کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to ilam


جستجو


 



دو مورد اول بیان کننده انگیزه مدیران، جهت افزایش سود دوره جاری با بهره گرفتن از انتقال سود دورهای آتی به دوره جاری می‌باشند، تا امکان بر کنار شدن آن‌ ها را در کوتاه مدت کاهش دهند، این انگیزه زمانی افزایش خواهد یافت که عملکرد دوره جاری ضعیف باشد. مورد سوم مبنی بر مهم‌تر بودن سودهای دوره آتی خواهد بود به عبارت دیگر مدیر خوب گذشته جبران مدیریت ضعیف آتی را نخواهد کرد. مدیران در دوره های عملکرد قوی، کمتر نگران بر کناری خواهند بود، اما ترجیحاً آن‌ ها در چنین دوره هایی تر غیب می‌شوند تا از ذخیره سود برای دوره هایی که عملکرد ضعیف دارند استفاده کنند. این کار به وسیله انتقال سود از دورهای جاری به دوره آتی میسر خواهد بود که انتقال سود موجب افزایش دوره تصدی آن‌ ها خواهد شد.

از سال ۱۹۵۳، هیورت مدعی شده است که انگیزه هموارسازی سود بر این پایه قرار دارد که رابطه با اعتباردهندگان و کارکنان بهبود یابد و از سوی دیگر از طریق اقدام‌های روان‌شناسانه چرخه‌ها و نوسان‌های تجاری کاهش یابد. گوردن بر این باور است که:

    1. شاخصی که مدیریت شرکت در انتخاب از میان روش‌های حسابداری به کار می‌برد این است که روش مذبور، مطلوبیت یا رفاه را به حداکثر برساند.

    1. همین مطلوبیت تابعی از امنیت شغلی، سطح و نرخ رشد حقوق و سطح و نرخ رشد شرکت (از نظر اندازه یا بزرگی) می‌باشد.

  1. رضایت سهام‌داران از عملکرد شرکت باعث می‌شود که مقام و میزان پاداش مدیران بالا رود. یعنی اگر سایر عوامل ثابت باشد، هر قدر سهام‌داران ابراز رضایت یا سعادت بیشتری کنند، امنیت شغلی، درآمد و سایر خواسته های مدیریت نیز بیشتر خواهد شد.

با توجه به انگیزه های فوق یک مدیر:

    1. سود مورد گزارش را هموار می‌سازد

  1. نرخ رشد سود را هموار می‌سازد.

مقصود از هموارسازی نرخ رشد سود به شرح زیر است: اگر نرخ رشد بالا بود، رویه‌هایی به اجرا در می‌آید تا آن را کاهش دهد و عکس قضیه هم صادق است.

«بیدلمن» دو دلیل ارائه می‌کند که مدیریت بر آن اساس می‌کوشد سودهای خالص مورد گزارش را هموار سازد. نخستین دلیل بر این فرض استوار است که یک جریان ثابت سود می‌تواند انتظارات ذهنی سرمایه گذار را نسبت به نتایج احتمالی سود و سهام آتی تحت تأثیر قرار دهد در نتیجه بر ارزش سهام شرکت اثری مطلوب می‌گذارد، زیرا میزان ریسک کل شرکت را کاهش می‌دهد.

بیدلمن دومین انگیزه را برای هموارسازی، توانایی مقابله با ماهیت ادواری بودن سود و کاهش احتمالی همبستگی بازده مورد انتظار شرکت با بازده مجموعه بازار می‌داند و می‌گوید: «تا آنجا که عادی شدن موفقیت آمیز است و تا میزانی که سرمایه گذاران کاهش کوواریانس بازده سهم و بازده بازار را تشخیص داده و در فرایند ارزشیابیشان دخالت می‌دهند، هموارسازی روی ارزش سهام، اثرات سودمندی خواهد داشت» (آقایی و کوچکی، ۱۳۷۴، ۲۴).

در واقع هموارسازی سود، ناشی از احساس ‌به این نیاز است که مدیریت می‌خواهد پدیده عدم اطمینان محیط را خنثی نماید و نوسان‌های عملکرد سازمان را که ناشی از چرخه میان دوره ای که مبتنی بر رونق و کساد است، کاهش دهد.

دلایل بیدلمن در تحقیقی که میچلسون و همکارانش در سال ۱۹۹۹ انجام دادند تأیید شد. تحقیق آن‌ ها نشان می‌دهد که هموارسازی سود بر بازده سهام شرکت‌ها تأثیر گذاشته و بازار به سودهای هموار پاسخ مثبت نشان می‌دهد (میچلسون و همکاران[۴]، ۱۹۹۹، ۶۴).

اما تحقیقی که به بررسی تأثیر هموارسازی سود بر بازده سهام شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است، نتیجه دیگری داده است. نتایج تحقیق مشخص ‌کرده‌است که در مجموع ۵/۳۰ درصد شرکت‌هایی که متغیر هموارسازی در آن‌ ها برای دوره زمانی ۱۳۷۴-۱۳۷۹ مورد مطالعه قرارگرفته، هموارسازند. بر اساس نتایج تحقیق مذکور در بورس اوراق بهادار تهران، هموارسازی را نمی‌توان ابزاری مؤثر بر بازده سهام شرکت‌ها دانست (قائمی و دیگران، ۱۳۸۲، ۱۴۸).

همان طور که گفته شد هموار سازی سود در غالب تئوری نمایندگی تعریف می‌شود. اولین فرض تئوری نمایندگی این است که اشخاص بر حسب منافع شخصی خود عمل می‌کنند در حالی که این منافع لزوماًً در تمامی دوره ای با منافع شرکت‌ها همسو و همسان نیست. فرض با اهمیت دیگر تئوری نمایندگی، قرار داشتن شرکت در تقاطع ارتباطات قراردادی است که میان مدیریت، سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و دولت وجود دارد.

یکی از فرضیه های تئوری نمایندگی حاکی از این است که مدیریت سعی در حداکثر نمودن منافع خود دارد که این هدف لزوماًً همسان و همسو با حداکثر کردن ارزش شرکت نیست. در حالی که مدیریت سعی می‌کند حقوق و مزایای خود را به حداکثر ممکن برساند، اما ناگزیر باید این کار را در چارچوب افزایش سود خالص، بازده سرمایه گذاری یا معیارهای مشابه حسابداری انجام دهد و در عین حال افزایش قیمت اوراق بهادار شرکت را نیز مد نظر داشته باشد. اگر چه انگیزه اصلی مدیریت معمولاً بهبود عملکرد است اما ممکن است مدیریت سعی در انتخاب آن دسته از روش‌های حسابداری داشته باشد که سود شرکت را در آینده نزدیک افزایش دهد که خود موجب بالا رفتن حقوق و مزایای مدیران می‌شود. در این قبیل موارد، امکان دارد که تصمیمات مدیران، همسو با علایق و منافع سهام‌داران نباشد (شباهنگ، ۱۳۸۷، ۳۱).

۲-۲-۴ ابعاد هموار سازی سود

به طور کلی، مقصود از ابعاد هموارسازی سود ابزار یا روش‌هایی است که به وسیله آن اعداد و ارقام مربوط به سود یکسان می‌شود. بارنز و همکاران تفاوت بین سه روش هموارسازی را به صورت زیر بیان نموده‌اند:

۱- هموارسازی از طریق وقوع رویداد و (یا) شناخت و ثبت آن:

مدیریت می‌تواند زمان معامله های واقعی را به گونه ای تعیین کند که آن‌ ها بر درآمد مورد گزارش اثر بگذارند و بدین گونه در طول زمان نوسان‌ها را مهار کند. در بیشتر موارد، تعیین زمان طبق برنامه برای وقوع رویدادها (مانند وقوع هزینه تحقیق و توسعه) تابع مقررات حسابداری است که بر فرایند شناخت و ثبت این رویدادها حاکم است.

۲- هموارسازی از طریق تخصیص بر دوره های زمانی: با فرض وقوع رویداد و شناخت و ثبت این رویداد، مدیریت برای تعیین دوره هایی که تحت تأثیر مقادیر کمی این رویدادها قرار می‌گیرند، از اختیارات زیادی برخوردار است و می‌تواند بر آن‌ ها اعمال کنترل نماید.

۳- هموارسازی از طریق طبقه بندی (از این رو، آن را هموارسازی طبقه ای می‌نامند): هنگامی که آمار و ارقام موجود ‌در مورد مدیریت سود و زیان، به غیر از سود خالص (پس از کسر همه هزینه ها از همه درآمدها) موضوع هموارسازی باشد، مدیریت می‌تواند اقلام مربوط به اجزای سود را طبقه بندی نماید و بدین وسیله تغییرات مربوط به دوره زمانی متعلق ‌به این آمار را کاهش دهد (آقایی و کوچکی، ۱۳۷۵، ۶۳).

آرتورلویت، رئیس هیئت مدیره کمیسیون بورس اوراق بهادار بر این باور است که شرکت‌های سهامی عام برای اعمال مدیریت بر سود شرکت از شش روش حسابداری (در مرحله عمل) استفاده کرده‌اند:

    1. ارائه بیش از واقع ارقام ناشی از تغییرها، با هدف پاک کردن تراز نامه.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 11:28:00 ق.ظ ]




به ‌عنوان ملاکی برای ایجاب نخواهد بود.[۹]

بند ب : ایجاب و دعوت به ایجاب

ایجابی که پس از ضمیمه شدن قبول به آن به انعقاد قراردادی می‌ انجامد، باید متضمن تعهدی از طرف گوینده آن باشد. موجب باید تعهد خود را به صورت نهایی اعلام دارد و اختیار قبول یا رد آن را برای مخاطب بگذارد. گوینده ایجاب نباید تنها آغاز کننده مذاکراتی باشد که ممکن است به قراردادی بینجامد یا منجر به آن نشود بلکه او باید آماده متعهد شدن در صورت قبول مخاطب باشد.

در حقوق کامن لانیز برخی انواع معاملات محاکم را دچار آشفتگی ‌کرده‌است مثلاً ‌در مورد معامله حراج، آرای محاکم در خصوص این که تقاضای حراج گذار ایجاب است یا دعوت به ایجاب، مختلف است. به نظر می‌رسد در اغلب موارد ایجاب عمومی، پیشنهاد صاحب کالا، دعوت به معامله و دعوت به ایجاب است، نه اعلام اراده جدی بر انعقاد معامله.[۱۰] از جمله مصداق های دعوت به معامله را می توان حراج، مزایده، آگهی و فهرست کالاهای مورد فروش، عرضه کالا با نصب قیمت روی ویترین، مذاکرات مربوط به فروش زمین و. . . دانست.

برای نمونه پرونده ای از محاکم انگلیس را بیان می‌کنیم. مثال در خصوص مذاکرات فروش زمین است. در پرونده مشهور «هاروی به طرفیت فاسی»۳ خواهان ها از طریق تلگراف از خواندگان استعلام کردند که آیا قطعه زمین خاص را به ما می فروشید؟ در صورت مثبت بودن جواب، پایین ترین قیمت را با تلگراف به ما اعلام کنید. خواندگان در پاسخ، از طریق تلگراف اظهار کردند. پایین ترین قیمت نهصد پوند است خواهان موافقت خود را مبنی بر خرید زمین به همان نهصد پوند اعلام کرده و درخواست کردند که اسناد مالکیت را برای آن ها ارسال کنند، اما طرف مقابل سکوت کرد. کمیته قضایی شورای سلطنتی رأی‌ داد در این مورد قراردادی منعقد نشده و تلگراف دوم ایجاب نبوده است. بلکه تنها بیانی ‌در مورد حداقل قیمت در صورت تمایل به فروش است. ‌بنابرین‏ تلگراف سوم قبول تلقی نمی شود.[۱۱]

‌بر اساس بند یک ماده ۱۴ کنوانسیون بیع بین‌المللی در پیشنهاد انعقاد قرارداد به یک یا چند فرد معین چنانچه به اندازه کافی مشخص و دال بر قصد التزام ایجاب کننده در صورت قبول طرف مقابل باشد ایجاب محسوب است. ‌بنابرین‏ مفهوم بند یک این است که اگر پیشنهاد به یک یا چند فرد معین نباشد ایجاب عام محسوب نمی گردد.چنان که در بند ۲ ماده ۱۴ به صراحت آمده است. در این بند مقرر شده است « در پیشنهاد جزء در موردی که خطاب به یک یا چندین نفر معین است، دعوت برای ایجاب محسوب می‌گردد، مگر در صورتی که پیشنهاد کننده خلاف آن را به وضوح اعلام کند.» ‌بر اساس بند ۲ به طور استثنائی ایجاب عام پذیرفته شده است مستفاد از ذیل بند ۲ این است که اگر در ایجاب عام به صراحت بیان شود که این پیشنهاد به عموم ایجاب محسوب می شود. از نظر کنوانسیون مانعی وجود نخواهد شد.

بند ج : ایجاب و وعده یک‌طرفه بیع

وعده ‌یک طرفی بیع به حالتی گفته می شود که یکی از طرفین قراردادکه معمولا فروشنده است متعهد به مفاد توافق می شود ‌به این صورت که ،فروشنده شرایط معامله وقیمت را تعیین ‌و اراده‌ خود رابرانتقال مبیع اعلام وانتقال آن را موکول به تمایل خریدار می‌کند به گونه ایی که اگر اوپیشنهادرابپذیرد عقدواقع شود.[۱۲]

به عبارت دیگر طرفین با آنکه نیاز به تشکیل بیعی را برای خود احساس می‌کنند، زمینه انشای فعلی آن را ندارند. از این رو به منظور اطمینان یافتن طرفین از انجام معامله پس از رفع موانع یا ایجاد ترغیب و تهیه شرایط به تشکیل قراردادی عادی یا رسمی همت می گمارند که موضوع آن تعهد هر یک از دو طرف در برابر طرف دیگر به تشکیل بیع مال مذبور ( در تعهد طرفین) و یا تعهد یک طرفه ( در تعهد ‌یک طرفی ) است. موضوع قرارداد تشکیل بیع، یک عمل حقوقی یعنی انشای عقد بیع یا در حقیقت تعهد بر انشای آن است.

هر گاه قرارداد مذبور بر حسب اراده طرفین معوض باشد یعنی هر یک از ایشان ‌بر اساس قرارداد در برابر دیگری متعهد به انشاء بیع شده باشند موضوع قرارداد هرچند به ظاهر موضوع واحدی به نظر می‌رسد، اما در حقیقت متعدد است و تعهد هر یک به انشای عقد به عنوان بایع یا خریدار در برابر تعهد دیگری به انشای آن بعنوانی دیگر قراردارد، یعنی یکی از دو طرف تعهد بر فروش مال و طرف دیگر متقابلاً تعهد بر خرید آن می‌کند که در این مورد نتیجه انجام تعهد طرفین، پیدایش ماهیت حقوقی واحد، یعنی عقد بیع است. اما اگر این قرارداد در اراده دو طرف غیر معوض باشد، یعنی یکی از دو طرف در برابر دیگری قصد انشای بیع کرده و طرف دیگر صرفاً این تعهد را پذیرفته باشد، بدون اینکه متقابلاً او هم به انشای عقد متعهد شده باشد، مورد این قرارداد او در حقیقت واحد است.اگرچه اجرای آن و تأثیر انجام تعهد متعهد در تشکیل عقد مستلزم همکاری اراده طرف دیگر در ایجاد این ماهیت است زیرا تعهدی بر عهده طرف دیگر بر انشای متقابل عقد قرار نگرفته؛بلکه این طرف صرفاً متعهدله درقرارداد تشکیل بیع است. در نتیجه او خواهد توانست از این همکاری اراده در جهت ایجاد عقد خودداری و تعهد مذبور را از ذمه متعهد مانند هر طلب دیگری اسقاط کند.۱

حالت دوم چیزی است که ما از آن به تعهد ‌یک طرفی بیع یاد می‌کنیم. ‌بنابرین‏ تعهدات مقدماتی یا به صورت تعهد ‌یک طرفی و یا تعهد دو طرفی شکل می‌گیرد.

با توجه به مطالب فوق در خصوص مفهوم تعهد ‌یک طرفی بیع و شباهت های زیادی که بین وعده ‌یک طرفی بیع و ایجاب وجود دارد، این توهم ایجاد می شود که وعده ‌یک طرفی بیع در واقع ایجاب معامله است زیرا ایجاب همانند وعده ‌یک طرفی بیع زمینه ای را ایجاب می‌کند که با ضمیمه شدن

_____________________

۱-شهیدی، مهدی، قرارداد تشکیل بیع ، مجله تحقیقات حقوقی ، انتشارات دانشکده شهید بهشتی،ش ۱۰ص۶۳

قبول به آن،عقد بیع را محقق می‌سازد.از طرفی نیز ایجاب، همانند وعده ‌یک طرفی بیع برای گوینده

آن ایجاد التزام می‌کند. در آنجا که برای اعتبار ایجاب ،گوینده اراده نهایی خود را به انتقال اعلام می‌کند در وعده ‌یک طرفی هم پیشنهاد کننده اراده نهایی خود به انتقال را اعلام و وقوع بیع را موکول به رضای خریدار می‌سازد. آیا این شباهت ها کافی است تا ایجاب و وعده ‌یک طرفی بیع را یکی بدانیم؟ با ملاحظه مفهوم این دو نهاد حقوقی و یافتن تفاوت های ماهوی و تفاوت آثار آن دو امتیاز ایجاب از وعده ‌یک طرفی بیع آَشکار می شود.[۱۳]نخست به چند مثال از وعده ‌یک طرفی پرداخته، سپس به بیان تفاوت ها مبادرت خواهیم کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:27:00 ق.ظ ]




در این پژوهش سعی داریم ‌به این نتیجه برسیم که بین افشای مسئولیت اجتماعی شرکت ها و هزینه سرمایه طبق نقش تمایلات ذی نفعان و شفافیت مالی چه رابطه ای وجود دارد؟

۱-۲ اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

مسئولیت اجتماعی، تعهد تصمیم گیران برای اقداماتی است که به طورکلی علاوه بر تامین منافع خودشان، موجبات بهبود رفاه جامعه را نیز فراهم می آورد. در این تعریف، عناصر چندی وجود دارد: اولاً، مسئولیت اجتماعی، یک تعهد است که مؤسسات باید درقبال آن پاسخگو باشند. ثانیاًً، مؤسسات مسئولند که از آلوده کردن محیط زیست، اعمال تبعیض در امور استخدامی، بی توجهی به تامین نیازهای کارکنان خود، تولیدکردن محصولات زیان آور و نظائر آن که به سلامت جامعه لطمه می‌زنند، بپرهیزند. و سرانجام، سازمان‌ها باید با اختصاص منابع مالی، در بهبود رفاه اجتماعی موردقبول اکثریت جامعه بکوشند. این قبیل اقدامات عبارتند از: کمک به فرهنگ کشور و مؤسسات فرهنگی و بهبود کیفیت زندگی». درنهایت، مقصود از مسئولیت اجتماعی این است که، چون سازمان‌ها تاثیر عمده ای بر سیستم اجتماعی دارند، لاجرم چگونگی فعالیت آن ها باید به گونه ای باشد که در اثر آن زیانی به جامعه نرسد، و درصورت رسیدن زیان، سازمان‌های مربوطه ملزم به جبران آن باشند. به عبارت ساده تر، سازمان‌ها باید به عنوان جزئی مرتبط با نظام بزرگتر که در آن قرار دارند، عمل کنند.(فروغی،۱۳۸۷)

لازم به ذکر است که بین اخلاق مدیریت، ‌پاسخ‌گویی‌ اجتماعی و تعهد اجتماعی با مسئولیت اجتماعی تفاوت وجود دارد. در این خصوص «اندرسن» در کتاب خود چنین می نویسد: «هر دو اصطلاح اخلاق مدیریت و مسئولیت اجتماعی در رابطه با رعایت ارزش‌ها و هنجارها و اصول اخلاقی جامعه و تامین ‌هدف‌های‌ سازمان ازسوی مدیران هستند… با این تفاوت که مسئولیت اجتماعی در ارتباط با مسائل کلان سازمان و اخلاق در ارتباط با رفتار فردی مدیران و کارکنان است .(میرسپاسی،۱۳۷۴)

با توجه به اهمیت مسئولیت های اجتماعی حرفه های مختلف بویژه مسئولیت اجتماعی حسابداری و موءلفه های مرتبط با آن انجام تحقیقی که بتواند رابطه این شیوه ها را بررسی نماید . دارای اهمیت ویژه و ضروری است.

۱-۳ اهداف تحقیق

هدف اصلی ما بررسی رابطه بین افشای(CSR) مسئولیت اجتماعی شرکت و هزینه ضمنی سهام سرمایه می‌باشد. گزارش دهی داوطلبانه مسئولیت داوطلبانه شرکت می‌تواند یک فرایند خود گزینی باشد. به عنوان مثال شرکت های گزارش کننده تصمیم خواهند گرفت که به خاطر هزینه های مشاهده شده در مزایای سهام افشای مسئولیت اجتماعی شرکت دست به افشا بزنند، در حالی که شرکت های غیر گزارش کننده به خاطر عدم درک و مشاهده مزایا از افشا اجتناب می‌کنند.

طبق بررسی های به عمل آمده مشخص گردیده است هفت گروه از اطلاعات شرکت‌ها استفاده می‌کنند که چون مدل‌های تصمیم گیری این گروه ها مورد توجه قرار نمی گیرد, لذا انتشار اطلاعات با ماهیت حسابدرای اجتماعی عملی نبوده و اکثر اطلاعات منتشر شده دارای اهداف متفاوت و مجزا از یکدیگر می‌باشند شامل سرمایه گذاران , بستانکاران, کارکنان, تحلیل گران, طرفهای تجاری, دولت و عموم می‌باشند که بعضاً هدفهایی که هر گروه ممکن است در استفاده از اطلاعات داشته باشند متفاوت از هم بوده و ارائه اطلاعات برای ‌گروه‌های دیگر نامطلوب هم باشد. حتی ممکن است در داخل یک گروه استفاده کننده اجزاء آن با یکدیگر منافع متضاد داشته باشند؛ مثلاً مخالفانی که به صورت نمایندگان کارگری در داخل یک گروه از کارکنان باشند که مقاصدشان منطبق با اکثریت نباشد. نتیجه انکه نه فقط در شناسایی اهداف برای اطلاعات حسابداری اجتماعی مورد نیاز مشکل وجود دارد بلکه در ایجاد الگوهای ثابت و با دوام قضاوت‌های ارزشی ‌در مورد فعالیت‌های گزارش شده طبق آن و ثبات در “نظریات” افراد رسمی یک گروه از استفاده کنندگان هم مشکل وجود خواهد داشت؛ بدین لحاظ آرو در سال ۱۹۶۳ عدم امکان ایجاد برتریهای عمومی را بر مبنای برتریهای فردی تعیین ‌کرده‌است.

این موارد در مباحثات تئوریک مربوط به ‌پاسخ‌گویی‌ اجتماعی شرکت‌ها مطرح می‌گردد و نویسندگان را بر آن داشته تا به بیان اهداف و ارائه اطلاعات حسابدرای اجتماعی بپردازند. به عنوان مثال راماناتان در سال ۱۹۷۶ سه هدف برای اطلاعات حسابداری اجتماعی بیان نموده است:

۱- تعیین و اندازه گیری ادواری خالص منافع اجتماعی یک مؤسسه‌ فردی که در بر گیرنده هزینه های اجتماعی و درآمدهای درونی برای مؤسسه‌ و افزایش صرفه جویی های خارجی بخش‌های اجتماعی باشد.

۲- کمک به تعیین اینکه آیا عملکرد واستراتژی یک مؤسسه‌ فردی بگونه ای است که ارتباط با منابع محیطی و بخش های اجتماعی تأثیر دائمی می‌گذارد؟

۳- در دسترس قرار دادن راه بهینه سازی همه اجزاء اجتماعی که اطلاعات را روی اهداف , سیاست‌ها , برنامه ها / عملکرد شرکت ومنافع اهداف اجتماعی مرتبط سازد.

به نظر می‌رسد دو هدف اول مربوط به اندازه گیری حسابداری اجتماعی می‌باشد که لازم است این اندازه گیری انجام شود و هدف سوم, یک هدف گزارشگری است. این مسأله ممکن است مرتبط با دو مسأله قبلی دیده شود برای اینکه اگر هدف اندازه گیری روشن نباشد استانداردهای اندازه گیری نمی تواند توسعه یابد و تجزیه و تحلیلها نمی تواند راهگشا و هدایت کننده باشد.

۱-۴ سؤالات تحقیق

۱٫ افشای مسئولیت اجتماعی شرکت در شرکت های ذینفع گراتر چه رابطه ای با هزینه سرمایه دارد؟

۲٫ سطح بالای شفافیت چه رابطه ای با هزینه نظارت سرمایه گذاران و هزینه انتشار سهام دارد؟

۳٫ در شرکت های دارای شفافیت مالی کمتر افشای مسئولیت اجتماعی شرکت چه رابطه ای با هزینه سرمایه دارد؟

۱-۵ فرضیه ‏های تحقیق

۱٫ افشای مسئولیت اجتماعی شرکت در شرکت‌های که ذینفع گراتر هستند رابطه منفی تری با هزینه سرمایه دارد.

۲٫ سطح بالایی از شفافیت باعث کاهش هزینه نظارت توسط سرمایه گزاران و هزینه انتشار سهام خواهد شد.

۳٫ در شرکتهایی که عدم شفافیت مالی بیشتری دارند،رابطه افشای مسئولیت اجتماعی شرکت با هزینه سرمایه منفی تر است.

۱-۶ متغیرهای تحقیق

۱-۶-۱ متغیرهای مستقل

هزینه سرمایه

۱-۶-۲ متغیر وابسته

افشا مسئولیت اجتماعی؛ ذینفعان؛ عملکرد مالی شرکت

۱-۶-۳ متغیرهای کنترلی

شفافیت مالی؛ افشای مسئولیت اجتماعی شرکت ؛ هزینه نظارت سرمایه گذاران ؛ هزینه انتشار سهام

۱-۷ قلمرو تحقیق

۱-۷-۱ قلمرو موضوعی

بررسی رابطه بین افشای مسئولیت اجتماعی شرکتی و هزینه سرمایه: نقش تمایلات ذینفعان و شفافیت مالی می‌باشد

۱-۷-۲ قلمرو مکانی

شامل کلیه شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.

۱-۷-۳ قلمرو زمانی

شرکتهایی در نظر می‌باشند که دارای ویژگی های زیر باشند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:27:00 ق.ظ ]




فرضیه های پژوهش به شرح زیر طراحی شده است: ( مورادگلیو و سیواپرساد، ۳۲۹:۲۰۱۲)

    • فرضیه اصلی ۱: بین ساختار سرمایه بر اساس ارزش دفتری و بازده غیر عادی در هر صنعت رابطه معناداری وجود دارد.

    • فرضیه فرعی ۱: بین نسبت بدهی ها به جمع کل بدهی ها و حقوق صاحبان سهام بر اساس ارزش دفتری و بازده غیر عادی در هر صنعت رابطه معناداری وجود دارد.

    • فرضیه فرعی ۲: بین نسبت بدهی های بلندمدت به حقوق صاحبان سهام بر اساس ارزش دفتری و بازده غیر عادی در هر صنعت رابطه معناداری وجود دارد.

    • فرضیه اصلی ۲: بین ساختار سرمایه بر اساس ارزش بازار و بازده غیر عادی در هر صنعت رابطه معناداری وجود دارد.

  • فرضیه فرعی ۳: بین نسبت بدهی ها به جمع کل بدهی ها وارزش بازارحقوق صاحبان سهام

و بازده غیر عادی در هر صنعت رابطه معناداری وجود دارد.

    • فرضیه فرعی ۴: بین نسبت بدهی های بلندمدت به ارزش بازارحقوق صاحبان سهام و بازده غیر عادی در هر صنعت رابطه معناداری وجود دارد.

  • فرضیه اصلی ۳: بین میزان متمرکز بودن بازار صنعت یا تعداد شرکت های فعال در صنعت و بازده غیر عادی رابطه معناداری وجود دارد.

۱-۷- روش انجام پژوهش:

۱-۷-۱- روش پژوهش وگرد آوری داده ها:

پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی است، زیرا با هدف بهره مندی از نتایج یافته ها جهت حل مسایل موجود در سازمان ها و بنگاه های اقتصادی صورت گرفته است. طرح این پژوهش از نوع شبه تجربی و پس رویدادی است. پژوهشگر زمانی از یک طرح شبه تجربی و پس رویدادی استفاده می‌کند که داده ها از محیطی که به گونه طبیعی وجود داشته فراهم شود یا از واقعه ای که بدون دخالت مستقیم او رخ داده است، به وجود آمده باشد.(نمازی،۳۵:۱۳۷۹) رساله پیش رو از نظر روش پژوهش در زمره پژوهش های همبستگی است و در آن از مدل رگرسیون چند متغیره استفاده می شود. در پژوهش های همبستگی معمولا پژوهشگر به دنبال کشف یا تعیین رابطه بین یک یا چند متغیر متمرکز است. (دلاور،۱۹۹:۱۳۸۷)

۱-۷-۲- جامعه آماری ونمونه پژوهش:

جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۰ می‌باشد.

روش نمونه گیری پژوهش حاضر از نوع انتخابی غیر تصادفی است، بدین منظور با اعمال محدودیت های زیر، شرکت های حائز شرایط انتخاب می‌شوند:

    1. سال مالی شرکت منتهی به پایان اسفند ماه هرسال باشد.

    1. طی دوره زمانی پژوهش تغییر سال مالی نداشته باشد.

    1. جزء مؤسسه‌ های مالی سرمایه گذاری و بانک ها نباشد.

  1. به علت نیاز به بازدهی ۱۲ ماهه، بر روی سهام شرکت معامله صورت گرفته باشد.

۱-۷-۳- روش تجزیه و تحلیل داده ها:

در پژوهش حاضر با توجه به نوع داده ها، از روش داده های ترکیبی استفاده شده است. در داده های ترکیبی عناصر هر دو دسته از داده های سری زمانی و مقطعی وجود دارد. بدین معنی که اطلاعات مربوط به داده های مقطعی در طول زمان مشاهده می شود. به بیان دیگر، چنین داده هایی دارای دو بعد می‌باشند،که یک بعد آن مربوط به واحد های مختلف در هر مقطع زمانی خاص است و بعد ‌دیگران مربوط به زمان است. تحلیل داده ها با بهره گرفتن از روش پنل و به کمک نرم افزار آماری E-views نسخه ۷ انجام خواهد شد.

۱-۸- متغیر های پژوهش

۱-۸-۱- متغیرهای مستقل

۱-نسبت های اهرمی صنعت:

میانگین نسبت اهرمی صنعت از طریق میانگین نسبت اهرمی شرکت های موجود در هر صنعت محاسبه می شود.

در پژوهش حاضر نسبت های اهرمی صنعت به شرح زیر است: ( از چپ خوانده شود.)

جمع کل بدهی ها و حقوق صاحبان سهام صنعت / کل بدهی های صنعت = نسبت بدهی صنعت :Industry L1i,t

حقوق صاحبان سهام صنعت / بدهی های بلند مدت صنعت = نسبت بدهی های بلند مدت به حقوق صاحبان سهام صنعت : Industry L2i,t

جمع کل بدهی ها وارزش بازار حقوق صاحبان سهام صنعت / کل بدهی های صنعت = ارزش بازار نسبت بدهی صنعت : Industry LM1i,t

ارزش بازارحقوق صاحبان سهام صنعت / بدهی های بلند مدت صنعت =ارزش بازار نسبت بدهی های بلند مدت به حقوق صاحبان سهام صنعت :Industry LM2i,t

ارزش بازار حقوق صاحبان سهام از طریق حاصل ضرب تعداد سهام در قیمت بازار سهام محاسبه می شود.

۲-شاخص هر فیندال Herfindahl Index:

این شاخص تمرکز صنعت را اندازه گیری می‌کند و از جمع مربعات سهم بازار همه شرکت های موجود در صنعت و از طریق رابطه زیر محاسبه می شود.

Sij عبارت است از سهم بازار شرکت iدر صنعت j که از تقسیم فروش خالص شرکت i به فروش خالص صنعت j به دست می‌آید و N تعداد شرکت های موجود در صنعت است.

وجود تعداد زیادی بنگاه با سهم مساوی در بازار، این شاخص را به صفر نزدیک می‌کند و عدد یک بیانگر وجود حالت انحصار کامل در بازار است. به عبارتی، محدوده شاخص H، از ۱ تا ۱/Nاست.

مزیت مهم این شاخص در این است که چون سهم هر بنگاه به توان دو می‌رسد، پس بنگاه های بزرگ تر که احتمال اعمال قدرت بیشتری دارند، وزن بیشتری خواهند داشت. یعنی با انتقال سهم فروش از بنگاه کوچک تر به بنگاه های بزرگ تر شاخص H افزایش می‌یابد، چون در این شاخص وزنه اهمیتی سهم بازار بنگاه های بزرگ بیشتر از بنگاه های کوچک است. اهمیت شاخص های تمرکز در تحلیل وضعیت ساختاری بازار است.

۱-۸-۲-متغیر وابسته

۱-میانگین انباشته بازده غیر عادی سهام

میانگین انباشته بازده غیر عادی سهام (CAARi,t)[4] به صورت سالانه و بر اساس میانگین ۱۲ دوره ماهانه محاسبه می شود. معادلات مورد استفاده به شرح زیر می‌باشد: (مورادگلیو و سیواپرساد،۳۳۲:۲۰۱۲)

ARi,t بازده غیر عادی سهم i در دوره t است، که بر اساس الگوی بازار برابر است با تفاضل بازده واقعی سهم i با بازده مورد انتظار بر اساس الگوی بازار و به صورت زیر محاسبه می شود:

در معادله فوق Ri,t بازده واقعی سهم i در دوره t است که بر اساس تغییر در قیمت سهام پس از تعدیل از بابت تقسیم سود و تجزیه و حق تقدم خرید سهام به صورت سالانه و بر اساس میانگین ۱۲ دوره ماهانه طبق رابطه زیر محاسبه می شود. (ایزدی نیا و کربلایی کریم ۲۵:۱۳۹۱)

E(Ri,t) بازده مورد انتظار بر اساس الگوی بازار است. a و B پارامترهای برآوردی برای الگوی بازار و RI بازده صنعت در دوره t است. پارامترهای مذکور بر مبنای روش حداقل مربعات خطا (OLS) طبق رگرسیون زیر و بر مبنای داده های تاریخی برآورد می شود:

در معادله فوق بازده غیر عادی در هر دوره زمانی از طریق ei ( خطای تصادفی) نشان داده می شود. (کرمی و تاجیک، ۳۴۵:۱۳۸۷)

۱-۸-۳- متغیرهای کنترلی:

  1. اندازه:

اندازه صنعت از طریق لگاریتم ارزش بازار صنعت محاسبه می شود. ارزش بازار صنعت حاصل جمع ارزش بازار شرکت های موجود در هرصنعت است و ارزش بازار شرکت از حاصل ضرب قیمت پایان دوره سهام در تعداد سهام عادی در پایان سال به دست می‌آید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:27:00 ق.ظ ]




ب) اینکه متهم آن موضوع را ارزیابی ‌کرده‌است.

۸- آخرین پرونده مربوط به قصد غیر مستقیم در انگلستان، پرونده متیوس و آلین[۱۹۶] (۲۰۰۳) است که در آن این دو متهم قربانی را از روی پل به داخل رودخانه‌ی عمیق پرت می‌کنند، در حال که به آن ها گفته بود که شنا بلد نیست. قاضی رسیدگی کننده گفته است که دادستان تنها قصد را اثبات می‌کند، هم

    1. به وسیله مطمئن شدن از اینکه قصد خاص در ذهن متهم بوده است.یا

  1. الف) با مطمئن شدن از اینکه مرگ متوفی عملاً قطعی بوده است.و

ب) متهمی که پرونده او را بررسی می‌کند، در موقع پرت کردن متوفی از روی پل ارزیابی ‌کرده‌است که این است و قصد نجات آن را نداشته است. و می‌دانسته است یا تشخیص داده است که دیگران نیز قصد نجات او را ندارند.

با مداقه در پرونده های فوق الذکر، مشاهده می‌شود که تا چه اندازه رویه دادگاه های تجدید نظر و خانه‌ لردها که اکثراً رأی دادگاه های بدوی را نقض کرده‌اند، در جهت محدود ساختن مفهوم قصد، و منحصر ساختن آن در مفهوم قصد مستقیم بوده است. در واقع علی رغم بحث‌های بسیاری که در بین حقوق ‌دانان این کشور دال بر ‌در برگرفتن نتایج قطعاً عملی، توسط مفهوم قصد وجود دارد و دادگاه های بدوی نیز این بحثها را به کار می‌گیرند ، لکن دادگاه های عالی این مهم را نپذیرفته و حتی در پرونده Woolin نیز که ذکر آن گذشت، از خود مقاومت نشان می‌دهند. و چنین مواردی را تنها دلیل بر قصد[۱۹۷] می‌دانند و نه خود قصد. شاید یکی از دلایلی که می‌توان برای این مقاومت‌ها نشان داد، رها کردن احراز و استنباط مفهوم قصد برای هیئت منصفه باشد، که معمولاً به دنبال معنای روزمره و معمولی قصد هستند. هیئت منصفه که اصولاً از بین اقشار مختلف جامعه انتخاب می‌شوند، احتمالاً، در مفهوم قصد از مفاهیم رغبت و اراده نیز کنکاش می‌کنند، حال آنکه حقوق ‌دانان برآنند که قصد لزوماًً محتوی این مفاهیم نیست، و بدون آن ها نیز قوام پیدا می‌کند.

اینکه چقدر ملاک‌های مورد اشاره می‌توانند با استانداردی که در فقه و حقوق ما تحت عنوان نوعیت عمل[۱۹۸] مطابقت دارد نیز جالب است. با توجه به اینکه معیار متخذه در قانون ما یک معیار ذهنی است، پس هر کدام یک از معیارهای فوق که نوعی باشند خود به خود کنار می‌روند. درباره‌ ملاک‌های ذهنی ـ که تقریباً همه‌ آن ها اینگونه هستند ـ نیز باید گفت که اصولاً از این معیارها همان خصوصیت نوعیِ در حقوق ما را اراده کرده‌اند. تا حدودی نزدیک به معیار پذیرفته شده در حقوق ما باشد.

گفتار سوم: ادله فقهی ـ حقوقی

در حقوق کشور ما برای اینکه قصد تبعی بتواند در کنار قصد مستقیم باقی بماند دلایلی روایی و فقهی وجود دارد که توجیه‌گر عمد بودن قصد مذکورند.

مبحث اول: ادله فقهی

‌روایت‌هایی از ائمه ما نقل شده‌اند، که گویای شناسایی قصد تبعی از سوی آن ها و اکتفا به نوع عملی که از افراد سر می‌زند و مفروض دانستن عمد آن ها در انجام عمل است. در این روایات عمد در قتل تعریف شده است به قصد کردن چیزی و زدن آن با آلاتی که مانند آن ها کشنده است.

الحلبی از امام صادق (ع) نقل ‌کرده‌است که فرموده‌ است” عمد هر آنچه است که کسی چیزی را قصد کند، و با آهن، سنگ، عصا یا مشت به آن بزند، همه‌ این ها عمد هستند…………”[۱۹۹]

همینطور از أبی الصباح الکِنانی نقل شده است که از امام صادق (ع) درباره‌ مردی پرسیده شده است که دیگری را با عصا می‌زند و از این کار دست برنمی‌دارد تا که می‌میرد، که جواب امام مبنی بر عدم رها گذاشتن وی و سپردن او به دست ولی مقتول، حاکی از عمد قلمداد کردن عمل وی است.[۲۰۰]

ابی بصیر باز هم از امام صادق نقل ‌کرده‌است که فرموده اند : اگر مردی دیگری را با سفال یا آجر یا چوب بزند و بمیرد، عمد است.[۲۰۱]

علاء بن فضیل هم از امام صادق آورده است که:« عمد آن چیزی است که با سلاح یا با عصا زده شود و دست از آ برداشته نشود تا بمیرد.»[۲۰۲]

و نهایتاًً اینکه باز هم امام صادق در پاسخ به ابن ابی عباس فرموده است” عمد آن است که با چیزی زده شود که مثل آن می‌کشد.”[۲۰۳]

در وسایل الشیعه نیز سکونی از امام صادق نقل ‌کرده‌است که: « جمیع الحدیدِ هو عمدٌ »[۲۰۴]، قتل با همه‌ آهن ها عمد است.

ملاحظه می‌شود که در تمام احادیث بالا صحبت از آلات کشنده است، بدون اینکه ذکری از نام قصد برود. در واقع این ابزارها هستند که جایگزین قصد جانی شده‌اند. یا به عبارتی دیگر دلیل جانشین مدلول شده است.[۲۰۵] در این رابطه در حقوق انگلیس نیز نظری وجود دارد مبنی بر اینکه پیش‌بینی قصد نیست، بلکه دلیل و شاهد قصد است. با این تفاوت که در حقوق انگلیس این استدلال در جهت نفی عمد بودن قصد غیر مستقیم است، اما در فقه در جهت اثبات عمد است. اما فقهای شیعه در شرح این احادیث، آن ها را به گونه‌ای تفسیر کرده‌اند که هر دو نوع قصد مستقیم و تبعی را در بر می‌گیرد. تقریباً همه‌ فقها[۲۰۶] بر عمد قلمداد شدن نتیجه، در فعل غالباً کشنده، علی رغم عدم قصد قتل اتفاق نظر دارند. هر چند که این عدم قصد قتل، قصد ابتدایی در نظر گرفته شده است.[۲۰۷] حقوق ‌دانان اسلامی عمد تلقی کردن نتیجه را در انجام فعل غالباً کشنده بدین صورت توجیه‌ کرده‌اند که قصد سبب با علم به سببت آن در وقوع نتیجه قصد آن نتیجه است.[۲۰۸] به عبارت دیگر قصد فعل عادتاً کشنده در واقع قصد ثمره آن فعل نیز هست.[۲۰۹] همان‌ طور که ملاحظه می‌شود این نظر شباهت بسیاری با تصمیم اتخاذ شده در پرونده مولونی در انگلیس دارد که فوقاً عنوان شد.عرف نیز تحقق عمد را با وجود عدم قصد{ ابتدائی} و به صرف معرض بودن فعل برای تحقق قتل، مساعدت می‌کند. فلذا می‌توان گفت که برای تحقق عمد، معرضیت فعل با التفات به آن کفایت می‌کند.[۲۱۰] شبیه همین نظر در پرونده وولین در انگلیس ارائه شده است مبنی بر اینکه قصد وجود دارد اگر که متهم از خطر اساسی صدمه‌ی شدید آگاه بوده است. اینکه برخی[۲۱۱] آن را در «حکم عمد» دانسته اند هم به نظر می‌رسد که چندان تفاوتی با این توجیه برخی دیگر از فقها[۲۱۲] نسبت به عمد محسوب کردن این نوع فعل مبنی بر اینکه قصد سبب با آگاهی از سببیت آن در إنتاج نتیجه مانند قصد نتیجه است، ندارد. یعنی از لحاظ لغوی در حکم عمد همان معنای مانند قصد مسبب را می‌دهد.

نکته دیگر اینکه تعلیل های فقها در جهت عمد احتساب نمودن فعل غالباً کشنده، که به نوعی مفهوم موسع قصد است، با نظریه آگاهی منطبق است، در حالی که که قصد مستقیم که مفهومی مضیق از قصد است بیشتر با نظریه اراده هماهنگ است.

مبحث دوم: دلایل قانونی

الف) مستندات قانونی تا قبل از قانون مجازات جدید التصویب

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:27:00 ق.ظ ]