آنچه که حائز اهمیت است این است که طیف وسیعی از منابع ایجاد کننده سرمایه اجتماعی را بشناسیم و امکانات و محدودیتهای هر یک را تشخیص دهیم. بنابرین انتخاب منبع ایجاد کننده سرمایه اجتماعی دارای اهمیت است، به طور قطع ابزارهای نهادی نمیتوانند کاملاَ جایگزین عوامل خودجوش یا بیرونی گردند و این عوامل نیز نمیتواند جایگزین ابزارهای نهادی شوند (بوردیو, ۱۳۸۰) .
در مجموع میتوان گفت در حالی که فرایند شکلگیری و انباشت سرمایه، طولانی است و بنحوی تدریجی و نا آشکار رخ میدهد. دوره های به کارگیری و فعالسازی آن کوتاه، شتابان و تا حدی آشکار است، لذا به مدیریتی قوی، کارآمد و فوق العاده نیاز دارد، در غیر اینصورت سالها سرمایه یک ملت به تباهی و هرز و هدر خواهد رفت. ممیزه و شاخص تشخیص جوامع پویا وسالم همین است که یا در کار انباشت سرمایه اجتماعی خویشند و یا سرگرم به کار اندازی آن در مقابل در جوامع ناسالم یا جوامع نیمه سالم، در آن یا هیچ تولیدی صورت نمیگیرد و یا ذخیره های اجتماعی مردم در مسیرهای انحرافی هدر میرود (بوردیو, ۱۳۸۰).
ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی
نهاپایت و گوشال (۱۹۹۸)، سرمایه اجتماعی را به سه بعد ساختاری، شناختی و ارتباطی تقسیم میکنند (محققی, ۱۳۸۵).
الف. سرمایه اجتماعی ساختاری:
سرمایه ساختاری شامل همه ذخایر غیر انسانی دانش در سازمان میشود که دربرگیرنده پایگاههای داده، نمودارهای سازمانی، دستورالعملهای اجرایی فرآیندها، استراتژی ها، برنامه های اجرایی و به طور کلی هر آن چه که ارزش آن برای سازمان بالاتر از ارزش مادیاش باشد، است. به عبارت روشن تر سرمایه ساختاری عبارت است از هر آن چه که در شرکت باقی میماند پس از آنکه کارکنان به هنگام شب به خانه میروند (تاجبخش, ۱۳۸۳).
عنصر ساختاری سرمایه اجتماعی اشاره به الگوی کلی تماسهای بین افراد دارد یعنی شما به چه کسانی و چگونه دسترسی دارید. مهمترین جنبههای این عنصر عبارتند از روابط شبکهای بین افراد، پیکربندی شبکهای و سازمان مناسب (قدم زن جلالی, ۱۳۹۰).
روابط شبکهای: پیشنهاد اصلی تئوری سرمایه اجتماعی این است که روابط شبکهای امکان دسترسی به منابع مثل دانش را فراهم میسازند (قدم زن جلالی, ۱۳۹۰).
پیکربندی روابط شبکهای: پیکربندی کلی روابط شبکهای یک جنبه مهم سرمایه اجتماعی را شکل میدهد که میتواند بر توسعه سرمایه فکری تأثیر بگذارد (قدم زن جلالی, ۱۳۹۰).
سازمان مناسب: سرمایه اجتماعی ایجاد شده، ازجمله روابط و پیوندها، هنجارها و اعتماد در یک محیط خاص، اغلب میتواند از یک محیط اجتماعی به محیط اجتماعی دیگری انتقال داده شود، و بدین ترتیب بر الگوهای تبادل اجتماعی تأثیرگذارد. سازمانهای اجتماعی مناسب میتوانند یک شبکه بالقوه دسترسی به افراد و منابعشان از جمله اطلاعات و دانش را فراهم کنند و از طریق ابعاد شناختی و رابطهای سرمایه اجتماعی ممکن است انگیزش و قابلیت را برای تبادل تضمین کنند. لیکن، این سازمانها همچنین ممکن است مانع این تبادل شوند (قدم زن جلالی, ۱۳۹۰).
سرمایه اجتماعی ساختاری، روابط اجتماعی را از منظر شبکه اجتماعی بررسی کرده و به الگوها، ترکیببندی و اهداف روابط اجتماعی تأکید دارد. بنابرین ایده کانونی در سرمایه اجتماعی ساختاری، وجود پیوندهای شبکهای در بین افراد، نوع ترکیببندی این پیوندها و همچنین ظرفیت بالقوه این شبکه ها برای تولید منابع اطلاعاتی است (کلمن, ۱۳۷۷).
ب. سرمایه اجتماعی ارتباطی
عنصر رابطهای سرمایه اجتماعی توصیف کننده نوعی روابط شخصی است که افراد با یکدیگر به خاطر سابقه تعاملاتشان برقرار میکنند. مهمترین جنبههای این بعد از سرمایه اجتماعی عبارتند از اعتماد، هنجارها، الزامات و انتظارات و هویت (پیران و همکاران، ۱۳۹۱).
اعتماد: تحقیقات نشان میدهد در جایی که روابط مبتنی بر اعتماد درسطح بالایی وجود دارند، افراد تمایل زیادی برای تبادل اجتماعی و تعامل همکارانه دارند. همچنین میسزتال[۸] اظهار میدارد اعتماد، تامین کننده ارتباطات و گفتمان است (Miztal, 1996). بویسات [۹]نیز بر اهمیت اعتماد بین افراد برای ایجاد دانش در شرایط ابهام و عدم اطمینان زیاد تأکید دارد (Boisot, 1995).
هنجارها: هنجارهای همکاری میتوانند پایهای قوی برای ایجاد سرمایه فکری به وجود آورند. برای مثال، استورباک[۱۰] اهمیت هنجارهای اجتماعی صداقت وکار تیمی را به عنوان ویژگیهای کلیدی شرکتهای دانش محور یادآور میشود. هنجارهای تعاملی که اهمیت آن ها در ایجاد سرمایه فکری نشان داده شدهاند عبارتند از: تمایل به ارزشگذاری و پاسخ به تنوع، روحیه انتقادی و تحمل شکست (پیران و همکاران، ۱۳۹۱).
الزامات و انتظارات: الزامات نشاندهنده یک تعهد یا وظیفه برای انجام فعالیتی در آینده است. کلمن الزامات را از هنجارهای عمومی شده متمایز میسازد و آن را به عنوان انتظارات ایجاد شده در درون روابط شخصی خاص در نظر میگیرد. ناهاپیت و گوشال در زمینه ایجاد سرمایه فکری اظهار میدارند که الزامات وانتظارات احتمالاً بر دسترسی و انگیزش افراد و گروهها برای تبادل و ترکیب دانش میگذارند (پیران و همکاران، ۱۳۹۱).
هویت: هویت فرایندی است که درآن افراد احساس میکنند با فرد یا گروهی از افراد دیگر، عضو یک گروه واحد هستند. کرامر و همکارانش[۱۱] دریافتهاند که احساس همانندی کردن با یک گروه یا جمع، نگرانی درباره فرایندها و نتایج جمعی را افزایش میدهد و بدین ترتیب احتمال فرصت تبادل اطلاعات افزایش مییابد (Kramer, Brewer, & Hanna, 1996). لویسکی و بیونک[۱۲] در تحقیقشان نشان میدهند که هویت گروهی چشمگیر نه تنها ممکن است فرصتهای تبادل اطلاعات را افزایش دهد، بلکه همچنین ممکن است فراوانی واقعی همکاری را بین اعضاء افزایش دهند. در مقابل، جایی که گروهها دارای هویت های متمایز و مغایر هم هستند، ممکن است موانع عمدهای را در برابر تسهیم اطلاعات، یادگیری و ایجاد دانش به وجود آورند (Lewicki & Bunk, 1996).
ج. سرمایه اجتماعی شناختی
عنصر شناختی سرمایه اجتماعی اشاره به منابعی دارد که فراهم کننده مظاهر، تعبیرها و تفسیرها وسیستمهای معانی مشترک در میان گروهها است. مهمترین جنبههای این بعد عبارتند از زبان و کدهای مشترک وحکایات مشترک (الوانی و سید نقوی, ۱۳۸۱).
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 10:18:00 ق.ظ ]
|