می‌گوید «هیچ یک از ابوین حق ندارند در مدتی که حضانت طفل به عده آن ها‌ است از نگاهداری او امتناع کنند. در صورت امتناع یکی از ابوین، حاکم باید به تقاضای دیگری یا به تقاضای قیم یا یکی از اقربا و یا به تقاضای مدعی العموم نگاهداری طفل را به هر یک از ابوین که حضانت به عهده اوست الزام کند و در صورتی که الزام ممکن است یا مؤثر نباشد حضانت را به خرج پدر و هرگاه پدر فوت شده باشد به خرج مادر تأمین کند» در این ماده مختصراً چند مطلب بیان شده:

اولاً، در صورت امتناع شخص مکلف به حضانت ممکن است او را تعقیب نمود. ثانیاًً، چون صاحب حق صغیر است و مستقیماً نمی تواند اقامه دعوی کند حق ادامه دعوی را به پدر یا مادری که حضانت با او نیست و قیم و خویشان طفل و مدعی العموم واگذار کرده‌اند. ثالثاً، قاضی، شخص مکلف به حضانت را الزام می‌کند ولی در صورتی که الزام ممکن یا مؤثر نباشد خرج حضانت به عهده شخصی که محکوم شده است واگذار نمی شود بلکه در این حال قاضی حضانت را به خرج پدر و در صورت فوت پدر به خرج مادر تأمین می‌کند. فرض کنیم طفل دختری پنج ساله یا پسری ۱۸ ماهه است. می‌دانیم که در این سه مادر مکلّف به حضانت می‌باشد. مادر از حضانت امتناع می‌کند قاضی او را به حضانت الزام می کند، الزام مؤثر نمی شود، در این حال قانون خرج را بر عهده پدر گذاشته است و فقط در صورت فوت پدر حضانت به خرج مادر تأمین خواهد شد.[۳۹]

شخصی که مکلف به نگاهداری طفل است به واسطه عدم لیاقت یا فساد شایسته حضانت نیست. ماده ۱۱۷۳ قانون مدنی در این خصوص می‌گوید «هرگاه در اثر عدم مواظبت یاانحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت اوست صحت جسمانی و یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد محکمه می‌تواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای مدعی العموم هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند اتخاذ کند».[۴۰]

گفتار سوم-ولایت قهری

در موضوع ولایت قهری ابتدا تعریف و بعد ضمانت اجرای آن را بیان می‌کنیم.

– بند اول- تعریف ولایت قهری

ولایت قهری حق و تکلیفی است که قانون گذار برای اداره امور صغیر و مجنون و سفیهی که جنون و سفه آن ها متصل به صغر باشد به پدر و جد پدری واگذار می‌کند. این تعریف ارکان سه گانه ولایت قهری را که ولی و مولّی علیه و موضوع ولایت است در بردارد.[۴۱]

الف- ولی: به موجب ماده ۱۱۸۱ قانون مدنی «هر یک از پدر و جد پدری نسبت به اولاد خود ولایت دارند» ‌بنابرین‏ بین اولیای قهری طفل تساوی است نه ترتب. یعنی پدر و جد پدری راجع به حق ولایت در عرض هم هستند ولی همین که یکی از آن ها مبادرت به امری نمود مثلاً خانه مولی علیه را اجاره داده حق دیگری در خصوص آن معامله از میان می رود و معامله صحیح است.[۴۲] ‌به این ترتیب واضح است که چون پدر یا جد پدری محجور یا به علتی ممنوع از تصرف در اموال مولّی علیه گردد مثلاً دیوانه یا از حقوق اجتماعی محروم شود ولایت قانونی او ساقط می‌گردد.[۴۳] ممکن است همین اتفاقات برای ولی منحصر هم پیش آید که در این صورت موضوع ولایت اصلاً از میان می رود و مدعی العموم مکلف است مطابق مقررات راجع به تعیین قیم، قیمی برای مولّی علیه معین کند .[۴۴]

ب، مولی علیه: مولی علیه صغیر یا مجنون یا غیر رشیدی است که عدم رشد یا جنون او متصل به صغر باشد.[۴۵] ‌بنابرین‏ صغیر مطلقاً و مجنون و سفیه در صورتی که جنون و سفه آن ها قبل از تمام شدن صغر وجود داشته و بعد از کبر هم ادامه پیدا کرده باشد تحت ولایت پدر و جد پدری هستند. پس صغیر چون کبیر شود موضوع ولایت از میان می رود و اگر بعد از آن سفیه یا مجنون گردد برای او قیم معین می شود.[۴۶]

ج- موضوع ولایت: به موجب ماده ۱۱۸۳ قانون مدنی «در کلیه امور مربوط به اموال و حقوق مالی مولّی علیه، ولی نماینده قانونی او می‌باشد» موضوع ولایت فقط اموال و حقوق مالی مولی علیه نیست بعضی از امور غیرمالی از قبیل نگاهداری و مواظبت شخص مولی علیه نیز بر عهده ولی است ولی مسامحتاً به آن تعرض نشده.[۴۷] اموری که به عهده ولی واگذار شده اصولاً همان اموری است که در اختیار قیم است جز این که «هر یک از پدر و جد پدری بعد از وفات دیگری می‌تواند برای اولاد خود که تحت ولایت او می‌باشد وصی معین کند تا بعد از فوت خود در نگاهداری و تربیت آن ها مواظبت کرده و اموال آن ها را اداره نماید».[۴۸] ‌بنابرین‏ فقط ولی منحصر حق دارد برای مولی علیه خود وصی معین کند و الّا یعنی اگر پدر و جد پدری هر دو در حیات هستند تعیین وصی میسر نیست. ممکن است تصور شود که پدر یا جد پدری با وجود دیگری برای بعد از وفات خود نمی تواند وصی معین کند ولی برای بعد از فوت خود و ولی دیگر، می‌تواند چنین کند.[۴۹] برای رفع این توهم ماده ۱۱۸۹ قانون مدنی می‌گوید «هیچ یک از پدر و جد پدری نمی تواند با حیات دیگری برای مولّی علیه خود وصی معین کند» علاوه بر حق تعیین وصی، ولی می‌تواند به وصی اختیار تعیین وصی بعد از فوت خود او را هم بدهد[۵۰]ولی هر کس را بخواهد وصی قرار می‌دهد جز این که «ولی مسلم نمی تواند برای مولی علیه خود وصی غیرمسلم معین کند» .[۵۱] زیرا «لن یجعل الله للکافرین علی المسلمین سبیلا» پدر و جد پدری و وصی منصوب از طرف آن ها را ولی خاص گویند.[۵۲]

بند دوم- ضمانت اجرای ولایت

ممکن است ولی منحصر به علتی نتواند به اداره امور مولی علیه رسیدگی کند و یا آن که لیاقت این کار را نداشته باشد و یا امین نباشد و همچنین وصی منصوب از طرف او هم ممکن است به تکلیف خود عمل ننماید.[۵۳] قانون موارد مذبور را پیش‌بینی نموده و تکلیف مولّی علیه را معین ‌کرده‌است:

۱- نصب امین.

«هرگاه ولی قهری منحصر به واسطه غیبت یا حبس یا به هر علتی نتواند به امور مولی علیه رسیدگی کند و کسی را هم از طرف خود معین نکرده باشد حاکم یک نفر امین به پیشنهاد مدعی العموم برای تصدی و اداره اموال مولی علیه و سایر امور راجعه به او موقتاً معین خواهد کرد» .[۵۴] این ماده با ماده ۱۱۸۵ که حجر ولی را پیش‌بینی نموده چنان که ملاحظه می شود تفاوت دارد زیرا حجر ولی از اسباب نصب قیم است.[۵۵]

۲- ضم امین. به موجب ماده ۱۱۸۴ همان قانون «هرگاه ولی قهری طفل لیاقت اداره کردن اموال مولی علیه را نداشته باشد و یا ‌در مورد اموال او مرتکب حیف و میل گردد به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای مدعی العموم بعد از ثبوت عدم لیاقت یا خیانت او در اموال مولی علیه به طرفیت مدعی العموم در محکمه، حاکم یک نفر امین به ولی منضم می‌کند همین حکم در موردی نیز جاری است که ولی طفل به واسطه کبر سن یا مرض یا امثال آن قادر به اداره کردن اموال مولی علیه نباشد» ‌بنابرین‏ موارد ضم امین عبارت است از عدم لیاقت ولی یا خیانت و ناتوانی او به هر علتی که باشد مثلاً پیری یا مرض و امثال آن. عدم لیاقت طوری تعمیم دارد که شامل ناتوانی و حتی خیانت ولی هم می شود ولی قانون گذار تفصیل را ترجیح داده است.[۵۶]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:21:00 ق.ظ ]




امروزه با تحولات سیاسی و حقوقی صورت گرفته در مجامع بین‌المللی و به خصوص با گسترش مفهوم «صلح و امنیت بین‌المللی» توسط شورای امنیت، مداخلات بشردوستانه به کرات روی داده و اصل «عدم مداخله در امور داخلی دولت ها» تا حد زیادی نسبت به معنای آن در سده های گذشته تغییر محتوا یافته است. در ادامه رویه سازمان ملل در این زمینه بیشتر مورد بررسی قرار می‌گیرد.

بند دوم- رابطه حاکمیت و مداخله بشر دوستانه در رویه سازمان ملل

به هنگام تدوین منشور ملل متحد، بر اصول «تساوی حاکمیت ها»، «منع توسل به زور» و «منع مداخله» تأکید شد. بند اول ماده ۲، تصریح می‌کند «سازمان ملل بر پایه اصل تساوی حاکمیت کلیه اعضای آن استوار است.» مطابق بند چهارم ماده ۲ منشور ملل متحد، دولت ها ملزم هستند در روابط بین‌المللی خود از توسل به تهدید یا کاربرد زور خودداری نمایند. طبق بند هفت ماده ۲ منشور«هیچ یک از مقررات مندرج در منشور، ملل متحد را مجاز نمی دارد در اموری که ذاتاً جزو صلاحیت داخلی هر کشوری است، دخالت نماید و اعضا را نیز ملزم نمی کند چنین موضوعاتی را تابع مقررات این منشور قرار دهند. لیکن این اصل به اعمال اقدامات قهری پیش‌بینی شده در فصل هفتم لطمه وارد نخواهد آورد.»

این ممنوعیت بر اساس ماده ۵۱ منشور، لطمه ای به حق طبیعی دفاع مشروع وارد نمی سازد. ماده ۴۲ منشور نیز استثنای دیگری نسبت ‌به این قاعده در نظر می‌گیرد. طبق این ماده، شورای امنیت می‌تواند علیه دولت هایی که به نقض یا تهدید صلح یا تجاوز می پردازند، اعمال زور نماید. رویه سازمان ملل نشان می‌دهد که حاکمیت هر دولت در امور داخلی خود تا آن جا که با حقوق سایر دولت ها برخورد می‌کند و یا یکی از حقوق اساسی انسان را مورد تهدید قرار می‌دهد، محدودیت می پذیرد.[۴۳] اقداماتی که در جهت حفظ حقوق بشر انجام گرفته است، به خوبی نشان می‌دهد که می توان روزنه هایی در اصل عدم مداخله بدین منظور گشود، بی آن که با بند هفت ماده ۲ تعارضی به وجود آید. به دنبال پایان یافتن جنگ سرد و فعال شدن سازمان ملل در برخورد با مسائل مربوط به صلح و امنیت بین‌المللی، این سازمان در بعضی موارد به تخطی از حدود اختیارات و نادیده انگاشتن حاکمیت دولت ها و مداخله در امور داخلی آن ها متهم شده و به خاطر عدم رعایت منشور مورد انتقاد واقع شده است.

«خاویر پرز دکوئیار»، دبیر کل اسبق سازمان ملل متحد در نطقی که در بهار سال ۱۹۹۱ ایراد کرد ‌در مورد مداخله گفت: «باید با موضوع به نحوی محتاطانه و متهورانه برخورد کرد. محتاطانه از این لحاظ که اصل حاکمیت را نمی توان به چالشی بنیادی طلبید. متهورانه ‌به این دلیل که احتمالا ما به مرحله ای از تکامل اخلاقی و احساسی در تمدن غرب رسیده ایم که در آن تجاوز گسترده و تعدی نسبت به حقوق انسانی دیگر قابل تحمل نیست.» [۴۴]و سپس نتیجه می‌گیرد «اصل عدم مداخله در امور داخلی دولت ها نمی تواند به عنوان مانعی باشد که در پشت آن دولت ها مبادرت به نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر نمایند.» [۴۵] در سال ۱۹۹۲«پطروس غالی»، دبیر کل وقت سازمان ملل در نامه ای به شورای امنیت که به عنوان «دستورکاری برای دیپلماسی صلح پیشگیرانه» معروف شد، می نویسد: «احترام به حاکمیت … برای هر گونه پیشرفت مشترک بین‌المللی امری حیاتی است. ولی زمان حاکمیت مطلق و انحصاری سپری شده است و تئوری آن هیچ گاه با واقعیت منطبق نبوده است.» وی در این نامه، تنها راه جلوگیری از مداخله دیگر کشورها در امور داخلی یک کشور را اجرای هر چه دقیق تر و کامل تر تعهداتی دانست که دولت مورد نظر نه تنها در قبال شهروندان خود بلکه در مقابل دیگر دولت ها دارد.[۴۶]

۱- اقدامات مجمع عمومی: مجمع عمومی سازمان ملل طی تعدادی از قطعنامه ها و اعلامیه هایی که به تصویب رسانیده به موضوع اصل عدم مداخله پرداخته است. اعلامیه سازمان ملل در زمینه عدم مداخله که در قالب قطعنامه شماره ۳۱/۲۱ مجمع عمومی در ۱۹۶۵ به تصویب رسید بر حق کشورها در زمینه انتخاب و اداره امور خود بدون هر گونه دخالت خارجی تأکید ورزید. این اعلامیه صریحاً مداخلاتی را که حاکمیت و استقلال سیاسی کشورها را تهدید می‌کند ممنوع اعلام نمود.

شش سال بعد، مجمع عمومی با تصویب «اعلامیه اصول حقوق بین الملل در زمینه روابط دوستانه و همکاری میان کشورها بر طبق منشور ملل متحد» در قالب قطعنامه شماره ۲۵/۲۶ در سال ۱۹۷۰، تمامی اشکال دخالت در شخصیت حقوقی یک کشور با عناصر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن را منع نمود و در این میان فهرستی از انواع تدابیر و اقداماتی که با هدف سوء استفاده از چنین مداخلاتی صورت می‌گیرد ارائه کرد. در این اعلامیه آمده است: «هیچ دولت یا گروهی از دولت ها حق مداخله مستقیم یا غیرمستقیم بنا به هر دلیلی در امور داخلی یا خارجی هیچ دولت دیگری را ندارد. در نتیجه، مداخله مسلحانه و تمامی دیگر اشکال دخالت یا تلاش برای تهدید شخصیت دولت یا عناصر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن ناقض حقوق بین الملل است.».[۴۷] در سال ۱۹۸۱، مجمع عمومی با تصویب قطعنامه شماره ۱۰۳/۳۶ در زمینه اجرای اعلامیه «غیرقابل پذیرش بودن مداخله در امور داخلی کشورها» گام دیگری در جهت تقویت اصل عدم مداخله برداشت. در این اعلامیه، مجمع به طور جدی اعلام کرد اصل عدم مداخله در امور داخلی و خارجی کشورها دربرگیرنده حقوق و وظایف ذیل می‌باشد:

– خودداری از هر گونه اقدام زورمندانه و قهرآمیزی که ملل تحت سلطه استعمار یا اشغال بیگانگان را از اعمال حق تعیین سرنوشت، آزادی و استقلال خود محروم سازد؛

– خودداری از سوء استفاده و مخدوش نمودن موضوعات حقوق بشری به عنوان ابزار دخالت در امور داخلی کشورها و اعمال فشار بر کشورهای دیگر یا ایجاد جو بی نظمی و عدم اعتماد میان کشورها یا گروهی از کشورها؛

– حمایت و پشتیبانی کامل از حق تعیین سرنوشت، آزادی و استقلال ملت های تحت سلطه استعمار، اشغال خارجی یا رژیم های نژادپرست و همچنین حق این ملت ها در زمینه دست یازیدن به مبارزه سیاسی و مسلحانه برای نیل ‌به این اهداف بر اساس منشور؛

– رعایت، گسترش و دفاع از تمامی حقوق بشر و آزادی های اساسی در محدوده قلمروی ملی خود و اقدام در زمینه امحای موارد جدی و گسترده نقض حقوق بشر ملت ها و مردمان، به ویژه در جهت از میان برداشتن آپارتاید و تمامی اشکال نژادپرستی و تبعیض نژادی.[۴۸]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:20:00 ق.ظ ]